حرف ش
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شک لاحق
شک در بقای موضوع یا حکم متیقّن سابق
شک لاحق، از ارکان استصحاب بوده و عبارت است از شک در بقای یقین سابق به حکم یا موضوع که بعد از استقرار یقین، بر آن عارض میشود، مثل این که در گذشته نسبت به عدالت یا حیات زید یقین وجود داشته، ولی بعد از مدتی در آن شک پیدا میشود؛ به عبارت دیگر، شک لاحق، شکی است که از نظر زمان یا رتبه، مؤخر از یقین میباشد.
منظور از شک در بحث اصول عملی و استصحاب، معنایی است مقابل علم و علمی (ظن معتبر)؛ یعنی احتمال متساوی الطرفین (پنجاه پنجاه)، ظن غیر معتبر و وَهم را شامل میشود.
شک مسببی
شک معلولِ شک دیگر
شک مسببی، مقابل شک سببی بوده و به شکی گفته میشود که معلول شک دیگر میباشد و با برطرف شدن علتش، آن نیز بر طرف میگردد، مانند: شک در پاکی لباسی که با آب معینی شسته شده، به واسطه شک در طهارت آن آب، که شک اول، از شک دوم پدید آمده است.
نکته:
بحث از شک سببی و مسببی، در کتابهای اصولی در باب استصحاب، مطرح میشود، و آن در جایی است که جریان استصحاب در موردی باعث منتفی شدن موضوع استصحاب دیگر گردد؛ شک در استصحاب اول «شک سببی» و شک در استصحاب دوم را «شک مسببی» میگویند.
شهرت
فراوانی راوایان یک حدیث، یا اشتهار یک فتوا یا رواج یک عمل
شهرت، در لغت به معنای شایع بودن، رواج داشتن و وضوح میآید و در اصطلاح علمای اصول، گاهی مراد از آن، فراوانی تعداد راویان یک حدیث است به اندازهای که به حد تواتر نرسد، و گاهی مراد از آن، رواج و اشتهار یک فتوا میان فقها است، در صورتی که به حد اجماع نرسد.
شهرت سه گونه است: فتوایی؛ روایی؛ عملی، که توضیح هر یک در جای خود آمده است.
شهرت روایی
فراوانی راویان یک حدیث، کمتر از حدّ تواتر
شهرت روایی، در جایی است که حدیثی را راویان زیادی که تعدادشان به حد تواتر نمیرسد در جوامع کتابهای روایی نقل کنند، و این امر باعث اشتهار روایت و استفاضه نقل آن گردد.
به بیان دیگر، اگر روایتی از نظر متن، شهرت داشته باشد؛ یعنی عده زیادی از راویان که شانشان نقل روایت و احادیث است آنرا نقل و در جوامع روایی خود ثبت و ضبط کرده باشند، این روایت، شهرت روایی دارد.
مشهور اصولیها، از جمله مرحوم «آخوند خراسانی»، بر این اعتقادند که شهرت روایی از مرجحات باب تعارض میان اخبار است.
برخی از اصولیون معتقدند شهرتی که موجب قطع به صدور روایت میشود شهرت روایی و عملی، هر دو، است.
برخی دیگر از اصولیها اعتقاد دارند که شهرت روایی از ممیزات حجت از لاحجت است، نه از مرجحات باب تعارض.
نکته:
برخی از اصولیون شهرت روایی را این گونه تعریف کردهاند: «و نعنی بالشهرة الروائیة اشتهار روایتها بین اصحاب الائمه علیهالسّلام»؛
یعنی شهرت روایت در میان اصحاب ائمه علیهمالسّلام را ملاک شهرت روایی و جابر ضعف سند دانستهاند.
شهرت عملی
رواج عمل به روایتی توسط عده زیادی از فقها
شهرت عملی، به معنای اشتهار عمل به روایتی از جانب عده زیادی از فقها است که تعدادشان به حد اجماع نمیرسد؛ به این معنا که مشهور فقها در مقام فتوا و انتخابِ رای و نظر خویش در یکی از مسائل فقهی، آن روایت را مستند قرار داده و با تکیه بر مضمون آن، فتوا دادهاند.
مشهور فقهای امامیه اعتقاد دارند شهرت عملی باعث جبران ضعف سند روایت ضعیف، و اعراض مشهور از عمل به روایتی، موجب ضعف روایت صحیح میگردد. برخی از متاخرین با این امر مخالفت نموده و میگویند: خبر ضعیف فی نفسه حجیت ندارد، و فتوای مشهور نیز حجت نیست؛ بنابراین، انضمام این دو به هم دیگر، انضمام غیر حجت به غیر حجت بوده و باعث حجیت خبر ضعیف و جبران ضعف آن نمیشود.
نکته اول:
مشهور اصولیها بر این اعتقادند که آن شهرت عملی که جابر ضعف سند و کاسر صحت روایت است، شهرت عملی قدما است، و قدما، فقیهانی هستند که در عصر ائمه علیهمالسّلام، یا در زمان غیبت صغری و یا کمی بعد از آن زندگی میکردهاند؛ افرادی هم چون: پدر شیخ صدوق، شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، حلبی و سلار.
نکته دوم:
نسبت میان شهرت عملی با شهرت روایی، عموم و خصوص من وجه است، زیرا گاهی یک روایت را عده زیادی نقل کردهاند شهرت روایی دارد ولی فقها به استناد آن فتوا ندادهاند شهرت عملی ندارد زیرا مثلا در مقام تقیه صادر شده است، و گاهی روایتی شهرت روایی ندارد، اما عده زیادی به استناد آن فتوا دادهاند شهرت عملی دارد و گاهی هر دو را دارد.
نکته سوم:
برخی از اصولیها معتقدند شهرتی که در باب تعارض بین اخبار وجود دارد و از مرجحات محسوب میشود، شهرت عملی است نه شهرت روایی.
شهرت عملی قدم
رواج عمل به روایتی توسط فقهای نزدیک به عصر امامان علیهمالسّلام
شهرت عملی قدما، در موردی است که اشتهار عمل به روایت صدور فتوا به استناد آن در میان عده زیادی از اصحاب ائمه علیهمالسّلام و گذشتگان از فقهای امامیه محقق شده باشد.
«قدما» فقیهانی هستند که یا هم عصر ائمه علیهمالسّلام بودهاند، یا در زمان غیبت و یا در فاصله کمی بعد از آن میزیستهاند که بزرگانی هم چون «ابن جنید اسکافی، ابن ابی عقیل، علی بن بابویه قمی و فرزند بزرگوارش شیخ صدوق، شیخ مفید و دو شاگرد بزرگوارش سید مرتضی و شیخ طوسی، ابن زهره، ابوالصلاح حلبی، سلار، قاضی ابن براج و ابن ادریس عجلی (بنابر نظر برخی)» را شامل میشود.
مشهور فقهای امامیه اعتقاد دارند شهرت عملی قدما موجب جبران ضعف سند روایت ضعیف، و اعراض مشهور قدما از عمل به روایتی، موجب ضعف روایت صحیح میگردد، هر چند برخی با این امر مخالفت نمودهاند.
دلیل حجیت شهرت عملی قدما، تعبد آنها به مضمون روایات بوده است که این امر سبب حصول اطمینان نسبت به مستند بودن فتوای آنها به این روایت خاص یا روایت دیگری با همین مضمون میباشد.
شهرت عملی متاخرین
رواج عمل به روایتی توسط عده زیادی از فقهای متاخّر از عصر امامان علیهمالسّلام
شهرت عملی متاخرین، در موردی است که اشتهار عمل به روایت صدور فتوا به استناد آن در میان جمع زیادی از فقهای متاخر محقق شده باشد.
«فقهای متاخر» فقیهانی هستند که اجتهاد را به طور گسترده به کار میگرفتند؛ یعنی به کمک ادله نقلی، ادله عقلی، اصول عملی و ضوابط و قواعد کلی، به اجتهاد میپرداختند و حکم موضوعات جدید و مصادیق مستحدث را که در مورد آنها نصی وجود نداشت، استخراج مینمودند؛ به خلاف قدما که در فتاوای خود به متن روایات بسنده مینمودند به آنها تعبد داشتند و دامنه اجتهادشان محدود بوده است.
درباره آغاز زمان فقیهان متاخر، اختلاف است، اما زمان «علاّمه حلّی» به بعد را به طور قطع میتوان عصر ظهور «فقهای متاخر» نامید. البته برخی، شروع آن را از «ابن ادریس» به بعد میدانند.
گروهی از علما، شهرت عملی متاخرین را فاقد حجیت دانستهاند؛ یعنی نه آن را جابر ضعف سند و نه کاسر صحت آن میدانند.
#عناوین مرتبط#شهرت عملی.
شهرت فتوایی
فتوای عده زیادی از فقها در یک مسئله فقهی، بدون استناد به روایت
شهرت فتوایی، به معنای اشتهار فتوایی در یکی از مسائل فقهی در میان جمع زیادی از فقها است بدون آن که این فتوا به روایتی مستند باشد. فرق نمیکند که این عدم استناد، به خاطر نبود روایت در مسئله باشد، یا دلیل دیگری داشته باشد.
در این که شهرت فتوایی از اَمارات ظنی معتبر است یا خیر، اختلاف وجود دارد.
#عناوین مرتبط#حجیت شهرت فتوایی.
شهرت فتوایی در فقه مستنبط
شهرت فتوایی در مسئله فقهیِ فاقد نصّ خاص
شهرت فتوایی، در مسائلی از فقه که نص خاصی در مورد آنها وجود ندارد و تنها با استفاده از قواعد و ضوابط کلی حکم آنها استنباط میشود، شهرت فتوایی در فقه مستنبط نامیده میشود، مانند: شهرت جواز نماز خواندن در لباس مشکوک، که فتوای جواز آن از زمان مرحوم «میرزای شیرازی» شهرت یافته و قبل از آن، شهرت در عدم جواز بوده است.
توضیح:
فقهای متاخر شیعه دامنه اجتهاد را گسترش داده و حکم مسائلی را که درباره آنها نص وجود نداشت به کمک قواعد و ضوابط کلی استخراج مینمودند، که به این مسائل، فقه مستنبط، و به شهرت فتوایی در آنها شهرت فتوایی در فقه مستنبط میگویند.
برخی، این نوع شهرت را حجت نمیدانند، ولی شهرت در فقه منصوص را به دلیل کشف از نظر معصوم علیهالسّلام حجت میدانند.
نکته:
در مسائل تفریعی یا فقه مستنبط، وجود یا عدم شهرت مساوی است و فقیه وظیفه دارد تنها دلیل را بررسی نماید.
#عناوین مرتبط#فقه مستنبط؛ شهرت فتوایی متاخرین؛ شهرت فتوایی در فقه منصوص.
شهرت فتوایی در فقه منصوص
شهرت فتوایی در مسئله فقهی، مستند به نصّ موجود
مسائلی از فقه را که در مورد آنها نص وجود دارد، در صورتی که فتوای فقها به مضمون روایت و با الفاظ آن صادر شده باشد، شهرت فتوایی در فقه منصوص میگویند.
توضیح:
شهرت فتوایی، به اعتبار مسائل مورد فتوا و چگونگی فتوا دادن، به «شهرت فتوایی در فقه منصوص» و «شهرت فتوایی در فقه مستنبط» تقسیم گردیده است.
نظر به این که قدمای اصحاب هم چون مرحوم «شیخ مفید، شیخ صدوق و شیخ طوسی» اجتهاد را به طور محدود به کار میگرفتند و تنها در مورد مسایلی که روایتی درباره آنها وجود داشته، طبق مضمون روایت فتوا میدادند (به این شکل که در فتوای خود، متن روایت را ذکر کرده و سند آن را حذف مینمودند) به این گونه مسائل «فقه منصوص» میگفتند و شهرت درباره آنها به «شهرت فتوایی در فقه منصوص» معروف شده است.
چون این شهرت در حقیقت از مصادیق شهرت عملی است، برخی از فقها تنها این نوع شهرت را حجت دانستهاند.
شهرت فتوایی قدم
شهرت فتوایی میان اصحاب ائمه علیهمالسّلام و فقهای متقدم
شهرت فتوایی قدما، نوعی از شهرت فتوایی است که در میان اصحاب ائمه علیهمالسّلام و فقیهان متقدم شیعه محقق شده است.
«قدما» به آن دسته از فقیهان امامیه گفته میشود که یا هم عصر ائمه علیهمالسّلام بودهاند یا در زمان غیبت صغری و یا در فاصله کمی بعد از آن زندگی میکردهاند و بزرگانی هم چون: «ابن جنید اسکافی، ابن ابی عقیل، علی بن بابویه قمی، شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، ابوالصلاح حلبی، سلار، قاضی ابن براج و ابن زهره» را شامل میشود.
علت تقسیم شهرت فتوایی به شهرت فتوایی قدما و متاخرین، خصوصیتی است که در روش فتوایی قدما وجود دارد و باعث شده بسیاری از فقهای شیعه این شهرت را حجت بدانند، و آن، تعبد خاص قدما به فتوا دادن طبق مضمون روایات ائمه علیهمالسّلام است؛ به این ترتیب که عین الفاظ احادیث معصومان علیهمالسّلام را به عنوان فتوا نقل نموده و سند آنها را حذف میکردند و این روش، باعث حصول اطمینان به وجود نص معتبر، برای فقهایی است که شهرت فتوایی قدما را حجت دانستهاند.
نکته:
بعضی از بزرگان مراحلی را که فقه شیعه از عصر ائمه علیهمالسّلام تاکنون طی نموده به پنج مرحله تقسیم کردهاند: ۱
۱. در اوایل عصر ائمه علیهمالسّلام تدوین و تالیفی در کار نبوده و روایات ایشان به طور مستقیم و یا تنها از راه نقل زبانی به شیعیان میرسید؛
۲. در مرحله بعد، شیعیان نسبت به جمع آوری و نگه داری روایات در کتابها و رسالههای متعدد اهتمام ورزیدند و حدود چهارصد کتاب و رساله در این باره تدوین نمودند که به «اصول اربعمائة» شهرت دارد؛
۳. در مرحله سوم، کار تنظیم، مرتب کردن و تبویب این کتابها انجام گرفت و اسناد روایات نیز در آنها آورده شد و این کتابها ضمن آن که نیازهای روزمرّه را برطرف مینمود مصادر و منابع فتوا نیز شمرده میشد؛
۴. در مرحله چهارم، فقها به طور گسترده اقدام به صدور فتوا نمودند، و فتواهای آنها طبق مضمون احادیث با آوردن الفاظ روایات و حذف سندها صورت میگرفت و در محدوده کمی به اجتهاد میپرداختند؛ یعنی در حد تخصیص عمومات، تقیید مطلقات، جمع بین اخبار متعارض و ترجیح میان آنها، اجتهادهایی صورت میگرفت، ولی اعتنایی به ادله عقلی، اصول عملی، سیره عقلا و... نمیشد؛
۵. در مرحله پنجم، دامنه اجتهاد گسترش یافت و تفریع فروع و تطبیق اصول و قواعد کلی بر فروع و موضوعات جدید و استفاده از اصول و قواعد کلی و اصول عملی را شامل گردید.
بنابراین، شهرت فتوایی قدما، شهرتی است که تا قبل از مرحله پنجم حادث گردیده باشد که حکایت کننده از وجود دلیل معتبر نزد قدما است و سبب حصول وثوق و اطمینان به قول و فتوای آنها میگردد؛ هر چند برخی از فقهای متاخر شهرت فتوایی را مطلقا (شهرت فتوایی قدما و متاخرین) حجت نمیدانند.
شهرت فتوایی متاخرین
شهرت فتوایی میان فقهای متاخر از عصر امامان علیهمالسّلام
شهرت فتوایی متاخرین، نوعی شهرت فتوایی است که در میان جمع زیادی از فقهای متاخر، محقق شده است.
فقهای متاخر، فقیهانی هستند که اجتهاد را به طور گسترده به کار میگرفتند و با رجوع به ادله عقلی، نقلی، اصول و قواعد کلی و اصول عملی به اجتهاد میپرداختند و اصول و قواعد کلی را بر فروع و موضوعات جدید تطبیق میکردند؛ به خلاف قدما که در فتوای خود به روایات تعبد داشته و دامنه اجتهاد آنها محدود بوده است.
درباره آغاز زمان فقهای متاخر، اختلاف وجود دارد، ولی به طور قطع از زمان مرحوم «علامه حلی» به بعد را عصر فقهای متاخر میگویند، هر چند، برخی آغاز آن را بعد از زمان مرحوم «ابن ادریس» میدانند.
در مورد حجیت شهرت فتوایی نظریات متفاوتی وجود دارد؛ برخی، شهرت فتوایی را مطلقا حجت دانسته و برخی آن را مطلقا حجت ندانستهاند، اما مشهور، شهرت فتوایی قدما را حجت دانسته، ولی شهرت فتوایی متاخرین را حجت ندانستهاند.
#عناوین مرتبط#شهرت فتوایی قدما.
شهرت منقول
شهرت نقل شده برای فقیه
شهرت منقول، مقابل شهرت محقق بوده و عبارت است از شهرتی که فقیه آن را تحصیل نکرده، بلکه برای او نقل شده است که روایت یا فتوای خاصی در میان فقها و یا محدثان شهرت دارد، مثل این که در کتابهای فقهی درباره مسئلهای خاص ادعای شهرت شده باشد.