حسن (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَسَن (به فتح حاء و سین) از
واژگان نهجالبلاغه، نام
امام دوم شیعیان است. این واژه با مشتق حسنین (به فتح حاء و سین) نیز به کار رفته است.
حَسَن نام مبارک امام دوم شیعیان است از جمله معانی حسن،
استخوان کنار
مرفق است.
در
اقرب الموارد گوید: «الحسن... العظم الذی یلی المرفق»
امام علی (علیهالسلام) در نامه به
معاویه نوشته است:
«فَأَنَا أَبُو حَسَن قَاتِلُ جَدِّكَ وَخَالِكَ وأَخِيكَ شَدْخاً يَوْمَ بَدْر،ذلكَ السَّيْفُ مَعِي» معنی آن در
(ببینید: [[[[بدر]] (مفردات نهجالبلاغه)]])
گذشت. (شرحهای نامه:
)
امام علی (علیهالسلام) در مکاتبات و سخنرانیهای خودشان نام امام حسن (علیهالسلام) را ذکر کردهاند ازجمله؛
• در رابطه با اموال خویش بعد از برگشتن از صفین نوشت:
«هذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اللَّهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِيطَالِبٍ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ فِي مَالِهِ، ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ، لِيُولِجَهُ بِهِ الْجَنَّةَ، وَ يُعْطِيَهُ بِهِ الْأَمَنَةَ ... فَإِنَّهُ يَقُومُ بِذلِكَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ يَأْكُلُ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ وَ يُنْفِقُ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ، فَإِنْ حَدَثَ بِحَسَنٍ حَدَثٌ وَ حُسَيْنٌ حَيٌّ، قَامَ بِالْأَمْرِ بَعْدَهُ، وَ أَصْدَرَهُ مَصْدَرَهُ»؛ «این دستور آن است که: عبدالله علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین درباره مال خود امر میکند برای طلب
رضای خدا و اینکه خدا او را بدین وسیله به
بهشت وارد کند از
عذاب ایمنی بخشد... حسن بن علی به نگهداری مال قیام میکند بهطور متعارف از آن میخورد و بهطور متعارف
انفاق میکند، و اگر حسن از دنیا رفت و حسین زنده بود، قیام به نگهداری آن میکند و مانند وی عمل مینماید»
؛ (شرحهای نامه:
)
• حضرت به یکی از عموزادگانش که
بیتالمال را دزدیده و به
مکّه گریخته بود مینویسد:
«اللهُ مِنْكَ لاَُعْذِرَنَّ إِلَى اللهِ فِيكَ، وَلاََضْرِبَنَّكَ بِسَيْفِي الَّذِي مَا ضَرَبْتُ بِهِ أَحَداً إِلاَّ دَخَلَ النَّارَ! وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ فَعَلاَ مِثْلَ الَّذِي فَعَلْتَ مَا كَانَتْ لَهُمَا عِنْدِي هَوَادَةٌ وَ لاَ ظَفِرَا مِنِّي بِإِرَادَةٍ حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُمَا»«از خدا بترس اموال مردم را به جای خود برگردان، اگر اینکار را نکنی و خدا تو را به چنگ من آورد، به درگاهش اعتذار کرده و تو را با این شمشیر میزنم، که هر کس را با آن زدهام داخل آتش گشته به خدا قسم اگر حسن و حسین کاری را میکردند که تو کردهای از من اغماض نمیدیدند و ارادهای خلاف حق مشاهده نمیکردند تا حق را از آنها بگیرم»
(شرحهای نامه:
)
• در رابطه با
بیعت خویش بعد از
عثمان فرموده:
«فَمَا رَاعَنِي إِلاَّ وَ اَلنَّاسُ إِلَيَّ كَعُرْفِ اَلضَّبُعِ إِلَيَّ يَنْثَالُونَ عَلَيَّ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ حَتَّى لَقَدْ وُطِئَ اَلْحَسَنَانِ وَ شُقَّ عِطْفَايَ مُجْتَمِعِينَ حَوْلِي كَرَبِيضَةِ اَلْغَنَمِ»«مرا به وحشت نیانداخت مگر آنکه دیدم مردم مانند موهای گردن کفتار و با کثرت فزون از حدّ به من روی آوردند از هر طرف ازدحام کرده و پی در پی آمدند تا جایی که حسن و حسین به زمین افتادند، و دو طرف ردای من پاره گردید، گرد آمده بودند در اطراف من مانند گلّه گوسفند در خوابگاهش.»
(شرحهای خطبه:
)
بعضی «الحسنان» را دو تا
ابهام پای آن حضرت گفتهاند؛ زیرا
حسنین (علیهمالسّلام) آن روز بیشتر از سی سال داشتند چطور زیر پا میماندند. (رجوع شود به شرح
ابن میثم و
ابن ابی الحدید؛
محمد عبده حسنین را اختیار کرده است.)
شاید منظور حضرت از «حَسنان» دو استخوان کنار مرفق باشد.
• وصیت امام علی (علیهالسّلام) به امام حسن (علیهالسّلام) که
نامه ۳۱ نهجالبلاغه است یکی از وصایای عجیب است که عهدی طولانیتر از آن و عهد
مالک اشتر در «
نهج» یافته نیست، جایگاه و عظمت حضرت مجتبی (علیهالسّلام) در نزد پدرش از آن به خوبی روشن میشود، هر چند در آن
وصیت، کلمه «حسن» نیامده ولی معلوم است که حضرت آن را در وقت برگشتن از صفّین در محلی به نام «
حاضرین» برای امام حسن (علیهالسّلام) نوشته است، آن حضرت خطاب به فرزند والا مقامش میفرماید:
«...وَوَجَدْتُكَ بَعْضِي، بَلْ وَجَدْتُكَ كُلِّي، حَتَّى كَأَنَّ شَيْئاً لَوْ أَصَابَكَ أَصَابَنِي، وَكَأَنَّ الْمَوْتَ لَوْ أَتَاكَ أَتَانِي، فَعَنَانِي مِنْ أَمْرِكَ مَا يَعْنِيني مِنْ أَمْرِ نَفْسِي، فَكَتَبْتُ إِليْكَ كِتَابِي هَذا، مُسْتظْهِراً بِهِ إِنْ أَنا بَقِيتُ لَكَ أَوْ فَنِيتُ»(من تو را بعض وجودم، نه بلکه همه وجودم میدانم، تا جایی که اگر صدمهای به تو رسد به من رسیده است و گویی اگر مرگ تو را دریابد مرا دریافته است. وادار کرد مرا کار تو (در نوشتن این نامه) چنانکه وادار میکند مرا کار من. لذا این وصیت را برای تو نوشتم و با آن در کار تو مدد میجویم خواه در
دنیا بمانم و یا از آن بروم.)
(شرحهای نامه:
)
• در
جنگ صفّین امام حسن (علیهالسّلام) در رفتن به میدان شتاب میکرد، احتمال میرفت که شهید بشود لذا امام علی (علیهالسّلام) به یارانش فرمود:
«اِمْلِكُوا عَنِّي هَذَا اَلْغُلاَمَ لاَ يَهُدَّنِي فَإِنَّنِي أَنْفَسُ بِهَذَيْنِ يَعْنِي اَلْحَسَنَ وَ اَلْحُسَيْنَ عَلَى اَلْمَوْتِ لِئَلاَّ يَنْقَطِعَ بِهِمَا نَسْلُ رَسُولِ اَللَّهِ(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)»؛«مواظب حسن باشید مبادا برود و
شهید بشود من نمیخواهم حسن و حسین از دنیا بروند و گرنه
نسل رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قطع میشود.»
(شرحهای خطبه:
)
امام علی (علیهالسّلام) از شهادت ابائی نداشت ولی میفرمود بقای نسل رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) توسط حسنین (علیهمالسّلام) است، باید آن دو بمانند.
• آنگاه که ضربت زهرآلود بر فَرق مبارکش نشست و در بستر شهادت افتاد در وصیت خویش به حسنین (علیهمالسّلام) چنین فرمود:
«أُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اللهِ، وَأَلاَّ تَبْغِيَا الدُّنْيَا وَإِنْ بَغَتْكُمَا، وَلاَ تَأْسَفَا عَلَى شَيْء مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا، وَقُولاَ بِالْحَقِّ، وَاعْمَلاَ لِلاَْجْرِ (للآخرة)، وَكُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً، وَلِلْمَظْلُومِ عَوْناً. أُوصِيكُمَا، وَجَمِيعَ وَلَدِي وَأَهْلِي وَمَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي، بِتَقْوَى اللهِ، وَنَظْمِ أَمْرِكُمْ، وَصَلاَحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ، فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا (صلى الله عليه وآله وسلم) يَقُولُ: صَلاَحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلاَةِ وَالصِّيَامِ»«شما را به تقوا و پرهيزكارى و ترس از خداوند سفارش مىكنم، در پى دنياپرستى نباشيد گرچه به سراغ شما آيد، و بر آنچه از دنيا از دست مىدهد تأسّف مخوريد! سخن حق بگوييد و براى اجر و پاداش (الهى) كار كنيد. دشمن سرسخت ظالم و ياور و همكار مظلوم باشيد! من شما و تمام فرزندان و خاندانم و كسانى را كه اين
وصیّتنامه ام به آنها مىرسد، به تقوا و ترس از خداوند، نظم امور خود و
اصلاح ذات البین، سفارش مىكنم! زيرا من از جدّ شما (صلى الله عليه و آله) شنيدم كه مىفرمود: «اصلاح بين مردم از همه نماز و روزهها برتر است.»
(شرحهای نامه:
)
واژه «حَسَن» چهار بار، واژه «حسین» دو بار و واژه «حَسنان» یکبار در نهجالبلاغه آمده است.
قرشی بنابی، سید علی اکبر، مفردات نهجالبلاغه، برگرفته از مقاله «حَسن»، ج۱، ص۲۷۴.