• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حسّ مشترک

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حس مشترک، از قوای باطنی که صور حاصل از حواس ظاهری در آن جمع و به وسیله آن ادراک می‌شوند.




ابن‌سینا
[۱] ابن‌سینا، النجاة من الغرق فی بحرالضلالات، ص۳۲۸، چاپ محمدتقی دانش ‌پژوه، تهران ۱۳۶۴ش.
[۲] ابن‌سینا، النجاة من الغرق فی بحرالضلالات، ج۱، ص۳۴۲، چاپ محمدتقی دانش ‌پژوه، تهران ۱۳۶۴ش.
[۳] ابن‌سینا، الشفاء، ج۲، فن ۶، ص۳۵، الطبیعیات، ج ۲، الفن السادس: النفس، چاپ ابراهیم مدکور، جورج قنواتی، و سعید زاید، قاهره ۱۳۹۵/۱۹۷۵، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
[۴] ابن‌سینا، الشفاء، ج۲، فن ۶، ص۴۱، الطبیعیات، ج ۲، الفن السادس: النفس، چاپ ابراهیم مدکور، جورج قنواتی، و سعید زاید، قاهره ۱۳۹۵/۱۹۷۵، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
نخستین‌بار از این قوه به نحو مستقل یاد کرده و آن را همان فنطاسیا در زبان یونانی دانسته است.



ارسطو
[۵] ارسطو، درباره نفس، ترجمه و تحشیه علی‌مراد داودی، ۴۲۹الف۴، تهران ۱۳۷۸ش.
اصطلاح فنطاسیا را برای قوه خیال به کاربرده و گاه، در معنای مجازی و اشتقاقی، آن را نامی عام برای قوای مدرکه دانسته است
[۶] ارسطو، درباره نفس، ترجمه و تحشیه علی‌مراد داودی، ۴۲۹الف۴، ص۲۰۳، پانویس۴، تهران ۱۳۷۸ش.
. وی
[۷] ارسطو، درباره نفس، ترجمه و تحشیه علی‌مراد داودی، ۴۲۵الف، تهران ۱۳۷۸ش.
اصطلاح حس مشترک را فقط در مورد ادراک محسوسات مشترک (یعنی حرکت و سکون، شکل، بزرگی، عدد و وحدت) به ‌کار برده است. او وجود قوه مستقلی را برای ادراک این امور، در عَرْضِ حواس پنج‌ ‌گانه ظاهری نفی کرده است.



به نظر او، حس مشترک در میان این حواس جایگاهی ندارد، زیرا آن حواس، محسوسات مختص به خود دارند و در احساسِ آن محسوسات دچار خطا نمی‌شوند ــ به نظر ارسطو خطا در مرحله احساس روی نمی‌دهد بلکه خطا در تفکر است
[۸] ارسطو، درباره نفس، ترجمه و تحشیه علی‌مراد داودی، ۴۲۷ب، تهران ۱۳۷۸ش.
ــ در حالی که در محسوسات مشترک خطا ممکن است؛ بنابراین، حس مشترک همان قوه حاسه است به اعتباری دیگر، چنان‌که حاسه را می‌توان یک‌بار به این اعتبار در نظر گرفت که حواس پنج‌ ‌گانه در خدمت آن‌اند و ادراکات گوناگون از آن‌ها به نفس می‌رسد، و یک‌بار به اعتبار غیراختصاصی و با ملاحظه ادراکات چند حس یا همه حواس. به اعتبار دوم، قوه حاسه را حس مشترک می‌نامند.
[۹] علی‌مراد داودی، عقل در حکمت مشاء: از ارسطو تا ابن‌سینا، ج۱، ص۵۸ـ۵۹، تهران ۱۳۴۹ش.




ادراک محسوسات مشترک، که همواره مقارن با محسوسات مختص است، سبب کامل شدن معرفت به یک شیء می‌شود. مثلاً احساس رنگ شیء توسط بینایی، همیشه همراه احساس بُعد، شکل، حرکت و مدت است. همچنین از طریق این حس می‌توان به ادراک محسوسات بالعرَض دست یافت. مثلاً با دوباره دیدن شیئی که قبلاً آن را دیده و مزه آن را چشیده‌ایم، بدون چشیدن دوباره، مزه آن را می‌توانیم تصور کنیم. علاوه بر این، تفصیل مرکّب (یعنی تشخیص و تجزیه ادراکات مرکّب از) چند محسوس و ترکیب محسوسات خاصه بین ادراکات یک حس (مثل ادراک سفیدی و سیاهی و رنگهای دیگر به واسطه بینایی) یا ترکیب محسوسات بین ادراکات چند حس (مثل ادراک شیرینی و سفیدی)، به حس مشترک نسبت داده می‌شود و در نهایت از طریق حس مشترک، که مقارن با حواس است، نفس می‌تواند ادراک حسی خود را وجدان کند؛ یعنی ادراکِ ادراک و احساسِ احساس.
[۱۰] ارسطو، درباره نفس، ترجمه و تحشیه علی‌مراد داودی، ۴۲۹الف، تهران ۱۳۷۸ش.
[۱۱] ارسطو، درباره نفس، ترجمه و تحشیه علی‌مراد داودی، ۴۲۵ب، تهران ۱۳۷۸ش.
[۱۲] علی‌مراد داودی، عقل در حکمت مشاء: از ارسطو تا ابن‌سینا، ج۱، ص۵۹ـ۶۵، تهران ۱۳۴۹ش.
به نظر ارسطو
[۱۳] ارسطو، درباره نفس، ترجمه و تحشیه علی‌مراد داودی، ۶۶۵الف۱۲، تهران ۱۳۷۸ش.
، قلب مرکز احساسات و در نتیجه مقرّ حس مشترک است و از این طریق با حواس در ارتباط است.
[۱۴] علی‌مراد داودی، عقل در حکمت مشاء: از ارسطو تا ابن‌سینا، ج۱، ص۶۳، تهران ۱۳۴۹ش.




کندی و فارابی، همچون ارسطو، حس مشترک را قوه‌ای مستقل ندانسته‌اند. کندی
[۱۵] یعقوب ‌بن اسحاق کندی، رسائل الکندی الفلسفیة، ج۱، ص۲۹۴ـ۲۹۵، چاپ محمد عبدالهادی ابوریده، قاهره ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲/ ۱۹۵۰ـ۱۹۵۳.
فَنطاسیا یا مصوِّره را قوه‌ای دانسته که واسطه میان حاسه و عاقله است و صورت محسوسات در غیاب مادّه آن‌ها در آن‌جا حاضر است. وی
[۱۶] یعقوب ‌بن اسحاق کندی، رسائل الکندی الفلسفیة، ج۱، ص۲۹۷، چاپ محمد عبدالهادی ابوریده، قاهره ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲/ ۱۹۵۰ـ۱۹۵۳.
این حس را مستقر در مغز دانسته است. به این ترتیب، حس مشترک نزد کندی معنای محصِّلی ندارد. اما فارابی
[۱۷] محمد بن محمد فارابی، کتاب آراء اهل المدینة الفاضلة، ج۱، ص۸۸_۸۹، چاپ البیر نصری نادر، بیروت ۱۹۸۲.
[۱۸] محمد بن محمد فارابی، کتاب آراء اهل المدینة الفاضلة، ج۱، ص۹۲، چاپ البیر نصری نادر، بیروت ۱۹۸۲.
برای قوه حاسه، رئیسی تعیین کرده است که حواس پنج‌ ‌گانه خدمتگزاران آن هستند. به نظر او ادراکات حواس پنج‌ ‌گانه به مرکزی فرستاده می‌شوند که به نظر او در قلب مستقر است و سپس از آن‌جا این ادراکات به متخیله فرستاده می‌شوند، زیرا حاسه خود در خدمت متخیله است.



اما نزد ابن‌سینا
[۱۹] ابن‌سینا، الشفاء، الطبیعیات، ج ۲، فن۶، ص۱۴۵، چاپ ابراهیم مدکور، جورج قنواتی، و سعید زاید، قاهره ۱۳۹۵/۱۹۷۵، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
و بیش‌تر فیلسوفان اسلامی بعد از او، حس مشترک نام خاصی برای یکی از قوای باطنی است و نه اعتبار دیگری برای عملکرد نفس در مرتبه حواس. به نظر ایشان
[۲۰] هادی ‌بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة، ج۵، ص۵۶ـ۵۷، چاپ حسن حسن‌زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
حس مشترک همچون حوضی است که حواس ظاهری همچون نهرهایی به آن متصل می‌شوند یا همانند پادشاهی است که حواس پنج‌ ‌گانه در حکم جاسوسان او هستند و اخباری را به او انتقال می‌دهند. البته صور حاصله در حس مشترک را قوه‌ای به نام خیال حفظ می‌کند.

۶.۱ - دلیل ابن‌سینا بر وجود حس مشترک


دلیل ابن‌سینا
[۲۱] ابن‌سینا، الشفاء، الطبیعیات، ج ۲، فن۶، ص۱۴۵_۱۴۷، چاپ ابراهیم مدکور، جورج قنواتی، و سعید زاید، قاهره ۱۳۹۵/۱۹۷۵، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
برای وجود حس مشترک، صدور احکام جزئی درباره تمایز میان محسوسات است که نمی‌توان آن‌ها را به حواس (به دلیل کثرتشان) و به عقل (به دلیل کلیت احکام عقلی) نسبت داد. وی همچنین شواهدی تجربی بر وجود حس مشترک ارائه کرده است؛ از جمله مدوّر پنداشتن امری که با سرعت در مداری می‌چرخد، مانند شعله آتش‌گردان و خطی دیدن شیئی که مستقیم حرکت می‌کند، مانند قطرات باران. همچنین تمثل صورتهای دروغین در کسی که فاقد برخی از حواس است یا صوری که انسان در حالت خواب یا بیماری می‌بیند از نشانه‌های وجود این قوه است. ابن‌سینا
[۲۲] ابن‌سینا، النجاة من الغرق فی بحرالضلالات، ص۳۲۸، چاپ محمدتقی دانش ‌پژوه، تهران ۱۳۶۴ش.
این قوه را جسمانی و مکان آن را در قسمت جلو مغز دانسته است. به نظر سبزواری، جسمانی تلقی نمودن این قوه اثبات معاد جسمانی را دشوار می‌نماید.
[۲۳] محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی (ملاصدرا)، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، حاشیه، ش ۱، ج۱، ص۲۰۵، بیروت ۱۹۸۱.




فخررازی از کسانی است که دلایل ابن‌سینا را در اثبات حس مشترک نپذیرفته است. به نظر او
[۲۴] محمد بن عمر فخررازی، شرح عیون‌الحکمة، ج۲، ص۲۴۴_۲۴۵، چاپ احمد حجازی احمد سقا، تهران ۱۳۷۳ش.
انتساب ادراکات حواس ظاهری به غیر از خود آن‌ها امری خلاف وجدان است. همچنین اثبات قوه‌ای که قادر به ادراکات متعدد باشد خلاف قاعده «الواحد» (از واحد جز واحد صادر نمی‌شود) است. فخررازی بر شواهد تجربی ابن‌سینا نیز اشکال کرده است. به نظر او
[۲۵] محمد بن عمر فخررازی، المباحث المشرقیة فی علم الالهیات و الطبیعیات، ج۲، ص۳۳۷، چاپ محمد معتصم باللّه بغدادی، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
مدوّر یا مستقیم دیدن شیء در حال حرکت به این سبب است که قبل از محو شدن صورت قبلی، صورت دیگری در باصره به جای آن قرار می‌گیرد و جمع این صور سبب تصور دایره یا خط می‌گردد.
[۲۶] ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، ج۲، ص۳۳۴ـ۳۴۰، مع الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب‌الدین رازی، تهران ۱۴۰۳.
ملاصدرا
[۲۷] محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی (ملاصدرا)، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱، ص۲۰۹، بیروت ۱۹۸۱.
بقای تصویر در باصره را نپذیرفته و بیان فخررازی را مردود دانسته است.



سهروردی
[۲۸] یحیی ‌بن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ‌اشراق، ج ۲، ص۲۰۸_۲۱۰، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۸۰ش.
نیز با توجه به مبنای تعدد قوای ابن‌سینا، دلیل وی برای اثبات حس مشترک را ناکافی دانسته است. به نظر وی، همان‌گونه که در حس مشترک ادراکات متکثر می‌توانند به قوه واحد منتسب باشند، نمی‌توان با استناد به تعدد افعال و ادراکات، از تکثر قوا دفاع کرد و حکم وهم را مخالف افعال متخیله دانست.



ملاصدرا
[۲۹] محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی (ملاصدرا)، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱، ص۲۰۵ـ۲۰۷، بیروت ۱۹۸۱.
حواس باطنی و از جمله حس مشترک را قائم به نفس و مجرد دانسته است که بدن و مغز تنها زمینه حصول ادراکات را در نفس فراهم می‌آورند. وی استدلال نخست ابن‌سینا را، که مستند به عدم ادراک جزئیات توسط عقل است، ضعیف دانسته و بر مبنای وحدت نفس با همه قوا، نفس را مدرِک در جمیع ادراکات دانسته است که البته در بعضی اقسام ادراک نیازمند ابزارهای ادراکی همچون حواس ظاهری است. به نظر وی
[۳۰] محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی (ملاصدرا)، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱، ص۲۰۹ـ۲۱۰، بیروت ۱۹۸۱.
قوی‌‌ترین دلیل بر وجود حس مشترک، مشاهده و ادراک صور در خواب یا بیماری است که واقعیتی در خارج     ندارد. البته به عقیده او
[۳۱] محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی (ملاصدرا)، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱، ص۲۱۴، بیروت ۱۹۸۱.
اثبات تمایز میان حس مشترک و خیال چندان ارزش فلسفی ندارد و با نفی آن مسئله مهمی ایجاد نمی‌شود و تنها مسئله مهم اثبات قوه خیال و تجرد آن است که بسیاری از مسائل فلسفی مبتنی بر آن است.



(۱) ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، مع الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب‌الدین رازی، تهران ۱۴۰۳.
(۲) ابن‌سینا، الشفاء، الطبیعیات، ج ۲، الفن السادس: النفس، چاپ ابراهیم مدکور، جورج قنواتی، و سعید زاید، قاهره ۱۳۹۵/۱۹۷۵، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
(۳) ابن‌سینا، النجاة من الغرق فی بحرالضلالات، چاپ محمدتقی دانش ‌پژوه، تهران ۱۳۶۴ش.
(۴) ارسطو، درباره نفس، ترجمه و تحشیه علی‌مراد داودی، تهران ۱۳۷۸ش.
(۵) علی‌مراد داودی، عقل در حکمت مشاء: از ارسطو تا ابن‌سینا، تهران ۱۳۴۹ش.
(۶) هادی ‌بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة، چاپ حسن حسن‌زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
(۷) یحیی ‌بن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ‌اشراق، ج ۲، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۸۰ش.
(۸) محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی (ملاصدرا)، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، بیروت ۱۹۸۱.
(۹) محمد بن محمد فارابی، کتاب آراء اهل المدینة الفاضلة، چاپ البیر نصری نادر، بیروت ۱۹۸۲.
(۱۰) محمد بن عمر فخررازی، شرح عیون‌الحکمة، چاپ احمد حجازی احمد سقا، تهران ۱۳۷۳ش.
(۱۱) محمد بن عمر فخررازی، المباحث المشرقیة فی علم الالهیات و الطبیعیات، چاپ محمد معتصم باللّه بغدادی، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۱۲) یعقوب ‌بن اسحاق کندی، رسائل الکندی الفلسفیة، چاپ محمد عبدالهادی ابوریده، قاهره ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲/ ۱۹۵۰ـ۱۹۵۳.
(۱۳) Aristoteles, The complete works of Aristotle, ed Jonathan Barnes, Princeton, NJ ۱۹۹۵.


 
۱. ابن‌سینا، النجاة من الغرق فی بحرالضلالات، ص۳۲۸، چاپ محمدتقی دانش ‌پژوه، تهران ۱۳۶۴ش.
۲. ابن‌سینا، النجاة من الغرق فی بحرالضلالات، ج۱، ص۳۴۲، چاپ محمدتقی دانش ‌پژوه، تهران ۱۳۶۴ش.
۳. ابن‌سینا، الشفاء، ج۲، فن ۶، ص۳۵، الطبیعیات، ج ۲، الفن السادس: النفس، چاپ ابراهیم مدکور، جورج قنواتی، و سعید زاید، قاهره ۱۳۹۵/۱۹۷۵، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
۴. ابن‌سینا، الشفاء، ج۲، فن ۶، ص۴۱، الطبیعیات، ج ۲، الفن السادس: النفس، چاپ ابراهیم مدکور، جورج قنواتی، و سعید زاید، قاهره ۱۳۹۵/۱۹۷۵، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
۵. ارسطو، درباره نفس، ترجمه و تحشیه علی‌مراد داودی، ۴۲۹الف۴، تهران ۱۳۷۸ش.
۶. ارسطو، درباره نفس، ترجمه و تحشیه علی‌مراد داودی، ۴۲۹الف۴، ص۲۰۳، پانویس۴، تهران ۱۳۷۸ش.
۷. ارسطو، درباره نفس، ترجمه و تحشیه علی‌مراد داودی، ۴۲۵الف، تهران ۱۳۷۸ش.
۸. ارسطو، درباره نفس، ترجمه و تحشیه علی‌مراد داودی، ۴۲۷ب، تهران ۱۳۷۸ش.
۹. علی‌مراد داودی، عقل در حکمت مشاء: از ارسطو تا ابن‌سینا، ج۱، ص۵۸ـ۵۹، تهران ۱۳۴۹ش.
۱۰. ارسطو، درباره نفس، ترجمه و تحشیه علی‌مراد داودی، ۴۲۹الف، تهران ۱۳۷۸ش.
۱۱. ارسطو، درباره نفس، ترجمه و تحشیه علی‌مراد داودی، ۴۲۵ب، تهران ۱۳۷۸ش.
۱۲. علی‌مراد داودی، عقل در حکمت مشاء: از ارسطو تا ابن‌سینا، ج۱، ص۵۹ـ۶۵، تهران ۱۳۴۹ش.
۱۳. ارسطو، درباره نفس، ترجمه و تحشیه علی‌مراد داودی، ۶۶۵الف۱۲، تهران ۱۳۷۸ش.
۱۴. علی‌مراد داودی، عقل در حکمت مشاء: از ارسطو تا ابن‌سینا، ج۱، ص۶۳، تهران ۱۳۴۹ش.
۱۵. یعقوب ‌بن اسحاق کندی، رسائل الکندی الفلسفیة، ج۱، ص۲۹۴ـ۲۹۵، چاپ محمد عبدالهادی ابوریده، قاهره ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲/ ۱۹۵۰ـ۱۹۵۳.
۱۶. یعقوب ‌بن اسحاق کندی، رسائل الکندی الفلسفیة، ج۱، ص۲۹۷، چاپ محمد عبدالهادی ابوریده، قاهره ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲/ ۱۹۵۰ـ۱۹۵۳.
۱۷. محمد بن محمد فارابی، کتاب آراء اهل المدینة الفاضلة، ج۱، ص۸۸_۸۹، چاپ البیر نصری نادر، بیروت ۱۹۸۲.
۱۸. محمد بن محمد فارابی، کتاب آراء اهل المدینة الفاضلة، ج۱، ص۹۲، چاپ البیر نصری نادر، بیروت ۱۹۸۲.
۱۹. ابن‌سینا، الشفاء، الطبیعیات، ج ۲، فن۶، ص۱۴۵، چاپ ابراهیم مدکور، جورج قنواتی، و سعید زاید، قاهره ۱۳۹۵/۱۹۷۵، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
۲۰. هادی ‌بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة، ج۵، ص۵۶ـ۵۷، چاپ حسن حسن‌زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
۲۱. ابن‌سینا، الشفاء، الطبیعیات، ج ۲، فن۶، ص۱۴۵_۱۴۷، چاپ ابراهیم مدکور، جورج قنواتی، و سعید زاید، قاهره ۱۳۹۵/۱۹۷۵، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
۲۲. ابن‌سینا، النجاة من الغرق فی بحرالضلالات، ص۳۲۸، چاپ محمدتقی دانش ‌پژوه، تهران ۱۳۶۴ش.
۲۳. محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی (ملاصدرا)، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، حاشیه، ش ۱، ج۱، ص۲۰۵، بیروت ۱۹۸۱.
۲۴. محمد بن عمر فخررازی، شرح عیون‌الحکمة، ج۲، ص۲۴۴_۲۴۵، چاپ احمد حجازی احمد سقا، تهران ۱۳۷۳ش.
۲۵. محمد بن عمر فخررازی، المباحث المشرقیة فی علم الالهیات و الطبیعیات، ج۲، ص۳۳۷، چاپ محمد معتصم باللّه بغدادی، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۲۶. ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، ج۲، ص۳۳۴ـ۳۴۰، مع الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب‌الدین رازی، تهران ۱۴۰۳.
۲۷. محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی (ملاصدرا)، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱، ص۲۰۹، بیروت ۱۹۸۱.
۲۸. یحیی ‌بن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ‌اشراق، ج ۲، ص۲۰۸_۲۱۰، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۸۰ش.
۲۹. محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی (ملاصدرا)، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱، ص۲۰۵ـ۲۰۷، بیروت ۱۹۸۱.
۳۰. محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی (ملاصدرا)، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱، ص۲۰۹ـ۲۱۰، بیروت ۱۹۸۱.
۳۱. محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی (ملاصدرا)، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱، ص۲۱۴، بیروت ۱۹۸۱.




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حسّ مشترک»، شماره۶۱۲۱.    



جعبه ابزار