حوزه علمیه مدینه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حوزة علمیة مدینه منوره به دورههای مختلف و اعصار گوناگون تقسیم میشود و یکی از مهمترین و پر تحرکترین حوزههای علمیة شیعه در عصر معصومین ـ (علیهمالسّلام) ـ است. البته با به انزوا کشاندن امامان شیعه از رونق حوزة مدینه کاسته شد، لیکن هنوز بعد از گذشت هزار و چهارصد سال به حیات خود ادامه میدهد؛ هرچند رژیمهای سیاسی حاکم بر آن تنگ میگیرند.
دورة اول (سال ۱۲ بعثت)
سال دوازدهم بعثت رسول اکرم ـ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و سلم ـ دوازده تن از انصار به مکه آمده، در محلی به نام عقبه با پیامبر خاتم ـ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و سلم ـ ملاقات کردند. به دنبال آن مصعب بن عمیر به مدینه رفت و در ترویج دین اسلام کوشید و به آنان قرآن آموخت. وی از فرزندانهاشم بن عبد مناف و از فاضلترین یاران رسول خداست که به فرمان پیامبر تبلیغ دین خدا را برعهده گرفت و در جنگ بدر و احد حضور یافت. وی در جنگ احد در حالی که پرچمدار اسلام بود به شهادت رسید و پرچم را علی بن ابی طالب ـ (علیهالسّلام) ـ برپا داشت.
دورة دوم (۱۱ـ۱ ه. ق) این دوره با هجرت رسول اکرم ـ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و سلم ـ از مکه به مدینه آغاز گردید و تا رحلت ایشان ادامه داشت هجرت پیامبر ـ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و سلم ـ و تاسیس حکومت اسلامی در مدینه، موجب تشکل هرچه بیشتر امت اسلامی گردید و حضور آن حضرت، مدینه را به بزرگترین مرکز نشر و معارف اسلامی تبدیل نمود. حوزة پربرکت نبوی ـ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و سلم ـ شاگردان فرزانه و عزیز الوجودی را پرورید که بعدها خود محور علمی، فرهنگی و سیاسی حوزة علمیه آن دیار مقدس گردیدند.
حضرت امام علی بن ابی طالب ـ (علیهالسّلام) ـ، حضرت فاطمه زهرا ـ (سلاماللهعلیها) ـ، امام حسن و امام حسین ـ (علیهماالسّلام) ـ، تربیت یافتگان خاص مکتب وحی بودند که در دامان پیامبر پرورش یافتند و از منبع نورانی وحی سیراب گشتند، آنان به اسراری دست یافتند که دیگران را دسترسی به آن غیرممکن بود.
علاوه بر تدوین قرآن کریم به دست مبارک حضرت امیرالمؤمنین ـ (علیهالسّلام) ـ
در این حوزه، اولین کتاب فقه و حدیث به املای حضرت رسول اکرم ـ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و سلم ـ و به خط حضرت علی ـ (علیهالسّلام) ـ نگاشته شد که در احادیث ائمه (علیهمالسّلام) از آن به «کتاب الجامعة» یاد شده است. کتاب دیگری که به قلم توانای وصی پیامبر در این حوزه نوشته شده «صحیفةُ الفرائض» یا «فرائض علی ـ (علیهالسّلام) ـ» است.
«مصحف فاطمه (سلاماللهعلیها) » کتاب گرانقدر دیگری است که در آن حوزة بی نظیر نوشته شده است. حضرت فاطمه زهرا ـ (سلاماللهعلیها) ـ دارای چنان مقام والایی بود که فرشتگان الهی با وی حدیث میگفتند؛ آن گونه که با مریم و همسر ابراهیم خلیل ـ (علیهالسّلام) ـ سخن گفته بودند.
حضرت فاطمه ـ (علیهاالسّلام) ـ با گرد آوری آن احادیث، مصحف فاطمه را فراهم آورد، که حجم آن سه برابر حجم قرآن کریم بود و در آن احکام شرعی، مجازاتهای اسلامی و رویدادهای روزگار به تفصیل بیان گردیده است.
سلمان فارسی که بعدها به سلمان محمدی شهرت یافت از تربیت یافتگان عصر رسالت حوزة مدینه است که به مقام «سلمان منا اهل البیت ـ (علیهمالسّلام) ـ» نایل آمد.
دوره سوم (۴۰ـ۱۱ ه. ق) این دوره نخستین دوره از عصر امامت و سومین دوره از ادوار دوازده گانه حوزة علمیة مدینه است. دورة سوم با رحلت رسول اعظم الهی ـ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و سلم ـ آغاز میشود و با شهادت امام علی بن ابی طالب به پایان میرسد. وصی پیامبر پس از رحلت رسول خدا ـ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و سلم ـ، ریاست حوزه مدینه را برعهده داشت، همان گونه که پیشوایی مسلمین از جانب الهی به وی محول گردیده بود. لیکن با پیدایش ماجرای سقیفه، امام علی ـ (علیهالسّلام) ـ از برقرار ساختن حکومت اسلامی و بسط هویت امت برکنار ماند، تا به اصرار و اجماع مردم، خلافت و حکومت ظاهری را پذیرا گشت.
لذا دوران امامت سی ساله حضرت مولی الموحدین علی ـ (علیهالسّلام) ـ به دو بخش عمده تقسیم میگردد:
۱. ۲۵ سال نظارت بر امور.
۲. پنج سال حکومت.
حضرت امیرالمؤمنین علی ـ (علیهالسّلام) ـ در دورة ۲۵ سالة امامت خود ناظر و مراقب کارها و فعالیتهای سیاسی فرهنگی بود. او به سؤالات علمای ادیان پاسخ میگفت و اصل امامت و وصایت بعد از پیامبر را تبیین مینمود. به فتوحات اسلامی و قضاوتها و احکام نظارت داشت و حاضر نبود با وجود او حدی از حدود الهی ضایع گردد.
پنج سال دیگر امامت حضرت علی ـ (علیهالسّلام) ـ ادامة حکومت پیامبر و قرآن بود، که با افرادی چون معاویه و طلحه و زبیر و عایشه و خوارج در جنگهای صفین و جمل و نهروان درگیریهایی داشت.
«نهج البلاغه»
در این دوره تولد یافته است. خطبهها، نامهها و کلمات قصار علی ـ (علیهالسّلام) ـ در این دوره غذای معنوی حوزه مدینه را تامین کرده است. و در حقیقت روحی است بر کالبد حوزههای علمیة شیعه، که تا جهان باقی است به حوزههای شیعه زندگی خواهد بخشید و شیعه درس سیاست، دیانت، زهد و تقوای الهی را از آن خواهد آموخت و با اصول دین و احکام فردی و سنن اجتماعی و... آشنا خواهد شد.
طلایه داران این دوره چون عصر رسالت نمیتوانستند آشکارا به فعالیت علمی بپردازند. منع تدوین حدیث
و جو آشوب طلبی که معاویه و یاران وی افراشته بودند میتوانست هر یک انرژی شیعه را حبس نماید یا تنها در جهت دفع سموم دشمن به کار گرفته شود، ولی شیعه با شهادت، دفتر خونین حوزة خویش را نگاشت و به تدوین حدیث پرداخت و از امر به معروف و نهی از منکر باز نایستاد. شهادت مظلومانه ابوذر غفاری در تبعید، گواه بر جو نا امن سیاسی درعصر علوی ـ (علیهالسّلام) ـ است.
اینک برای آشنایی با نخستین شیعیان و شاگردان مکتب علوی ـ (علیهالسّلام) ـ نام اصحاب خاص نبی اکرم ـ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و سلم ـ و حضرت علی ـ (علیهالسّلام) ـ را یادآور میشویم. کسانی که از عصر رسالت به شیعیان علی ـ (علیهالسّلام) ـ شهرت داشتند:
۱. عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب
۲. عبدالله بن جعفر بن ابی طالب
۳. عون بن جعفر بن ابی طالب
۴. محمد بن جعفر بن ابی طالب
۵. سلمان فارسی
۶. مقداد بن الاسود
۷. ابوذر غفاری
۸. عمار بن یاسر
۹. حذیفة بن یمان
۱۰. خزیمة بن ثابت
۱۱. ابو ایوب انصاری
۱۲. ابوهیثم مالک بن تیهان
۱۳. ابی بن کعب
۱۴. سعد بن عبادة الخزرجی
۱۵. قیس بن سعد بن عبادة
۱۶. حجر بن عدی الکندی
۱۷. عمرو بن حمق خزاعی
۱۸. اسامة بن زید بن حارثه کلبی
اسامی فوق جزء اولین گروه از طبقات شیعه هستند که در حوزة درس پیامبر خدا و وصی او حاضر شده و بهرهها بردهاند. کسانی که قرآن و عترت را با هم جمع نموده و در دوران آشفتگی سیاسی، مبانی عقیدتی خویش را از دست ندادهاند بلکه در جهت نشر آن اهتمام ورزیدهاند.
این دوره ۲۹ راوی از شاگردان مکتب صدیقة طاهره را نیز در خود جای داده است، که از آن حضرت حدیث نقل نمودهاند.
دوره چهارم (۶۰ـ۴۱ ه. ق)
این دورة بیست ساله شامل خلافت و امامت حضرت امام حسن مجتبی ـ (علیهالسّلام) ـ و قسمت عمدة امامت امام حسین ـ (علیهالسّلام) ـ میباشد. با شهادت حضرت علی ـ (علیهالسّلام) ـ خلافت از پایگاه عالی تربیت و خاندان رسالت به دست کسانی چون معاویه افتاد. حیلههای عمرو عاص و اموال معاویه مردم را فریفت و از حق دور نمود. رسالت امام حسن و امام حسین ـ (علیهماالسّلام) ـ در دوران حکومت معاویه شناساندن خیانتها و نمایاندن مکرهای دشمن حق و عدالت بود. تنها با تدبیر و حکمت میشد در مقابل سالوس جهل و جعل حدیث ایستاد. چه معاویه پیش از آنکه تهاجم نظامی نماید، تهاجم فرهنگی میکرد و با تشبث به مقدسات برای کوبیدن مقدسات اقدام کرده بود.
در این دوره حضرت امام حسین ـ (علیهالسّلام) ـ نیز بسان برادرش با جهاد فرهنگی مفاهیم اساسی اسلام را با سخنان خویش روشن ساخت و اصطلاحات اسلامی را که از سوی امویان تحریف گشته بود، احیا نمود و به تربیت شاگردان پرداخت تا مفاهیم اصیل قرآنی را در اقصی نقاط جهان منتشر نمایند. جمع راویان آن حضرت ۹۹ تن میباشند.
که شماری از احادیث در زمینة اصول اعتقادی و فروع احکام را از امام سوم شیعیان نقل نمودهاند. از جمله مباحث این عصر بحث قضا و قدر و مسالة جبر است که امویان در توسعة این بینش تلاشهای فراوانی مینمودند. چنان که این مباحث از مسایل روز حوزههای درسی گردیده بود.
دورة پنجم (ماه رجب سال ۶۰ تا ماه صفر سال ۶۱ ه. ق)
این دوره مصادف با حکومت معاویه بود که امام حسین ـ (علیهالسّلام) ـ به فعالیتهای فرهنگی و تربیت شاگردان اهتمام داشت.
دورة ششم (۹۵-۶۱ ه. ق)
این دوره، روزگار امامت امام چهارم حضرت علی بن الحسین ـ (علیهالسّلام) ـ است. امام سجاد ـ (علیهالسّلام) ـ چه در دوران اسارت و چه بعد از آن تفسیر نهضت حسینی را عهده دار شد و فلسفه سیاسی اسلام را در مورد رهبری اسلامی و مدینة قرآنی روشن ساخت. «صحیفة سجادیه» که به زبور آل محمد ـ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و سلم ـ شهرت یافته، طرح کلی مدینة فاضلة اسلامی در قالب دعا است.
وی ۱۷۳ راوی حدیث دارد
که از شاگردان مکتب او به حساب میآیند و در این میان دو فرزند بزرگ به جهان اسلام عرضه داشته که در علم و فقاهت و جهاد و شهادت اسوة شیعیان گردیدند.
دوره هفتم (۱۴۸-۹۵ ه. ق)
در این دوره حوزة علمیة مدینه از رهبری و تربیت دو امام، حضرت امام محمد باقر ـ (علیهالسّلام) ـ و حضرت امام جعفر صادق ـ (علیهالسّلام) ـ بهره برد. در عصر صادقین ـ (علیهماالسّلام) ـ به موجب اوضاع مساعد اجتماعی زمینة طرح و گسترش علوم اهل بیت ـ (علیهمالسّلام) ـ فراهم گشت و هزاران دانش پژوه فقه و اصول و تفسیر و عقاید و... در حوزه آن دو پیشوای رستگاری و علم حاضر شدند و علوم اهل بیت ـ (علیهمالسّلام) ـ را در سرزمینهای اسلامی و غیر اسلامی منتشر ساختند.
شیخ طوسی ۴۶۶ تن از اصحاب خاص حضرت امام محمدباقر ـ (علیهالسّلام) ـ را بر شمرده است که راویان حدیث و شاگردان مکتب آن حضرت بودهاند.
البته عدد شاگردان ایشان بیش از این رقم است و ما در بین کتب اهل سنت نیز به راویانی بر میخوریم که از ایشان نقل حدیث کردهاند.
پس از امام محمد باقر ـ (علیهالسّلام) ـ امامت و رهبری امت به امام صادق ـ (علیهالسّلام) ـ رسید. آن حضرت نیز بسان پدر در ترویج علوم اهل بیت کوشید و تشنگان دانش را از علم الهی سیراب ساخت. خلفای عباسی تحمل نظارة توان نهضت فرهنگی حوزة امام صادق ـ (علیهالسّلام) ـ را نداشتند. لذا با تبعید وی به عراق خواستند بزرگ حوزة علمیة شیعه و دانشگاه فقه جعفری در مدینه را به تعطیل کشانند. لیک تبعید پیشوای مصلحان، باران رحمتی شد تا شاگردان بسیاری در مسجد کوفه مرکز خلافت و امامت حضرت علی بن ابی طالب ـ (علیهالسّلام) ـ برگرد وجود فرزندش امام صادق ـ (علیهالسّلام) ـ جمع آمدند تا علوم اهل بیت ـ (علیهمالسّلام) ـ از فقه و حدیث و تفسیر و... را آموخته، در جهان بگسترانند.
کسانی که از حوزة درس ایشان در مدینه و کوفه بهره بردهاند حدود چهار هزار نفر بوده
که شیخ طوسی ۳۲۲۲ تن از ایشان را در کتاب خویش نام برده است.
حضور امام صادق در دو حوزة شیعی مدینه و کوفه موجب گشت تا برخی از رجال اهل سنت چون مالک بن انس» (در حجاز) و «ابوحنیفه» (در کوفه) از علوم وی بهره برند.
دوره هشتم (۱۸۳-۱۴۹ ه. ق)
با روی کار آمدن منصور، عصر اختناق دیگر بار روی نمود و با به شهادت رسیدن امام صادق ـ (علیهالسّلام) ـ بر شدت آن افزوده گشت. البته کارهای فرهنگی در عصر صادقین ـ (علیهماالسّلام) ـ با شیوههای مطلوب پیش رفته است. از این رو امام کاظم ـ (علیهالسّلام) ـ در امتداد حرکت فرهنگی امام باقر و امام صادق ـ (علیهماالسّلام) ـ، رهبری علویان و شیعیان را در عصر خلافت عباسی به سوی نهضتی از نوع قیام حسینی سوق داد.
به همین علت زمانی که امام در بغداد زندانی میشود، سالهای سال در زندانهای انفرادی به سر میبرد تا اجازة ملاقات از هر کسی گرفته شود. با این حال شیخ طوسی ۲۷۱ تن از راویان آن حضرت را در کتاب خویش نام برده است.
دوره نهم (۲۰۳-۱۸۳ ه. ق)
حوزة دانشاندوزی مدینه منوره در عصر امامت پس از امام کاظم ـ (علیهالسّلام) ـ به رهبری امام علی بن موسی الرضا ـ (علیهالسّلام) ـ اداره میشد که در طی بیست سال امامت خویش با حضور در دو حوزة مهم شیعه، مدینه و خراسان فرهنگ سیاسی جامعه را سامان داده، به مبارزات فرهنگی و اعتقادی تحرک بخشید.
پیش از این دوره امت اسلامی در حوزة درس امام صادق ـ (علیهالسّلام) ـ با مبانی نظری شیعه و فلسفه سیاسی الهی آن آشنا گشته و در مکتب امام هفتم سطوح عملی آن را از امام معصوم ـ (علیهالسّلام) ـ فرا گرفته است. لذا عصر رضوی، عصری است که مردم بیش از پیش به پیشوایان شیعه روی نمودهاند. بنی عباس برای از بین بردن این تمایل دست به حرکات سیاسی و تهاجمات فرهنگی زد تا مساله لزوم رهبر عادل معصوم را از اذهان مردم دور نمایند.
سرعت بخشیدن به ترجمه و نشر افکار و فلسفههای بیگانه و تحریف مبانی اسلامی از سوی علمای ملل و ادیان تحت عناوین پزشکان و کتابداران و اخترشناسان دربار عباسی، از جمله تهاجمات فرهنگی این دوره است تا بدین وسیله امت اسلامی را از قرآن و سنت و مدینه و غدیر به خلافت عباسی و درباریهارون الرشید متمایل گردانند.
حضرت امام رضا ـ (علیهالسّلام) ـ برای مقابله با تهاجم فرهنگی عصر خویش، با مناظرات و استدلالات عقلی و نقلی به حراست از باورهای قرآنی پرداخته، میفرماید:
«اذا کانت الروایات مخالفة للقرآن کذبتها.»
«وقتی روایات مخالف قرآن کریم باشند، من آنها را تکذیب مینمایم.»
شیخ طوسی نام ۳۱۷ تن از شاگردان مکتب امام رضا ـ (علیهالسّلام) ـ را و عطاردی ۳۶۰ تن از راویان حدیث ایشان را که بدون واسطه از آن حضرت به نقل حدیث پرداختهاند در کتاب خویش یادآور شدهاند.
دوره دهم (۲۶۰-۲۰۳ ه. ق)
این دوره به سه تن از امامان شیعه اختصاص دارد که از نظر مشی فرهنگی و سیاسی، شیوهای واحد داشتهاند و آن به سبب موضع واحدی بود که خلافت عباسی در برابر آنان پیش گرفته بود. امامان شیعه ـ (علیهمالسّلام) ـ توانسته بودند با مواضع خویش شیعه را از زندانها و شهادتگاهها به متن جامعه برگردانند و تا پایگاه قدرت عالی اسلامی برسانند. لذا سه تن از امامان به ترتیب از سالهای ۲۰۳ تا ۲۲۰، ۲۲۰ تا ۲۵۴، و ۲۵۴ تا ۲۶۰ با فلسفه وحدت موضع، بر آن بودند تا قدرت عباسیان را کاهیده، در صورت امکان به حقوق از بین رفته خود نایل آیند. اگر هم به حقوق مشروع خود نرسند، حداقل از موضع خویش عقب نشینی ننمایند. همین وحدت روش باعث شد تا این امامان به عنوان «ابن الرضا» (فرزند رضا ـ (علیهالسّلام) ـ) شهرت یابند. چرا که عباسیان از این سه امام آن قدر میهراسیدند که از امام رضا ـ (علیهالسّلام) ـ میهراسیدند و همان گونه که امام هشتم را از نماز عید باز گردانیدند تا مبادا در پرتو آن نماز به خلافت دست یابد، امام محمد تقی، علی النقی و حسن عسگری ـ (علیهمالسّلام) ـ را نیز زندانی و تحت نظر قرار دادند.
با شهادت امام رضا ـ (علیهالسّلام) ـ در خراسان (مشهد الرضا ـ (علیهالسّلام) ـ) چشمها دیگر بار به سوی مدینه شد. امام جواد ـ (علیهالسّلام) ـ از دو سو به گفت و گوی علمی فراخوانده میشد: از طرف شیعیان و از سوی مامون و معتصم دو خلیفه هم عصر وی، که در همه موارد امام به سؤالات آنان پاسخ میفرمود. شیخ طوسی ۱۱۳ راوی از راویان حدیث امام محمد تقی ـ (علیهالسّلام) ـ را
و استاد سید محمد کاظم قزوینی ۲۷۶ راوی حدیث از مکتب امام جواد (محمد تقی) ـ (علیهالسّلام) ـ را نام برده است.
امام علی النقی ـ (علیهالسّلام) ـ نیز بعد از پدر بزرگوارش همان موضع را با خلفای عباسی ادامه داد و به مرحلهای از حرکت فرهنگی توفیق یافت که امام جماعت حرمین شریفین به متوکل عباسی نوشت: «اگر تو را به حرمین (مکه و مدینه) نیازی هست، «علی بن محمد» را از این دو شهر بیرون کن، زیرا او مردم را به سوی خود فرا خوانده است و گروه زیادی دعوتش را پذیرفتهاند.»
متوکل با توجه به فزونی عدد شیعیان و شیفتگان امام در مدینه، در ضمن نامهای احترام آمیز، به بهانه اشتیاق دیدار، آن حضرت را به سامرا فراخواند.
امامهادی ـ (علیهالسّلام) ـ به همراه فرزندش امام حسن عسگری ـ (علیهالسّلام) ـ با سپاهی چند صد نفری مدینه را ترک گفت و در سامرا به شهادت رسید.
عمدهترین علت فراخوانی، جدایی بین امت و امام بوده تا امامان شیعه فرصتی برای براندازی حکومت آنان نداشته باشند. امامهادی ـ (علیهالسّلام) ـ به همین سبب به مرکز خلافت دعوت شد تا دانشگاه شیعه و مراکز فرهنگی سیاسی جهان اسلام به تعطیل کشیده شود. «داویت. م. رونلدسن» گوید:
«گروه زیادی از شهرهای شیعه نشین همچون عراق، ایران و مصر، برای استفاده از محضر او به سوی مدینه میشتافتند.»
شیخ طوسی ۱۸۵ تن از شاگردان امامهادی ـ (علیهالسّلام) ـ را ذکر کرده است که از مکتب آن بزرگ بهره بردهاند.
و استاد سید محمد کاظم قزوینی شمار راویان حدیث امام علی النقی ـ (علیهالسّلام) ـ را به ۳۴۶ تن رسانده است.
لازم است یادآوری شود که امام حسن عسگری ـ (علیهالسّلام) ـ در دوران امامت خویش در سامرا بودند و حضرت ولی عصر ـ (عجّلاللهتعالیفرجهالشریف) ـ در دیار غربت متولد شدند. شهر مدینه خالی از امام ماند و دانشگاه شیعه که از عصر رسالت ـ پیش از هجرت ـ کار خود را در این شهر آغاز کرده بود به تعطیلی کشیده شد.
دانش پژوهان حوزة علمیة مدینه
اینک پس از بررسی اجمالی ادوار دهگانه حوزة مدینه منوره در عصر رسالت و امامت، مشاهیر دانش پژوهان و محدثان و مفسران این حوزه از حوزههای علمیة شیعه که بار علمی بسیار عظیمی را در این دورههای پر مخاطره بر دوش کشیده و دانشگاه علمی شیعه را فروغ بخشیدهاند، به اختصار معرفی میگردند:
آل ابی رافع
آل ابی شعبة
آل اعین
آل ابی صفیة
آل ابی اراکة
آل ابی الجعد
آل ابی الجهم
آل ابی سارة
بنوالیاس البجلی الکوفی
بنو عبدربه
بنو سوقة
بزرگان و شاگردان حوزه مدینه در صدر اسلام
جابر بن عبدالله بن عمرو الانصاری
جندب بن جنادة، ابوذر الغفاری
حذیفة بن الیمان
خالد بن زید بن کلیب (ابو ایوب انصاری)
خالد بن سعید بن العاص
خباب بن الارت تمیمی
خزیمة ذوالشهادتین
عمار بن یاسر
دوره یازدهم
دورة یازدهم حوزة علمیة پر برکت مدینه از عصر امامت حضرت مهدی (عجّلاللهتعالیفرجهالشریف) تا غیبت کبری به طول انجامیده است و در عصر غیبت نیز تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ادامه داشته است. این دوران بسیار طولانی با تبعید و زندانی نمودن و تحت نظر گرفتن شیعیان همراه بوده است و گرایش به اهل بیت ـ (علیهمالسّلام) ـ جرمی نابخشودنی تلقی میشد و خشونت و کشتار که گاهی صورت قتل عام پیدا میکرد، تاوانی بود که شیعیان این سرزمین مقدس در مقابل پیروی از اهل بیت پیامبر ـ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و سلم ـ میپرداختند. لیکن همواره در حدود ثلث جمعیت مردم حجاز را شیعیان تشکیل داده که با تحمل سختیهای روزگار به حیات خود ادامه دادهاند.
همواره از عهد اموی تاکنون سعی بر آن بوده است تا با تهمتهای ناروا و تعصبات جاهلی، شیعه را از جامعه حجاز و شهر پیامبر خدا ـ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و سلم ـ بیرون رانند، لیک نه تهمت آتش سوزی سال ۶۵۴ مسجد النبی ـ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و سلم ـ، و نه دستاویزی که در سال ۱۰۸۸ ه. ق در مکه برای کشتن علمای شیعه قرار دادند، هیچ کدام در اخراج شیعیان مؤثر نیفتاد.
این شیوه سیاست گذاری بعد از تسلط وهابیان بر عربستان نیز ادامه یافت. چنانکه وقتی «سید محمد تقی آل احمد» برادر جلال آل احمد از سوی مراجع تقلیدی چون آیة الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی و آیة الله العظمی بروجردی به مدینه اعزام گردید تا مسؤولیت ارشاد شیعیان نخاوله را برعهده گیرد، وقتی مسالة ساختن آرامگاهی برای ائمه بقیع (علیهمالسّلام) را مطرح کرد با قهوهای مسموم شده و به شهادت رسید.
همان گونه که «شهید ثانی» نیز در مکه دستگیر شد و به شهادت رسید.
دورة دوازدهم
شیعیان حجاز ۲۵% (در حال حاضر تقریباً دو میلیون نفر) از کل جمعیت این کشور را تشکیل میدهند که در منطقه نفت خیز و استراتژیک منطقه شرقیه و در مرزهای یمن و عربستان و مدینه منوره مستقر هستند.
تا پیش از حاکمیت آل سعود و در دوران حکومت عثمانیها بر منطقه، شیعیان در مناطق مسکونی خود از نوعی خودمختاری بهره مند بودند، اما با حاکمیت و تسلط رژیم سعودی بر منطقه قطیف و حومه آن، شیعیان به شدت مورد آزار قرار گرفتند و از حقوق اولیه خود نیز محروم شدند.
لذا فعالیت حوزه مدینه فعلاً به طور علنی وجود ندارد و احتمال دارد به طور غیر رسمی احکام و فقه تدریس و تعلیم شود البته برخی از شیعیان در ایران و شهر قم در مرکز جهانی اشتغال به تحصیل دارند
پیروزی انقلاب اسلامی ایران تاثیر شگرفی در فعالیتهای فرهنگی ـ سیاسی شیعیان به وجود آورد. چرا که برپایی جمهوری اسلامیاندیشه دینی وهابی و رژیم سعودی را مورد هجوم قرار داد. از این رو دورة دوازدهم حوزة علمیة حجاز (مدینه منوره) از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی ایران شروع گردیده و همچنان ادامه دارد.
واقعة اول محرم ۱۴۰۰ ه. ق (بیست و یکم نوامبر ۱۹۷۹ م.) و تظاهرات وسیع مردم در منطقة شرقی عربستان نمونههای بارزی از این تاثیرپذیری را نشان میدهد.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حوزه علمیه مدینه»، تاریخ بازیابی ۹۸/۴/۴.