• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خراب (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




خَراب (به فتح خاء) از واژگان نهج البلاغه به معنی ويران شدن و ويران كردن است. خَرْب (به فتح خاء و سکون راء) تَخْريب (به فتح تاء و سکون خاء) و اِخْراب (به کسر الف و سکون خاء) نيز به معنى خراب كردن است. از اين ماده نه مورد در نهج البلاغه آمده است.



خَراب و خَرْب به معنی ويران شدن و ويران كردن است.


امام علی (علیه السّلام) می‌فرماید: «إِنَّ لله مَلَكاً يُنَادِي فِي كُلِّ يَوْم: لِدُوا لِلْمَوْتِ، وَاجْمَعُوا لِلْفَنَاءِ، وَابْنُوا لِلْخَرَابِ.» «خدا را ملكى است هر روز ندا مى‌كند كه: بزایيد براى مردن، جمع كنيد براى فنا و بسازيد براى خراب شدن.» (شرح‌های حکمت: )


از اين ماده نه مورد در «نهج» آمده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ص۳۳۰.    
۲. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۲، ص۴۹.    
۳. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۸۰۵، حکمت ۱۲۷.    
۴. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۱۸۳، حکمت ۱۳۲.    
۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۹۳، حکمت ۱۳۲.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۷۶۷، حکمت ۱۳۲.    
۷. بحرانی، ابن میثم، ت محمدی مقدم و نوایی، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۵۳۴.    
۸. بحرانی، ابن میثم، ت محمدی مقدم و نوایی، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۵۳۴.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین، ج۱۳، ص۹۹-۱۰۲.    
۱۰. هاشمی خویی، میرزا حبیب‌الله‌، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۲۱، ص۲۰۵.    
۱۱. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۸، ص۳۲۸.    
۱۲. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۸۰۵، حکمت ۱۲۷.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «خراب»، ص۳۳۰.    






جعبه ابزار