خزن (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خَزْنُ (به فتح خاء و سکون ز و ضم نون) از
واژگان قرآن کریم و به معنی حفظ شى و ذخيره كردن آن در
خزانه است.
خَزَنَ به معنی حفظ شى و ذخيره كردن آن در خزانه است.
و
خِزانه (به كسر خاء )
مکان حفظ شى است چنانكه در
اقرب آمده
و جمع
خَزانه (به فتح خاء)
خَزائن (به فتح خاء) است. در
قاموس و
مجمع نيز به معنى حفظ و
نگهداری آمده كه توأم با ذخيره كردن میباشد.
(فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَيْناكُمُوهُ وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنِينَ) «از آسمان آب نازل كرديم و شما را با آن سيراب نموديم و شما نگهدارنده آن نيستيد بلكه حافظ و ذخيره كننده آن مایيم كه از آسمان نازل كرده و در قعر زمين ذخيره و حفظ میكنيم.»
خازنين بنا بر آنچه گفته شد به معنى
حافظین است.
(وَ قالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْماً مِنَ الْعَذابِ) (و آنها كه در آتش هستند به ماموران دوزخ مىگويند: از پروردگارتان بخواهيد يک روز
عذاب را از ما بردارد.)
خَزنة (به فتح خاء) جمع خازن به معنى حافظ و
نگهبان است خزنه جهنّم ماموران و نگهبانان آن میباشند چنانكه اين كلمه درباره ماموران بهشت نيز آمده است.
(وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ) (و نگهبانان به آنان مىگويند: سلام بر شما! گوارايتان باد! داخل
بهشت شويد و
جاودانه بمانيد.)
(قُلْ لَوْ أَنْتُمْ تَمْلِكُونَ خَزائِنَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذاً لَأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الْإِنْفاقِ ...) (بگو: اگر شما
مالک خزاين رحمت پروردگار من بوديد. در آن صورت، به خاطر
تنگنظری امساک مىكرديد، مبادا
انفاق، مايه
تنگدستی شما شود.)
(وَ لِلَّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ) (خزاين آسمانها و زمين از آنِ
خدا است، ولى
منافقان نمىفهمند.)
(وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ) (و هيچ چيز نيست، مگر آنكه خزاين آن نزد ماست. ولى ما جز به اندازه معيّنى آن را نازل نمىكنيم.)
مراد از اين خزائن چيست؟ قهرا مكانهایى است كه چيزهاى بىشمار در آن ذخيره شده و نگهدارى میشود.
نا گفته نماند: آنچه از انسان و حيوان و ساير جنبندگان و آنچه از اشجار و ميوهها و حبوبات تا به حال به دنيا آمده و بعدا خواهند آمد همه به صورت موادّ اوّليه در هوا و گازها و آبها و املاح دريا و خاكها موجود بوده و هستند و خداوند در هر زمان و هر قدر كه بخواهد، موادّ اوّليه را باهم آميخته و به صورت انسان و حيوان و خوراک و نباتات و غيره به وجود میآورد. على هذا در يک مقياس كوچک میتوان گفت: نور بيكران خورشيد
طبقات جوّ، درياهاى وسيع، خاکهاى بىحدّ و حصر خزائن خدا و خزائن رحمت خدا هستند. موادّ جنبندگان بىشمار و ميوهها و غيره در آنجاها نگاهدارى میشود و به
مشیّتخدا به وجود میآيند.
آنوقت اگر تمام موادّ و نيروهاى عالم را در نظر بگيريم و بگویيم: آنها خزائن خدا هستند، مطلب روشن خواهد شد وَ لِلَّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ.
امروز ثابت شده كه انواع پرتوها كه از كهكشانها و مخصوصا از خورشيد به زمين میرسند و
اشعه کیهانی و غيره، در حوادث زمين دخالت تمام دارند. آنها همه خزائن رحمت خدا هستند و هر چه نازل میشود از آنها و موادّ اوّليه نازل میشود.
سبحاناللّهوالحمدللّهولاحولولاقوّةالّاباللّه. شايد معنى خزائن غير از اينها باشد
واللّهالعالم (قالَ اجْعَلْنِي عَلى خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ) (گفت: من را سرپرست خزاين سرزمين مصر قرارده، كه من نگاهبانى آگاهم.)
خزائن ارض ظاهرا انبارهاى
مصر بود كه
یوسف از پادشاه مصر خواست آنها را بوى واگذار كند تا جمع و تقسيم
ارزاق اهل مصر را به عهده بگيرد مخصوصا جمع آورى هفت سال اوّل و تقسيم هفت سال
قحط.
•
قرشی بنایی، علی اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقال «خزن»، ج۲، ص۲۳۸-۲۴۰.