• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خسروخان گرجی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خسروخان گرجی، والی گرجستان و از سپهسالاران سلطان‌حسین صفوی بود.



از زندگی او آگاهی زیادی در دست نیست. وی از گرجیانی بود که اسلام آورد و از ملازمان دربار سلطان‌حسین شد. خسروخان، برادرزاده گرگین‌خان، بیگلربیگی قندهار ، بود. وقتی گرگین‌خان به‌سبب ناآرامیهای قندهار، برای سرکوب افغانها به آن‌جا فرستاده شد، خسروخان به خواست او والی گرجستان شد.
[۱] ژان‌آنتوان دوسرسو، سقوط شاه سلطان‌حسین، ج۱، ص۸۸، ترجمه ولی‌اللّه شادان، تهران ۱۳۶۴ش.
پس از آن‌که میرویس غلجایی، رئیس طایفه غلجایی، گرگین‌خان و بسیاری از گرجیان را به قتل رساند و قلعه قندهار را تصرف کرد
[۲] ژان‌آنتوان دوسرسو، سقوط شاه سلطان‌حسین، ج۱، ص۱۰۷ـ۱۰۸، ترجمه ولی‌اللّه شادان، تهران ۱۳۶۴ش.
[۳] سقوط شاه سلطان‌حسین، ترجمه ولی‌اللّه شادان، تهران ۱۳۶۴ش.
[۴] H R Roemer, "The Safavid period" in The Combridge history of Iran, vol۶, ed Peter Jackson and Laurence Lockhart, Cambridge ۱۹۸۶ ص۳۱۵.
، سلطان‌حسین لشکری از گرجیان و قزلباشان به سپهسالاری خسروخان گرجی برای سرکوب افغانها به قندهار فرستاد.
[۵] محمدخلیل‌بن داوود مرعشی صفوی، مجمع‌التواریخ، ج۱، ص۸، چاپ عباس اقبال‌آشتیانی، تهران ۱۳۶۲ش.
[۶] محمدکاظم مروی، عالم‌آرای نادری، ج۱، ص۱۹، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۶۴ش.


۱.۱ - تعداد لشکریان

تعداد لشکریان خسروخان متفاوت ذکر شده است، چنان‌که مرعشی صفوی
[۷] محمدکاظم مروی، عالم‌آرای نادری، ج۱، ص۱۹، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۶۴ش.
آنها را پنجاه‌هزار، مستوفی
[۸] محمدمحسن‌بن محمدکریم مستوفی، زبدة‌التواریخ، ج۱، ص۱۶۸، چاپ بهروز گودرزی، تهران ۱۳۷۵ش.
دوازده‌هزار، و وارد
[۹] محمدشفیع وارد، مرآت واردات، ج۱، ص۱۱۴، تاریخ سقوط صفویان، پیامدهای آن و فرمانروایی ملک محمود سیستانی، چاپ منصور صفت‌گل، تهران ۱۳۸۳ش.
شصت‌هزار نفر دانسته است. به نظر می‌رسد تعدادی که مستوفی نوشته دقیق‌تر باشد.

۱.۲ - فتح نا تمام

خسروخان در کنار رود هیرمند اردو زد و میرویس در سوی دیگر، راه عبور او را بسته نگه داشت و نزدیک یک هفته، دو لشکر بدون درگیری جدّی در آن‌جا بودند. هنگامی که میرویس برای سرکوب ابدالیهایی که برای کمک به خسروخان در راه بودند، رفته بود چند تن از شیعیان قندهار خسروخان را از غیبت میرویس آگاه و او را به گرفتن قلعه قندهار تشویق کردند. از این‌رو، خسروخان به قلعه حمله کرد و با این‌که فتح قلعه برایش آسان بود، از این کار خودداری کرد زیرا برخی از همراهانش او را متقاعد کرده بودند که اگر قلعه به آسانی به دست آید، دستاویزی برای خرج خزاین فراهم نمی‌گردد. خسروخان نیز که مغرور به فتح قریب به وقوعش بود، فکر می‌کرد هر گاه اراده کند قلعه را تصرف خواهد کرد. میرویس نیز در این فرصت خود را به قلعه رساند. وی هر شب با شبیخون بر سپاهیان ایران عده‌ای را می‌کشت. کم‌کم کار محاصره به درازا کشید، لشکریان خسروخان با کمبود آذوقه روبه‌رو شدند و با فرا رسیدن تابستان و گرما به طاعون و وبا مبتلا شدند. افزون بر آن، سپاه قزلباش با خسروخان و سپاهیان گرجی موافق و همراه نبودند و از این‌که سپهسالار لشکر فردی گرجی بود، ناخشنود بودند و رغبتی به جنگیدن نداشتند. خسروخان فهمید که با چنین وضعی نمی‌تواند به جنگ میرویس برود، پس به هرات و مشهد بازگشت تا در موقع مناسب به قندهار حمله کند.
[۱۰] محمدخلیل‌بن داوود مرعشی صفوی، مجمع‌التواریخ، ج۱، ص۸ـ۱۰، چاپ عباس اقبال‌آشتیانی، تهران ۱۳۶۲ش.
[۱۱] مجمع‌التواریخ، چاپ عباس اقبال‌آشتیانی، تهران ۱۳۶۲ش.
[۱۲] ژان‌آنتوان دوسرسو، سقوط شاه سلطان‌حسین، ج۱، ص۱۱۵، ترجمه ولی‌اللّه شادان، تهران ۱۳۶۴ش.
در این باره، دو روایت متفاوت ذکر شده است. به گفته مرعشی صفوی ،
[۱۳] محمدخلیل‌بن داوود مرعشی صفوی، مجمع‌التواریخ، ج۱، ص۱۶ـ۱۷، چاپ عباس اقبال‌آشتیانی، تهران ۱۳۶۲ش.


۱.۳ - قتل سروخان

میر ویس با آگاهی از عقب‌نشینی خسروخان، به او اطلاع داد که قصد تسلیم خود و قلعه را دارد و به همین دلیل، خسروخان به لشکریان اجازه مرخصی و بازگشت داد. وقتی آنان متفرق شدند، میرویس به خسروخان حمله کرد و او را کشت؛ اما به گفته دوسرسو ،
[۱۴] محمدخلیل‌بن داوود مرعشی صفوی، مجمع‌التواریخ، ج۱، ص۱۶ـ۱۷، چاپ عباس اقبال‌آشتیانی، تهران ۱۳۶۲ش.
خسروخان پس از این محاصره طولانی که حدود پنج ماه به طول انجامید، تصمیم به عقب‌نشینی گرفت. میرویس آن‌ها را غافلگیر کرد و خسروخان را با همراهانش در ۱۱۲۳ به قتل رساند.
[۱۵] محمدکاظم مروی، عالم‌آرای نادری، ج۱، ص۱۹، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۶۴ش.
[۱۶] محمدخلیل‌بن داوود مرعشی صفوی، مجمع‌التواریخ، ج۱، ص۱۷، چاپ عباس اقبال‌آشتیانی، تهران ۱۳۶۲ش.
در آن زمان، قندهار از ایران جدا شد و میرویس فرمانروای آن‌جا گردید. دوسرسو
[۱۷] ژان‌آنتوان دوسرسو، سقوط شاه سلطان‌حسین، ج۱، ص۱۱۲ـ۱۱۴، ترجمه ولی‌اللّه شادان، تهران ۱۳۶۴ش.
یکی از عوامل مهم شکست خسروخان را تبانی برخی از درباریان متحد با میرویس و کارشکنی آنان دانسته است، چرا که اگر خسروخان بر میرویس پیروز می‌شد، همکاری آنان با میرویس آشکار می‌شد. دلیل دیگر، ناهمگونی سپاهیان ایران بود که امیران ایرانی حاضر به فرمان‌برداری از فردی گرجی نبودند. شکست خسروخان از افغانها نه تنها قندهار را از قلمرو ایران جدا کرد، بلکه زمینه‌های سقوط دولت صفوی (حک: ح ۹۰۶ـ۱۱۳۵) را فراهم آورد و همسایگان ایران به خوبی به ضعف و ناکارآمدی دولت صفوی پی بردند.


(۱) ژان‌آنتوان دوسرسو، سقوط شاه سلطان‌حسین، ترجمه ولی‌اللّه شادان، تهران ۱۳۶۴ش.
(۲) محمدخلیل‌بن داوود مرعشی صفوی، مجمع‌التواریخ، چاپ عباس اقبال‌آشتیانی، تهران ۱۳۶۲ش.
(۳) محمدکاظم مروی، عالم‌آرای نادری، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۶۴ش.
(۴) محمدمحسن‌بن محمدکریم مستوفی، زبدة‌التواریخ، چاپ بهروز گودرزی، تهران ۱۳۷۵ش.
(۵) محمدشفیع وارد، مرآت واردات، تاریخ سقوط صفویان، پیامدهای آن و فرمانروایی ملک محمود سیستانی، چاپ منصور صفت‌گل، تهران ۱۳۸۳ش.
(۶) H R Roemer, "The Safavid period" in The Combridge history of Iran, vol۶, ed Peter Jackson and Laurence Lockhart, Cambridge ۱۹۸۶.


۱. ژان‌آنتوان دوسرسو، سقوط شاه سلطان‌حسین، ج۱، ص۸۸، ترجمه ولی‌اللّه شادان، تهران ۱۳۶۴ش.
۲. ژان‌آنتوان دوسرسو، سقوط شاه سلطان‌حسین، ج۱، ص۱۰۷ـ۱۰۸، ترجمه ولی‌اللّه شادان، تهران ۱۳۶۴ش.
۳. سقوط شاه سلطان‌حسین، ترجمه ولی‌اللّه شادان، تهران ۱۳۶۴ش.
۴. H R Roemer, "The Safavid period" in The Combridge history of Iran, vol۶, ed Peter Jackson and Laurence Lockhart, Cambridge ۱۹۸۶ ص۳۱۵.
۵. محمدخلیل‌بن داوود مرعشی صفوی، مجمع‌التواریخ، ج۱، ص۸، چاپ عباس اقبال‌آشتیانی، تهران ۱۳۶۲ش.
۶. محمدکاظم مروی، عالم‌آرای نادری، ج۱، ص۱۹، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۶۴ش.
۷. محمدکاظم مروی، عالم‌آرای نادری، ج۱، ص۱۹، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۶۴ش.
۸. محمدمحسن‌بن محمدکریم مستوفی، زبدة‌التواریخ، ج۱، ص۱۶۸، چاپ بهروز گودرزی، تهران ۱۳۷۵ش.
۹. محمدشفیع وارد، مرآت واردات، ج۱، ص۱۱۴، تاریخ سقوط صفویان، پیامدهای آن و فرمانروایی ملک محمود سیستانی، چاپ منصور صفت‌گل، تهران ۱۳۸۳ش.
۱۰. محمدخلیل‌بن داوود مرعشی صفوی، مجمع‌التواریخ، ج۱، ص۸ـ۱۰، چاپ عباس اقبال‌آشتیانی، تهران ۱۳۶۲ش.
۱۱. مجمع‌التواریخ، چاپ عباس اقبال‌آشتیانی، تهران ۱۳۶۲ش.
۱۲. ژان‌آنتوان دوسرسو، سقوط شاه سلطان‌حسین، ج۱، ص۱۱۵، ترجمه ولی‌اللّه شادان، تهران ۱۳۶۴ش.
۱۳. محمدخلیل‌بن داوود مرعشی صفوی، مجمع‌التواریخ، ج۱، ص۱۶ـ۱۷، چاپ عباس اقبال‌آشتیانی، تهران ۱۳۶۲ش.
۱۴. محمدخلیل‌بن داوود مرعشی صفوی، مجمع‌التواریخ، ج۱، ص۱۶ـ۱۷، چاپ عباس اقبال‌آشتیانی، تهران ۱۳۶۲ش.
۱۵. محمدکاظم مروی، عالم‌آرای نادری، ج۱، ص۱۹، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۶۴ش.
۱۶. محمدخلیل‌بن داوود مرعشی صفوی، مجمع‌التواریخ، ج۱، ص۱۷، چاپ عباس اقبال‌آشتیانی، تهران ۱۳۶۲ش.
۱۷. ژان‌آنتوان دوسرسو، سقوط شاه سلطان‌حسین، ج۱، ص۱۱۲ـ۱۱۴، ترجمه ولی‌اللّه شادان، تهران ۱۳۶۴ش.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خسروخان گرجی»، شماره۷۰۶۰.    



جعبه ابزار