دمس (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ديماس (به کسر دال و فتح میم) از
واژگان نهج البلاغه به معنای مكان عميق و ظلمانى كه نور در آن نفوذ نمىكند، زندان
حجّاج بن یوسف را به آن جهت «ديماس» مىگفتند. این کلمه تنها یک بار در
نهجالبلاغه آمده است.
ديماس:
به معنای مكان عميق و ظلمانى كه نور در آن نفوذ نمىكند، زندان
حجّاج بن یوسف را به آن جهت «ديماس» مىگفتند.
حضرت علی (علیهالسلام) به
معاویه مىنويسد:
«وَ قدْ أَتاني كِتابٌ مِنْكَ ... أَساطيرَ لَمْ يَحُكْها مِنْكَ عِلْمٌ وَ لاَ حِلْمٌ، أَصْبَحْتَ مِنْها كَالْخائِضِ فِي الدَّهاسِ، وَ الخابِطِ فِي الدّيماسِ» «از تو نامهاى به من رسيد كه پر از افسانهها بود. نبافته آنها را نه علمى از تو و نه عقلى، از آن افسانهها مانند كسى گشتى كه در زمين نرمى (مشكل السير) قدم بگذارد و يا در مكان تاريكى وا ماند.»
(شرحهای نامه:
) «خبط فى سيره» يعنى هدايت نيافت در راه رفتن خود.
از اين لفظ تنها يک مورد در نهج البلاغه ديده مىشود.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «دیماس»، ج۱، ص۳۹۳.