ربق (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رِبْق (به کسر راء و سکون باء) از
واژگان نهج البلاغه ريسمانى است كه چند تا دستگيره (بند) دارد و با آن چهارپا را مىبندند. هر دستگيره «گره» آن
رَبقه یا
رِبقه است و
رِبَق جمع ربقه میباشد. این واژه پنج بار در «نهج البلاغه» به كار رفته است.
رِبْق (بر وزن مصر) ريسمانى است كه چند تا دستگيره (بند) دارد و با آن چهارپا را مىبندند و هر دستگيره «گره» آن را ربقه به فتح و كسر اول گويند.
امام (صلواتاللهعلیه) ظاهرا به اهل بصره فرموده است:
«وَ لَقَدْ أَحْسَنْتُ جِوارَكُمْ وَ أَحَطْتُ بِجُهْدي مِنْ وَرائِكُمْ وَ أَعْتَقْتُكُمْ مِنْ رَبَقِ الذُّلِّ وَ حَلَقِ الضَّيْمِ» یعنی «شما را خوب مجاورت كردم، با تلاش از پى حمايت شما آمدم، شما را از بندهاى ذلت و از زنجيرهاى ظلم آزاد كردم.»
(شرحهای خطبه:
)
رِبَق بر وزن عنب جمع ربقه است.
آن حضرت در فضيلت نماز فرموده:
«وَ إِنَّها لَتَحُتُّ الذُّنوبَ حَتَّ الْوَرَقِ وَ تُطْلِقُها إِطْلاقَ الرِّبَق» یعنی «نماز گناهان را مىريزد مانند ريختن برگ و آنها را رها مىكند، مانند رها كردن از بندها.»
(شرحهای خطبه:
)
این واژه پنج بار در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «رِبْق»، ج۱، ص۴۳۰.