ردع (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رَدَع (به فتح راء و دال) از
واژگان نهج البلاغه به معنای مانع شدن و بر گرداندن است.
رَدْع (به فتح راء و سکون دال) به معنى منع است.
رِداع (به کسر راء) به معنی مانع است.
ده مورد از اين لفظ در «نهج البلاغه» آمده است.
رَدَع به معنای مانع شدن و بر گرداندن است. «رَدَعَهُ رَدْعاً: كفَّهُ و ردَّهُ.»
رَدْع به معنى منع است.
رِداع به معنی مانع است.
امام علی (صلواتاللهعلیه) درباره حق تعالى فرموده:
«الْحَمْدُ لله الَّذی... رَدَعَ خَطَراتِ هَماهِمِ النُّفوسِ عَنْ عِرْفانِ كُنْهِ صِفَتِهِ» «حمد خدا را كه خطورات همتهاى نفوس را از دانستن كنه صفت خويش مانع شده است.»
(شرحهای خطبه:
)
در بيان علل احكام فرموده:
«فَرَضَ اللهُ... الاَْمْرَ بِالْمَعْروفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوامِّ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْكَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهاءِ» (خداوند واجب فرمود... «امر به معروف» را به خاطر اصلاح توده مردم، «نهى از منكر» را براى بازداشتن بى خردان.)
(شرحهای حکمت:
)
ده مورد از اين لفظ در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «رَدَع»، ج۱، ص۴۴۲-۴۴۳.