ردف (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رَدَف (به فتح راء و دال) از
واژگان نهج البلاغه به معنای تبعيت و در پى آمدن است.
رِدْف به كسى میگویند كه در رديف شخص سوار شده است.
از اين كلمه سه مورد در «نهج البلاغه» آمده است.
رَدَف به معنای تبعيت و در پى آمدن است. «رَدَفَهُ رَدْفاً: تبعهُ»
رِدْف به كسى میگویند كه در رديف شخص سوار شده است.
امام علی (صلواتاللهعلیه) در وصف رسول خدا (ص) و زهد او فرموده:
«وَ لَقَدْ كانَ... و يَخْصِفُ بَيَدِهِ نَعْلَهُ وَ يَرْقَعُ بِيَدِهِ ثَوْبَهُ وَ يَرْكَبُ الْحِمارَ الْعارِیَ وَ يُرْدِفُ خَلْفَهُ» «كفش و لباسش را با دست خود وصله مىزد، به الاغ بىپالان سوار مىشد و ديگرى را در پشت خود رديف مىكرد.»
(شرحهای خطبه:
)
روزى آن حضرت مردى را ديد كه براى كوبيدن خصم خويش تلاش مىكرد از راهى كه به ضرر خودش تمام مىشد؛ فرمود:
«إنَّما أَنْتَ كالطّاعِنِ نَفْسَهُ لِيَقْتُلَ رِدْفَهُ» «تو مانند كسى هستى كه بر خود نيزه مىزند تا آنكه را كه در پشت خود دارد بكشد.»
(شرحهای حکمت:
)
سه مورد از این لفظ در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «رَدَف»، ج۱، ص۴۴۳.