رود خابور بزرگ
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نام آن در اصل،
خابور (
خابور فرات) است و برای آنکه با
خابورِ دجله اشتباه نشود،
خابور بزرگ نامیده می شود.
رود
خابور بزرگ، مهمترین ریزابه ساحل چپ
فرات ، در مرکز ناحیه
خابور و شمال شرقی کشور
سوریه در استانهای حسکه و دیرالزّور جریان دارد.
این
رود ، پس از فرات و نهرالعاصی، سومین
رود مهم سوریه است و حدود ۴۳۰
کیلومتر طول و ۲۸ تا ۵۰
متر عرض دارد.
خابور از چشمه های بسیاری در رأس العین در
ارتفاع ۳۴۷ متری سرچشمه میگیرد و پس از طی ۱۲۴ کیلومتر در جهت عمومی شمال غربی ـ جنوب شرقی، به
شهر حسکه (مرکز استان) در ارتفاع ۲۹۴ متری می رسد.
پس از حسکه، رود
خابور با جهت عمومی جنوبی، در آبادی بصیره در ارتفاع ۱۸۷ متری به فرات می پیوندد.
طبق منابع،
خابور از حدود سیصد چشمه در رأس العین تغذیه می شود که به مقدار ده
آسیاب آب دارند و رود هرماس از شاخه های مهم آن است.
امروزه، مهمترین چشمه هایی که
خابور از آنها تغذیه میشود، حصان، زرقاء شمالی، زرقاء جنوبی، فواره و دو چشمه به نام کبریت است؛ چشمه کبریت دوم بالغ بر پنج هزار لیتر بر
ثانیه و چشمه زرقاء شمالی بالغ بر دوهزار
لیتر بر ثانیه
آب دارد که پرآبترین چشمه های
خابور هستند.
میانگین آبدهی سالیانه
خابور، پنجاه
متر مکعب بر ثانیه است
این میزان آب، کرانه های
خابور را به یکی از حاصل خیزترین مناطق با آبادیهای بسیار تبدیل کرده است.
در سده چهارم به گفته
اصطخری مزارع بسیاری در نزدیکی
قرقیسیا و کرانههای
خابور وجود داشته است.
در همین سده
ابن حوقل، با نامبردن برخی آبادیهای مجاور رود
خابور، از حاصلخیزی پیرامون رود سخن گفته است.
به نوشته وی میوه های
خابور در زمستان ها به
عراق صادر می شد.
رود
خابور بزرگ در
تاریخ باستان و
دوره اسلامی ناحیه
خابور، جزیره و شام اهمیت بسیاری داشته است.
ازاینرو، جغرافیدانان
مسلمان به توصیف و کیفیت آن پرداخته اند، از جمله مؤلف
حدودالعالم که از آن نام برده است
و مؤلفانی چون
ابن خرداذبه ،
ابن فقیه و
یاقوت حموی که هریک مطالبی درباره این رود ذکر کرده اند.
بنابر مطالب این مؤلفان، به جز رأس العین و قیساریه، شهرهای طابان، عربان، سکیر، شمسانیه، ماکسین و صور از شهرهای مهم در
ساحل رود
خابور بزرگ بودهاند.
کرانههای رود
خابور بزرگ مورد توجه
باستان شناسان متعددی از جمله
زاخاو بوده است که در آن حفاری و آثاری کشف کرده اند.
(۱) ابناثیر، الکامل فی التاریخ.
(۲) ابن حوقل.
(۳) ابن خرداذبه.
(۴) ابن رسته.
(۵) ابن سباهیزاده، اوضح المسالک الی معرفة البلدان و الممالک، چاپ مهدی عیدالرواضیه، بیروت ۲۰۰۸.
(۶) ابن شداد، الاعلاق الخطیرة فی ذکر امراءالشام و الجزیرة، ج ۳، قسم ۱، چاپ یحیی زکریا عبّاره، دمشق ۱۹۷۸.
(۷) ابن فقیه.
(۸) علی ابوعسّاف، آثارالممالک القدیمة فی سوریة: ۸۵۰۰ق م الی ۵۳۵قم، دمشق ۱۹۸۸.
(۹) فاروق اسماعیل، «
اخبار جدیدة عن نفوذ مملکة یمخد (حلب) فی منطقة
الخابور»، دراسات تاریخیة، سال ۱۴، ش ۱ـ۲ (آذار حزیران ۱۹۹۳).
(۱۰) اصطخری.
(۱۱) بلاذری (بیروت).
(۱۲) عفیف بهنسی، سوریة، التاریخ و الحضارة: منطقةالجزیرة و الفرات محافظات الرقة، دیرالزور، الحسکة، (دمشق) ۲۰۰۱.
(۱۳) حدودالعالم.
(۱۴) حمداللّه مستوفی، نزهةالقلوب.
(۱۵) محمد بن ابیطالب دمشقی، کتاب نخبة الدهر فی عجائب البَرّ و البحر، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
(۱۶) احمد وصفی زکریا، عشائرالشام، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۱۷) شمسالدین بن خالد سامی، قاموسالاعلام، چاپ مهران، استانبول ۱۳۰۶ـ۱۳۱۶/ ۱۸۸۹ـ۱۸۹۸.
(۱۸) سمعانی.
(۱۹) قدامة بن جعفر، کتابالخراج، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۸۹، چاپ افست ۱۹۶۷.
(۲۰) المعجم الجغرافیللقطر العربی السوری، باشراف عماد مصطفی طلاس، (دمشق) : مرکز الدراسات العسکریة، ۱۹۹۰ـ.
(۲۱) مقدسی.
(۲۲) الموسوعةالعربیة، دمشق: هیئة الموسوعةالعربیة، ۱۹۹۸ـ، ذیل «
الخابور (
نهر)» (از علی موسی)، «الحسکة» (از شاهر جمال آغا).
(۲۳) محمد بن عمر واقدی، فتوحالشام، بیروت: دارالجیل، (بیتا).
(۲۴) یاقوت حموی.
(۲۵) یعقوبی، تاریخ.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خابور»، شماره۶۷۱۰.