• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زهد امام علی (دیدگاه اهل‌سنت)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



برخی پنداشته‌اند تنها شیعیان هستند که امیرالمومنین (علیه‌السلام) را زاهد می‌دانند؛ درحالیکه بسیاری از علمای سنت نیز به این مطلب اعتقاد دارند؛ در این مقاله به زندگی زاهدانه امام علی (علیه‌السلام) از دیدگاه اهل‌سنت و مقایسه آن با زندگی خلیفه دوم می‌پردازیم.



در بسیاری از کتب از سفیان بن عیینة روایت شده است که می‌گوید:
«ازهد الصحابة علیّ بن ابی‌طالب رضی الله عنه؛ زاهدترین صحابه علی بن ابی‌طالب است.»


البته برای پاسخ به این سوال، بهتر است کلام علمای اهل سنت را در مورد دارایی‌های خلیفه دوم در هنگام مرگ دیده، و آنها را بررسی کنیم:

۲.۱ - روایت بخاری

بخاری در صحیح خود چنین روایت می‌کند که خلیفه دوم بعد از ضربت خوردن به فرزند خود گفت:
«یا عَبْدَ اللَّهِ بن عُمَرَ انْظُرْ ما عَلَیَّ من الدَّیْنِ فَحَسَبُوهُ فَوَجَدُوهُ سِتَّةً وَثَمَانِینَ اَلْفًا او نَحْوَهُ قال ان وفی له مَالُ آلِ عُمَرَ فَاَدِّهِ من اَمْوَالِهِمْ وَاِلَّا فَسَلْ فی بَنِی عَدِیِّ بن کَعْبٍ فَاِنْ لم تَفِ اَمْوَالُهُمْ فَسَلْ فی قُرَیْشٍ ولا تَعْدُهُمْ الی غَیْرِهِمْ فَاَدِّ عَنِّی هذا الْمَالَ؛ ‌ای عبدالله بن عمر بدهی که بر گردن من است حساب کردند هشتاد و چند هزار سکه است؛ اگر مال خاندان عمر کفایت کرد، آن را ادا نما، و گرنه از بنی عدی بخواه که آن را ادا کنند، اگر نتواسنتند از قریش بخواه و بعد از این دو سراغ دیگران مرو.»

۲.۲ - روایت ابن‌شبه

ابن‌شبه در کتاب تاریخ المدینه می‌نویسد:
«۱۶۰۳ - حدثنا موسی بن اسماعیل قال حدثنا سلام بن ابی‌مطیع عن ایوب قال قلت لنافع هل کان علی عمر رضی الله عنه دین فقال ومن این یدع عمر دینا وقد باع رجل من ورثته میراثه بمائة الف؛ ایوب می‌گوید: به نافع گفتم: آیا بر گردن عمر بدهی باقی ماند؟ گفت: چگونه ممکن بود که عمر بدهی باقی بگذارد درحالی که یکی از ورثه او سهم الارث خود را به صد هزار سکه فروخت!»

۲.۲.۱ - بررسی سند روایت

حال به بررسی سندی روایت می‌پردازیم:

۲.۲.۱.۱ - ابی‌معاذ

ابن‌حجر در مورد ابی‌معاذ می‌گوید:
عمر بن شبة بفتح المعجمة وتشدید الموحدة بن عبیدة بن زید النمیری بالنون مصغر ابوزید بن ابی‌معاذ البصری نزیل بغداد صدوق له تصانیف من کبار الحادیة عشرة مات سنة اثنتین وستین وقد جاوز التسعین ق

۲.۲.۱.۲ - موسی بن اسماعیل

ابن حجر در مورد موسی بن اسماعیل می‌گوید:
موسی بن اسماعیل المنقری بکسر المیم وسکون النون وفتح القاف ابوسلمة التبوذکی بفتح المثناة وضم الموحدة وسکون الواو وفتح المعجمة مشهور بکنیته وباسمه ثقة ثبت من صغار التاسعة ولا التفات الی قول بن خراش تکلم الناس فیه مات سنة ثلاث وعشرین ع

۲.۲.۱.۳ - سلام بن ابی‌مطیع

ابن‌حجر در مورد سلام بن ابی‌مطیع نیز می‌گوید:
سلام بن ابی‌مطیع ابوسعید الخزاعی مولاهم البصری ثقة صاحب سنة فی روایته عن قتادة ضعف من السابعة مات سنة اربع وستین وقیل بعدها خ م ل ت س ق

۲.۲.۱.۴ - ایوب سختیانی

ابن‌حجر در مورد ایوب سختیانی نیز گفته است:
ایوب بن ابی‌تمیمة کیسان السختیانی بفتح المهملة بعدها معجمة ثم مثناة ثم تحتانیة وبعد الالف نون ابوبکر البصری ثقة ثبت حجة من کبار الفقهاء العباد من الخامسة مات سنة احدی وثلاثین ومائة وله خمس وستون ع

۲.۲.۱.۵ - نافع غلام ابن‌عمر

نافع غلام ابن‌عمر نیز توسط ابن‌حجر توثیق شده است:
نافع ابوعبدالله المدنی مولی بن عمر ثقة ثبت فقیه مشهور من الثالثة مات سنة سبع عشره ومائة او بعد ذلک ع


علاوه بر همسر، که تعداد آن تغییری در سهم الارث ایجاد نمی‌کند، از عمر ۹ پسر و ۴ دختر بر جای ماند؛ ابونعیم بعد از ذکر این مطلب تفصیل آنها را نیز بیان می‌کند:
خلف من اولاده تسعة من الذکور واربعا من الاناث...
عمر از فرزندان خود ۹ پسر و ۴ دختر بر جای گذاشت...


حال به نتیجه گیری ادله می‌پردازیم:

۴.۱ - اموال و اولاد خلیفه اول

۱. یکی از ورثه عمر سهم الارث خود را به صدهزار سکه فروخت.
۲. عمر ۹ پسر و ۴ دختر و تعدادی زن داشت و سهم الارث دختر نصف پسر است؛ بنا بر این بعد از کسر یک هشتم سهم همسران، اموال عمر به یازده قسمت تقسیم شده است.
صد هزار، ضربدر یازده، مساوی است با یک ملیون و صد هزار (نتیجه ضرب سهم الارث یک پسر در تعداد سهام اولاد)
این عدد، هفت هشتم کل سهام ورثه است؛ چون این مقدار بعد از کم شدن یک هشتم سهم همسران است. بنابراین، یک ملیون و صد هزار تقسیم بر هفت، ضربدر هشت، مجموع سهام را مشخص می‌کند که می‌شود: ۱۲۵۷۱۴۲. ۸ (یک ملیون و دویست و پنجاه هفت هزار و صد و چهل دو و هشت دهم) (نتیجه جمع سهام اولاد و همسران)
۳. عمر ۸۶۰۰۰ سکه بدهکار بوده است و مجموع سهام ورثه بعد از کسر این بدهی بوده است)
۱۲۵۷۰۰۰+۸۶۰۰۰= ۱۳۴۳۰۰۰ (جمع نتیجه سهم الارث، به همراه جمع کردن با بدهی)
یعنی مجموع اموال و دارایی‌های شخصی عمر در هنگام مرگ ۱۳۴۳۰۰۰ (یک ملیون و سیصد و چهل و سه هزار) سکه بوده است. (البته مشخص نشده است که سکه درهم است یا دینار، و حتی اگر مقصود درهم باشد، این عدد معادل ۱۳۴۳۰۰ سکه طلا است!)

۴.۲ - اموال امیرمومنان

اموال امیرمومنان علی (علیه‌السّلام) در هنگام رحلت چقدر بود؟
طبرانی با چند سند که بعضی از آنها معتبر است، چنین نقل می‌کند که وقتی امیرمومنان علی (علیه‌السّلام) به شهادت رسیدند، امام حسن (علیه‌السّلام) چنین خطبه خواند که:
دیشب از میان شما کسی رفت که هیچ یک از اولین به علم او نرسید و هیچ یک از آخرین نیز به او نخواهد رسید؛ هیچ گاه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) او را به جنگی نفرستاد و پرچم را به او داد، مگر اینکه می‌رفت و دیگر تا خداوند به دست او پیروزی نصیب می‌کرد باز نمی‌گشت؛ جبریل سمت راست او و میکائیل سمت چپ او بودند و با او به نبرد می‌پرداختند.
او هیچ چیز بر جای نگذاشت نه درهم و نه دینار، مگر زیوری که ارزش آن ۷۰۰ سکه بود و از سهم او از بیت‌المال باقی مانده بود و می‌خواست با آن خادمی برای خاندانش تهیه کند!
روح او در شبی که عیسی به آسمان رفت گرفته شد.
«۲۷۲۲ حدثنا مُوسَی بن هَارُونَ وَمُحَمَّدُ بن الْفَضْلِ السَّقَطِیُّ قَالا ثنا عِیسَی بن سَالِمٍ الشَّاشِیُّ ثنا عُبَیْدُ اللَّهِ بن عَمْرٍو عن یزید (زید) بن ابی‌اُنَیْسَةَ عن ابی‌اِسْحَاقَ عن هُبَیْرَةَ بن یَرِیمَ عَنِ الْحَسَنِ بن عَلِیٍّ رضی اللَّهُ عنه قال لقد فَارَقَکُمْ رَجُلٌ لم یَسْبِقْهُ اَحَدٌ مِنَ الاَوَّلِینَ بِعِلْمٍ وَلا یُدْرِکُهُ اَحَدٌ مِنَ الآخِرِینَ من کان النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یَبْعَثُهُ فَیُعْطِیهِ الرَّایَةَ ثُمَّ یَخْرُجُ وَلا یَرْجِعُ حتی یَفْتَحَ اللَّهُ (عزّوجلّ) علیه جِبْرِیلُ عن یَمِینِهِ وَمِیکَائِیلُ عن یَسَارِهِ یُقَاتِلُونَ معه مَاتَ ولم یَتْرُکْ دِینَارًا وَلا دِرْهَمًا اِلا حلی (حلیا) قِیمَتُهُ سَبْعُ مِائَةِ دِرْهَمٍ فَضَلَتْ عن عَطَائِهِ.»

«۲۷۲۳ حدثنا ابوخَلِیفَةَ ثنا محمد بن کَثِیرٍ ثنا سُفْیَانُ عن ابی‌اِسْحَاقَ عن هُبَیْرَةَ بن یَرِیمَ عَنِ الْحَسَنِ بن عَلِیٍّ رضی اللَّهُ عنه قال لقد فَارَقَکُمْ رَجُلُ ما تَرَکَ صَفْرَاءَ وَلا بَیْضَاءَ اِلا سَبْعَ مِائَةِ دِرْهَمٍ عن عَطَائِهِ اَرَادَ اَنْ یَبْتَاعَ بها خَادِمًا یَعْنِی عَلِیًّا رضی اللَّهُ عنه»

«۲۷۲۴ حدثنا عَبْدَانُ بن اَحْمَدَ ثنا اِسْمَاعِیلُ بن زَکَرِیَّا الْکُوفِیُّ ثنا عَلِیُّ بن عَابِسٍ عن ابی‌اِسْحَاقَ عن هُبَیْرَةَ بن یَرِیمَ قال خَطَبَ الْحَسَنُ فقال لقد فَارَقَکُمْ بِالاَمْسِ رَجُلٌ ما سَبَقَهُ الاَوَّلُونَ بِعِلْمٍ وَلا یُدْرِکُهُ الآخِرُونَ ان کان رسول اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) لَیَبْعَثُهُ الْمَبْعَثَ فَیُعْطِیهِ الرَّایَةَ جِبْرِیلُ عن یَمِینِهِ وَمِیکَائِیلُ عن یَسَارِهِ فما یَرْجِعُ حتی یَفْتَحَ اللَّهُ (عزّوجلّ) له»

«۲۷۲۵ حدثنا الْحَسَنُ بن غُلَیْبٍ الْمِصْرِیُّ ثنا سَعِیدُ بن عُفَیْرٍ ثنا بَکَّارُ بن زَکَرِیَّا عَنِ الاَجْلَحِ عن ابی‌اِسْحَاقَ الْهَمْدَانِیِّ عن هُبَیْرَةَ بن یَرِیمَ اَنَّ عَلِیًّا رضی اللَّهُ عنه لَمَّا تُوُفِّیَ قام الْحَسَنُ بن عَلِیٍّ علی الْمِنْبَرِ فقال اَیُّهَا الناس قد قُبِضَ فِیکُمُ اللَّیْلَةَ رَجُلٌ لم یَسْبِقْهُ الاَوَّلُونَ وَلا یُدْرِکُهُ الآخِرُونَ قد کان رسول اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یَبْعَثُهُ الْمَبْعَثَ فَیَکْتَنِفُهُ جِبْرِیلُ عن یَمِینِهِ وَمِیکَائِیلُ عن یَسَارِهِ لا یَنْثَنِی حتی یُفْتَحَ لهم ما تَرَکَ اِلا سَبْعَ مِائَةِ دِرْهَمٍ اَرَادَ اَنْ یَبْتَاعَ بها خَادِمًا وقد قُبِضَ فی اللَّیْلَةِ التی عَرَجَ فیها عِیسَی بن مَرْیَمَ لَیْلَةِ سَبْعٍ وَعِشْرِینَ من رَمَضَانَ»

در پایان این آیه شریفه را ذکر می‌کنیم که:
وَالَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا یُنْفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ اَلِیمٍ• یَوْمَ یُحْمَی عَلَیْهَا فِی نَارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوَی بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا کَنَزْتُمْ لِاَنْفُسِکُمْ فَذُوقُوا مَا کُنْتُمْ تَکْنِزُونَ


۱. ابوطالب المکی، محمد بن علی بن عطیة الحارثی (متوفای ۲۸۶ه)، قوت القلوب فی معاملة المحبوب ووصف طریق المرید الی مقام التوحید، ج۱، ص۴۶۸.    
۲. السمعانی، ابوالمظفر منصور بن محمد بن عبد الجبار (متوفای۴۸۹ه)، تفسیر القرآن، ج۶ ص۵۰، تحقیق:یاسر بن ابراهیم و غنیم بن عباس بن غنیم، ناشر:دار الوطن - الریاض - السعودیة، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۸ه- ۱۹۹۷م.    
۳. الغزالی، محمد بن محمد ابوحامد (متوفای۵۰۵ه، احیاء علوم الدین، ج۱۳، ص۱۴۵، ناشر:دار االمعرفة - بیروت.    
۴. المناوی، محمد عبد الرؤوف بن علی بن زین العابدین (متوفای ۱۰۳۱ه)، التیسیر بشرح الجامع الصغیر، ج۱، ص۱۴۴، ناشر:مکتبة الامام الشافعی - الریاض، الطبعة:الثالثة، ۱۴۰۸ه ۱۹۸۸م.    
۵. أبوعبدالله البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل، صحیح البخاری، ج۵، ص۱۵، ح۳۷۰۰، کتاب فضائل الصحابة، ب ۸، بَاب قِصَّةِ الْبَیْعَةِ وَالِاتِّفَاقِ علی عُثْمَانَ بن عَفَّانَ.    
۶. النمیری البصری، ابوزید عمر بن شبة (متوفای۲۶۲ه)، تاریخ المدینة المنورة، ج۳، ص۹۳۵، تحقیق علی محمد دندل و یاسین سعدالدین بیان، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت - ۱۴۱۷ه-۱۹۹۶م.    
۷. العسقلانی الشافعی، احمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای۸۵۲ه)، تقریب التهذیب، ج۱ ص۴۱۳ ش ۴۹۱۸، تحقیق:محمد عوامة، ناشر:دار الرشید - سوریا، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۶ - ۱۹۸۶.    
۸. العسقلانی الشافعی، احمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای۸۵۲ه)، تقریب التهذیب، ج۱ ص۵۴۹، ش ۶۹۴۳، تحقیق:محمد عوامة، ناشر:دار الرشید - سوریا، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۶ - ۱۹۸۶.    
۹. العسقلانی الشافعی، احمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای۸۵۲ه)، تقریب التهذیب، ج۱، ص۲۶۱، ش۲۷۱۱، تحقیق:محمد عوامة، ناشر:دار الرشید - سوریا، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۶ - ۱۹۸۶.    
۱۰. العسقلانی الشافعی، احمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای۸۵۲ه)، تقریب التهذیب، ج۱، ص۱۱۷، ش۶۰۵، تحقیق:محمد عوامة، ناشر:دار الرشید - سوریا، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۶ - ۱۹۸۶.    
۱۱. العسقلانی الشافعی، احمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای۸۵۲ه)، تقریب التهذیب، ج۱، ص۵۵۹، ش۷۰۸۶، تحقیق:محمد عوامة، ناشر:دار الرشید - سوریا، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۶ - ۱۹۸۶.    
۱۲. الاصبهانی، ابونعیم احمد بن عبدالله (متوفای۴۳۰ه)، معرفة الصحابة، ج۱، ص۵۴، طبق برنامه الجامع الکبیر.    
۱۳. الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن احمد بن ایوب (متوفای۳۶۰ه)، المعجم الکبیر، ج۳، ص۸۰، تحقیق:حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر:مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة:الثانیة، ۱۴۰۴ه - ۱۹۸۳م.    
۱۴. توبه/سوره۹، آیه۳۴.    
۱۵. توبه/سوره۹، آیه۳۵.    



موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «چرا شيعيان، حضرت علی (عليه‌السلام) را از خليفه دوم زاهدتر می‌دانند؟»    






جعبه ابزار