زهو (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
زهو ( به فتح زاء و سکون هاء و قاف) از
واژگان نهج البلاغه به معنای قيافه نيكو، تكبّر، افتخار و باطل است. از اين ماده پنج مورد در
نهج البلاغه آمده است.
زَهْو به معنای قيافه نيكو، تكبّر، افتخار و باطل است.
امام (صلواتاللهعلیه) درباره زمين فرموده:
«فَهيَ تَبْهَجُ بِزينَةِ رِياضِها، وَ تَزْدَهي بِما أُلْبِسَتْهُ مِنْ رَيْطِ، أَزاهيرِها» یعنی «زمين شاد مىشود از زينت باغات آن و افتخار مىكند با آنچه پوشيده شده از لباسهاى نازک غنچههايش.»
(شرحهای خطبه:
)
در جای دیگر فرموده:
«خيارُ خِصالِ النِّساءِ شِرارُ خِصالِ الرِّجالِ: الزَّهْوُ وَ الْجُبْنُ وَ الْبُخْلُ، فَإذَا كانَتِ الْمَرْأَةُ مَزْهوَّةً لَمْ تُمَكِّنْ مِنْ نَفْسِها» یعنی «بهترين خصلتهاى زنان بدترين خصلتهاى مردان است،
تکبر، ترس،
بخل، زن چون متكبّر باشد مردان ديگر را به خود راه نمىدهد.»
(شرحهای حکمت:
)
از این ماده پنج مورد در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «زهو»، ج۱، ص۵۰۴.