سبا (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سَبَأ (به فتح سین و باء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای پدر اولى عرب يمن است، ده نفر پسر داشت شش نفر از آنها را طرف راستش قرار داد و چهار نفر را در طرف چپش، و آنها را به دستهاى خويش تشبيه نمود، سپس آنها با شديدترين وجهى ميان خود اختلاف كرده و متفرّق شدند است. این کلمه یک بار در
نهج البلاغه آمده است.
سَبَأ به معنای پدر اولى عرب يمن است، ده نفر پسر داشت شش نفر از آنها را طرف راستش قرار داد و چهار نفر را در طرف چپش، و آنها را به دستهاى خويش تشبيه نمود، سپس آنها با شديدترين وجهى ميان خود اختلاف كرده و متفرّق شدند. و اين مثل شد كه گفتند: «تفرّقوا ايادى سبا» يعنى پراكنده شدند مانند دستهاى (اولاد) سبا.
حضرت علی (علیهالسلام) كه درباره ملامت ياران فرمود:
«وَأَحُثُّكُمْ عَلَى جِهَادِ أَهْلِ الْبَغْيِ فَمَا آتِي عَلَى آخِرِ قَوْلي حَتَّى أَرَاكُمْ مُتفَرِّقِينَ أَيَادِيَ سَبَا تَرْجِعُونَ إِلى مَجَالِسِكُمْ وَتَتَخَادَعُونَ عَنْ مَوَاعِظِكُمْ» «شما را به
جنگ اهل تجاوز (اهل شام) مىخوانم هنوز به آخر سخنم نرسيده مىبينم كه مانند فرزندان «سبا» متفرق مىشويد، به مجالس خود برگشته و از موعظهها خودتان را فريب مىدهيد.»
(شرحهای خطبه:
)
این کلمه یک بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «سبا»، ص۵۱۵.