شبهه مولوی گرگیج درباره مادران اهل بیت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مولوی گرگیج (امام جمعه اهل تسنن آزادشهر) برای اثبات خلافت
عمر بن خطاب به نکاح
امام حسین (علیهالسلام) با
شهربانو دختر
یزدگرد که همه
امامان از نسل او هستند استناد کرده است. استدلال ایشان به این صورت است که عمر پس از فتح
ایران شهربانو را به نکاح امام حسین درآورده است، اگر این مطلب پذیرفته شود، دلالت بر صحت خلافت عمر خواهد بود و اگر این مطلب پذیرفته نشود اعتبار امامان و نسب آنان زیر سوال خواهد رفت. برخی از علمای
شیعه پاسخهای متعددی از ادعای ایشان دادهاند که به تفصیل بیان خواهد شد.
مولوی گرگیج (امام جمعه اهل تسنن آزادشهر در
استان گلستان) در سخنان خود در
نماز جمعه چنین گفته است:
مادر
زین العابدین دختر
یزدگرد بود که
عمر بن خطاب پس از فتح
ایران به نکاح حضرت حسین در آورد و ۹ امام پس از آن از همین نسل به وجود آمدند، پس اگر خلافت عمر را نپذیریم اعتبار امامان و نسب آنان را زیر سوال بردهایم.
سخنان مولوی گرگیج اشکالات فراوانی دارد:
اینکه مادر امام زین العابدین (علیهالسّلام) از نژاد ایرانی و فارس است، امری مشهور در تاریخ است، اما در اینکه چه زمانی به بلاد عرب آورده شد، اختلاف شده است و طبق برخی روایات در دوران
عثمان بن عفان چنین شده است و نه دوران عمر
بن خطاب.
طبق برخی دیگر از نقلها این مسئله در دوران امیرمومنان
علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) رخ داده است، و نه دوران خلفای پیش از ایشان.
بنابراین اصل انتساب این مسئله به عمر
بن خطاب مشکوک است!
در بسیاری از عبارات چنین آمده است که این بانوان، دو خواهر بودند که یکی از آنان با سیدالشهدا (علیهالسلام) ازدواج کرد و دیگری با
محمد بن ابیبکر! و چون
جنگ نهاوند در سال
۲۱ هجری صورت گرفته است، و در آن سال محمد
بن ابیبکر ۱۱ ساله بوده است، وقوع چنین ازدواجی در زمان عمر
بن خطاب بسیار بعید است! و
مؤید جعلی بودن عباراتی است که میگوید این ازدواج بعد از دوران خلیفه دوم صورت گرفته است!
طبق مدارکی که این ازدواج را در دوران عمر
بن خطاب بیان میکند، عمر
بن خطاب قصد فروش ایشان را داشت، که این مسئله با مخالف امیرمؤمنان
علی (علیهالسّلام) مواجه شد و ایشان فرمودند که بر اساس دستور
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، این افراد از کریمان بودهاند و باید با آنان کریمانه برخورد شود! و حق فروش آنان را ندارید! بلکه آنان باید با هر کس خود میخواهند ازدواج کنند.
بر اساس حکم شرع، در ازدواج زن شروع به خواندن صیغه ازدواج میکند و مرد آن را تکمیل میکند، و آنچه اکنون به عنوان وکالت دادن به وکیل صورت میگیرد، رسمی است که در گذشته رایج نبوده است. و طبق روایت، حضرت شهربانو (سلامالله
علیها) خود جملات ابتدایی را ابراز کردند، و مترجم نیز جنابذ
سلمان (رضواناللهعلیه) بودند!
طبق نظر بسیاری از علمای شیعه و
اهل سنت، میتوان
کافر را از یک
مسلمان وکیل کرد، تا از طرف او
عقد نکاح یا... را انجام دهد! پس استدلال آقای گرگیج در مورد اینکه چون خلیفه دوم حضرت شهربانو را به عقد سید الشهدا در آورده است پس خلافت او شرعی است، نه تنها دلالت بر خلافت ندارد، بلکه این عمل الزاما حتی نمیتواند دلالت بر اسلام شخص وکیل داشته باشد!
اگر مقصود این است که چون این بانوی بزرگوار در زمان خلیفه دوم به اسارت درآمده است و عمر
بن خطاب او را به ملکیت سید الشهدا (علیهالسّلام) در آورده است این مسئله اولا با آنچه در مورد عقد بیان شد منافات دارد، یعنی اصلا به تملیک در نیامد، بلکه ازدواج بود، و ثانیا حتی اگر تملیک هم باشد، این تملیک دلالت بر مشروعیت جنگهای خلفا نمیشود؛ زیرا
الف. طبق فقه شیعی و روایات صحیح السند
معصومین (علیهمالسلام)، اگر فردی به جنگی غیر مشروع برود و در آن جنگ غنیمیت به دست آورد، تمام غنایم ملک شخص امام خواهد شد و ایشان هرگونه بخواهد در آن تصرف میکند. حال اگر جنگ ایران در نظر معصومین (
علیهمالسّلام) غیر مشروع باشد، لذا تمامی غنایم ملک شخصی امام خواهد بود و اگر کسی بدون اذن ایشان در آن تصرف کند مرتکب حرام شده است، نه اینکه با دادن آن اموال به امام مشروعیت جنگ خود را ثابت کند!
ب. بر اساس نظر شیعی، امام، مالک بالاصاله تمامی آنچه در زمین است میباشد، و مالکیت دیگران، مالکیت فرعی و با اذن امام است، یعنی امام الهی در هر آنچه صلاح بداند هرگونه بخواهد تصرف خواهد کرد، زیرا او جز
اراده خدا ندارد. به همین سبب اگر طبق فرض، جنگهای خلفا غیر مشروع باشد، و اموالی در آن جنگها به غنیمت گرفته شود، امام میتواند به عنوان مالک بالاصاله هرگونه خود بخواهد در آنها تصرف کند.
ت. یکی از مسائل شرعی که حتی در مورد غیر امام نیز جاری است، مسئله هدایای ظالمین و حکام غیر مشروع است، که در صورتی که آن حاکم هدیهای به شخص
مومن بدهد، در بعضی موارد تصرف در آن جایز است. که یکی از آنها مورد
تقیه است. مادر حضرت
زید بن علی (علیهالسّلام) کنیزی بود که جناب
مختار به
امام سجاد (علیهالسّلام) هدیه داده بود،
ولی اهل سنت، این مسئله را دلیل مشروعیت خلافت مختار نمیدانند! حال چطور پذیرش
کنیز از عمر
بن خطاب را دلیل قبول خلافت او میدانند؟!
بر فرض که در مورد نسب فردی تشکیک شود، آیا این تشکیک به کل فرزندان و نوادگان او نیز تسری داده میشود؟! این مسئله نیز با هیچ یک از موازین شرعی نه نزد
شیعیان و نه نزد اهل سنت سازگاری ندارد؟ بنابراین سخنان مولوی گرگیج نه تنها بر اساس موازین علمی نیست، بلکه خارج از مبانی شیعه و سنی و تنها برای ایجاد شبههافکنی است؟
• گروه پژوهشی ویکی فقه، برگرفته از مقاله تدوین شده توسط جواد ابوالقاسمی.