• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شهادت امام موسی کاظم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابوالحسن موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) (۱۲۸-۱۸۳ه.ق)، ملقب به کاظم، عبد صالح و باب الحوائج، امام هفتم از ائمه اثنی‌عشر (علیهم‌السّلام) و نهمین معصوم از چهارده معصوم (علیه‌السّلام) است.
آن حضرت بعد از چندین بار زندان شدنی به دست خلفای عباسی، آخرالامر به دستور هارون عباسی در زندان مسموم و به شهادت رسید و در مقابر قریش بغداد دفن گردید که امروز به حرم کاظمین در شهر کاظمین مشهور است.



نام: موسی‌ بن جعفر.
کنیه: ابوابراهیم، ابوالحسن، ابوالحسن اوّل، ابوالحسن ماضی، ابوعلی و ابواسماعیل.
القاب: کاظم (به جهت حلم و فرو خوردن خشم و صبر بر مشقات و آلام زمانه)، صابر، صالح، امین و عبد صالح (به جهت کثرت زهد و عبادت).
[۱] مفید، محمد بن محمد، مصنّفات الشيخ المفيد، ج۱۱، ص۲۱۵.

نکته: آن حضرت در میان شیعیان به «باب الحوائج» معروف است.
منصب: معصوم نهم و امام هفتم شیعیان.
تاریخ ولادت: هفتم ماه صفر سال ۱۲۸ هجری. برخی نیز سال ۱۲۹ را ذکر کردند.
محل تولد: ابواء (منطقه‌ای در میان مکه و مدینه) در سرزمین حجاز (عربستان سعودی کنونی).
میلادش برای امام صادق (علیه‌السّلام) چنان شادی‌بخش بود که آن حضرت به‌همین مناسبت سه روز جشن گرفت و مردم مدینه را اطعام نمود.
نسب پدری: امام جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب (علیهم‌السلام).
نام مادر: حُمَيْدَه مصفّاة. نام‌های دیگری نیز مانند حمیده بربریه و حمیده‌ اندلسیه نیز برای او نقل شده است. حمیده کنیزی از اهل بربر (مغرب) یا از اهل اندلس (اسپانیا) بوده است و نام پدر این بانو را صاعد بربری گفته‌اند. این بانو از زنان بزرگ زمان خویش بود و چندان فقیه و عالم به احکام و مسائل بود که امام صادق (علیه‌السّلام) زنان را در یادگیری مسائل و احکام دینی به ایشان ارجاع می‌داد. و درباره‌اش فرمود: «حمیده، تصفیه شده است از هر دنس و چرکی، مانند شمش طلا. پیوسته فرشتگان او را حفاظت و پاسبانی نموده تا رسیده است به من، به خاطر آن کرامتی که از خدای متعال برای من و حجت پس از من است.» برادران دیگر امام از این بانو اسحاق و محمد دیباج بوده‌اند.
خصوصیات ظاهری: قد متوسط و رنگ سبزه سیر و محاسن انبوه داشت. نقش نگینش «حسبی اللّه» و به روایتی «الملک للّه وحده» بود.
مدت امامت: از زمان شهادت پدرش، امام جعفر صادق (علیه‌السّلام)، در شوال ۱۴۸ هجری تا رجب سال ۱۸۳ هجری، به مدت ۳۵ سال. آن حضرت در سن بیست سالگی به امامت رسید.
تاریخ و سبب شهادت: ۲۵ رجب سال ۱۸۳ هجری، در سن ۵۵ سالگی، به‌ وسیله زهری که در زندان سندی بن شاهک به دستور‌ هارون ‌الرشید به آن حضرت خورانیده شد.
محل دفن: مکانی به نام مقابر قریش در بغداد (در سرزمین عراق) که هم اکنون به «کاظمین» معروف است.


بعد از رحلت پدر بزرگوارش امام صادق (علیه‌السلام) (۱۴۸ ه.ق.) در بیست سالگی به امامت رسید و ۳۵ سال رهبری و ولایت شیعیان را بر عهده داشت.
پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در حديث مشهور جابر انصاری با صراحت از امامت حضرت كاظم (علیه‌السلام) ياد كرده است و نيز امام صادق (علیه‌السلام) آشكارا او را امام پس از خود مى‌خواند. برترى امام كاظم (علیه‌السلام) بر مردمان روزگار خويش نيز دليلى ديگر بر امامت او است؛ چنان‌كه ابن حجر هیثمی از علماى سنّی‌مذهب درباره ايشان مى‌گويد: «موسى كاظم در علم و معرفت و كمال و فضل وارث پدر خويش بود. او از همه كس پارساتر و داناتر و بخشنده‌تر بود.»
جلالت قدر و علو شأن و مکارم اخلاق و دانش وسیع حضرت امام موسی کاظم (علیه‌السلام) به‌قدری بارز و روشن بود که اکثریت شیعه پس از وفات امام صادق (علیه‌السلام) به امامت او گرویدند و علاوه بر این بسیاری از شیوخ و خواص اصحاب حضرت صادق (علیه‌السلام) مانند مفضل بن عمر جعفی و معاذ بن کثیر و صفوان جمال و یعقوب سراج نص صریح امامت حضرت موسی الکاظم (علیه‌السلام) را از امام صادق (علیه‌السلام) روایت کرده‌اند و بدین‌ترتیب امامت ایشان در نظر اکثریت شیعه مسجل گردید.


۱. مروان بن محمد اموی – معروف به مروان حمار (۱۲۶ – ۱۳۲ ق.)؛
۲. ابوالعباس سفاح عباسی (۱۳۲ – ۱۳۶ ق.)؛
۳. منصور عباسی (۱۳۶ – ۱۵۸ ق.)؛
۴. مهدی عباسی (۱۵۸ – ۱۶۹ ق.)؛
۵‌. هادی عباسی (۱۶۹ – ۱۷۰ ق.)؛
۶‌. هارون الرشید (۱۷۰ – ۱۹۳ ق.).


امام کاظم (علیه‌السلام) با آن‌که از جهت کثرت عبادت و زهد به «العبد الصالح» معروف بوده‌اند به قدری در انظار مردم مقامی والا و ارجمند داشته‌اند که او را شایسته مقام خلافت و امامت ظاهری نیز می‌دانستند و همین امر موجب تشویش و اضطراب دستگاه خلافت گردیده و مهدی به حبس او فرمان داده است.


درباره حبس امام موسی (علیه‌السلام) به دست هارون الرشید، شیخ مفید در الارشاد روایت می‌کند که علت گرفتاری و زندانی شدن امام، یحیی بن خالد بن برمک بوده است.
زیرا هارون فرزند خود امین را به یکی از مقربان خود به نام جعفر بن محمد بن اشعث که مدتی هم والی خراسان بوده است سپرده بود و یحیی بن خالد بیم آن‌را داشت که اگر خلافت به امین برسد، جعفر بن محمد بن اشعث را همه‌کاره دستگاه خلافت سازد و یحیی و برمکیان از مقام خود بیفتند.
جعفر بن محمد بن اشعث شیعه بود و قائل به امامت امام موسی (علیه‌السلام)، و یحیی این معنی را به هارون اعلام می‌داشت. سرانجام یحیی بن خالد، پسر برادر امام را به نام علی بن اسماعیل بن جعفر از مدینه خواست تا به وسیله او از امام و جعفر نزد هارون بدگویی کند.
می‌گویند امام هنگام حرکت علی بن اسماعیل از مدینه او را احضار کرد و از او خواست که از این سفر منصرف شود و اگر ناچار می‌خواهد برود از او سعایت نکند. علی قبول نکرد و نزد یحیی رفت و بوسیله او پیش هارون بار یافت و گفت از شرق و غرب ممالک اسلامی مال به او می‌دهند تا آنجا که ملکی را توانست به سی هزار دینار بخرد.
هارون در آن سال به حج رفت و در مدینه امام و جمعی از اشراف به استقبال او رفتند. اما هارون در کنار قبر حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گفت یا رسول اللّه از تو پوزش می‌خواهم که موسی بن جعفر را به زندان می‌افکنم زیرا او می‌خواهد امت تو را بر هم زند و خونشان را بریزد.
آنگاه دستور داد تا امام را از مسجد بیرون بردند و او را پوشیده به بصره نزد والی آن عیسی بن جعفر بن منصور فرستادند. عیسی پس از مدتی نامه‌ای به هارون نوشت و گفت که موسی بن جعفر در زندان جز عبادت و نماز کاری ندارد یا کسی بفرست که او را تحویل بگیرد و یا من او را آزاد خواهم کرد.
هارون امام را به بغداد آورد و به فضل بن ربیع سپرد و پس از مدتی از او خواست که امام را آزاری برساند اما فضل نپذیرفت و هارون او را به فضل بن یحیی بن خالد برمکی سپرد.
چون امام در خانه فضل نیز به نماز و روزه و قرائت قرآن اشتغال داشت فضل بر او تنگ نگرفت و هارون از شنیدن این خبر در خشم شد.
هارون عبّاسى، وجود امام كاظم (علیه‌السلام) را در زندان نيز تاب نياورد و فرمان داد ايشان را مسموم كنند.
آخرالامر یحیی امام را به سندی بن شاهک سپرد و سندی آن حضرت را در زندان مسموم کرد. بدين‌سان، امام (علیه‌السلام) به سال ۱۸۳ ه. در پنجاه و پنج سالگى در زندان بغداد به شهادت رسيد.
چون آن حضرت وفات یافت سندی جسد آن حضرت را به فقها و اعیان بغداد نشان داد که ببینند در بدن او اثر زخم یا خفگی نیست. بعد او را در باب التبن در موضعی به نام مقابر قریش (كاظمين عراق) دفن کردند.


تاریخ وفات آن حضرت را جمعه هفتم صفر یا پنجم یا بیست و پنجم رجب سال ۱۸۳ ه.ق. در ۵۵ سالگی گفته‌اند.


۱. مفید، محمد بن محمد، مصنّفات الشيخ المفيد، ج۱۱، ص۲۱۵.
۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۶، ص۲۵۰.    
۳. ابن حجر هیثمی، احمد بن محمد، الصّواعق المحرقة، ج۲، ج۵۹۰.    
۴. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمّة، ج۳، ص۲۷.    



فرهنگ شیعه، جمعی از نویسندگان، ج۱، ص۱۱۲.    
• نرم‌افزار جامع‌الاحادیث، قسمت اهل‌بیت، امام کاظم.
سید تقی واردی، خاندان عصمت (علیهم‌السلام)، ص۱۷۵-۱۸۶.    



جعبه ابزار