شیخین از منظر امام علی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مخالفان
اهل بیت (علیهمالسّلام) ادعا میکنند که
امیرمؤمنان (علیهالسّلام) با خلفای سه گانه ارتباط حسنه و دوستانه داشته است و برای اثبات این افسانه، به دروغهایی مثل ازدواج
امکلثوم با
عمر، نامگذاری فرزندان امیرمؤمنان (علیهالسّلام) از نام
خلفا و... استناد میکنند. در این مقاله تلاش میکنیم دیدگاه امیرمؤمنان (علیهالسّلام) را درباره خلفاء، از صحیحترین کتابهای
اهل سنت در معرض قضاوت خوانندگان عزیز قرار دهیم.
در این مقاله تلاش میکنیم دیدگاه امیرمؤمنان (علیهالسّلام) را درباره خلفاء، از صحیحترین کتابهای
اهل سنت در معرض قضاوت خوانندگان عزیز قرار دهیم.
طبق روایات صحیح السندی که در صحیحترین کتابهای اهل سنت آمده،
امیرمؤمنان (علیهالسّلام) هیچگاه با خلفای سه گانه ارتباط دوستانه نداشته است؛ بلکه آنها را «دروغگو، بدکار، حیلهگر، خائن،
ظالم،
فاجر و...» میدانسته است.
پیش از ارائه مدارک، این نکته را متذکر میشویم که هدف ما
توهین و جسارت به مقدسات کسی نیست؛ بلکه تنها نقل مطالب از کتابهای اهل سنت و آن هم با سند صحیح است و قضاوت را نیز به عهده خوانندگان عزیز
شیعه و
سنی واگذار میکنیم.
مسلم نیشابوری در
صحیح خود در ضمن یک
روایت طولانی از
عمر بن خطاب نقل میکند که خطاب به امیرمؤمنان (علیهالسّلام) گفت:
فَلَمَّا تُوُفِّیَ رَسُولُ اللَّهِ -صلی الله علیه وسلم- قَالَ اَبُو بَکْرٍ اَنَا وَلِیُّ رَسُولِ اللَّهِ -صلی الله علیه وسلم- فَجِئْتُمَا تَطْلُبُ مِیرَاثَکَ مِنَ ابْنِ اَخِیکَ وَیَطْلُبُ هَذَا مِیرَاثَ امْرَاَتِهِ مِنْ اَبِیهَا فَقَالَ اَبُو بَکْرٍ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ -صلی الله علیه وسلم- «مَا نُورَثُ مَا تَرَکْنَا صَدَقَةٌ». فَرَاَیْتُمَاهُ کَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا وَاللَّهُ یَعْلَمُ اِنَّهُ لَصَادِقٌ بَارٌّ رَاشِدٌ تَابِعٌ لِلْحَقِّ ثُمَّ تُوُفِّیَ اَبُو بَکْرٍ وَاَنَا وَلِیُّ رَسُولِ اللَّهِ -صلی الله علیه وسلم- وَوَلِیُّ اَبِی بَکْرٍ فَرَاَیْتُمَانِی کَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا.
پس از وفات
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ابوبکر گفت: من جانشین رسول خدا هستم، شما دو نفر (عباس و علی) آمدید و تو ای عباس میراث برادرزادهات را درخواست کردی و تو ای علی میراث
فاطمه دختر پیامبر را.
ابوبکر گفت: رسول خدا فرموده است: ما چیزی به
ارث نمیگذاریم، آن چه میماند
صدقه است و شما او را دروغگو، گناهکار، حیلهگر و خیانتکار معرفی کردید و حال آنکه خدا میداند که ابوبکر راستگو، دیندار و پیرو حق بود.
پس از مرگ ابوبکر، من جانشین پیامبر و ابوبکر شدم و باز شما دو نفر مرا خائن، دروغگو و گناهکار خواندید.
سپس در آخر روایت عمر بن خطاب از امیرمؤمنان (علیهالسّلام) و
عباس اقرار میگیرد که آیا مطالبی را که گفتم تایید میکنید. هر دو گفتند: بلی.
قَالَ اَکَذَلِکَ قَالاَ نَعَمْ.
همین روایت در دیگر کتابهای اهل سنت با تعبیر «ظالم و فاجر» نقل شده و حتی
البانی وهابی نیز آن را صحیح دانسته است:
قَالَ وَاَنْتُمَا تَزْعُمَانِ اَنَّهُ کَانَ فِیهَا ظَالِمًا فَاجِرًا وَاللَّهُ یَعْلَمُ اَنَّهُ صَادِقٌ بَارٌّ تَابِعٌ لِلْحَقِّ ثُمَّ وُلِّیتُهَا بَعْدَ اَبِی بَکْرٍ سَنَتَیْنِ مِنْ اِِمَارَتِی فَعَمِلْتُ فِیهَا بِمِثْلِ مَا عَمِلَ فِیهَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم وَاَبُو بَکْرٍ وَاَنْتُمَا تَزْعُمَانِ اَنِّی فِیهَا ظَالِمٌ فَاجِرٌ.
عمر گفت: شما دو نفر اعتقاد داشتید که ابوبکر در این قضیه ظالم و فاجر است؛ در حالی که خدا میداند او صادق، نیکوکار و پیرو حق بود. بعد از ابوبکر دو سال اداره
فدک و. . در اختیار من بود و من همان رفتاری را داشتم که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و ابوبکر داشت؛ اما شما اعتقاد داشتید که من ظالم و فاجر هستم.
البانی در آخر روایت تصریح میکند که سند این روایت صحیح است.
همین روایت در کتاب
صحیح ابنحبان با تحقیق
شعیب الارنؤوط وهابی نیز آمده و این وهابی متعصب نیز سند آن را تصحیح کرده است.
طبق این دو روایت امیرمؤمنان (علیهالسّلام) اعتقاد داشته است که ابوبکر و عمر «دروغگو، بدکار، حیلهگر، خائن، ظالم و فاجر» هستند.
جالب است که در کتاب
صحیح بخاری همین صفات از ویژگیهای
منافقین شمرده شده است.
محمد بن اسماعیل در صحیح خود مینویسد:
۳۳ حدثنا سُلَیْمَانُ ابو الرَّبِیعِ قال حدثنا اِسْمَاعِیلُ بن جَعْفَرٍ قال حدثنا نَافِعُ بن مَالِکِ بن ابی عَامِرٍ ابو سُهَیْلٍ عن ابیه عن ابی هُرَیْرَةَ عن النبی صلی الله علیه وسلم قال آیَةُ الْمُنَافِقِ ثَلَاثٌ اذا حَدَّثَ کَذَبَ واذا وَعَدَ اَخْلَفَ واذا اؤتمن خَانَ.
از
ابوهریره نقل شده است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: نشانههای
منافق سه چیز است: هرگاه سخن میراند،
دروغ میگوید؛ هر وقت وعده میدهد، تخلف میکند و هر وقت امانتی به او سپرده شود،
خیانت میکند.
۳۴ حدثنا قَبِیصَةُ بن عُقْبَةَ قال حدثنا سُفْیَانُ عن الْاَعْمَشِ عن عبد اللَّهِ بن مُرَّةَ عن مَسْرُوقٍ عن عبد اللَّهِ بن عَمْرٍو اَنَّ النبی صلی الله علیه وسلم قال اَرْبَعٌ من کُنَّ فیه کان مُنَافِقًا خَالِصًا وَمَنْ کانت فیه خَصْلَةٌ مِنْهُنَّ کانت فیه خَصْلَةٌ من النِّفَاقِ حتی یَدَعَهَا اذا اؤتمن خَانَ واذا حَدَّثَ کَذَبَ واذا عَاهَدَ غَدَرَ واذا خَاصَمَ فَجَرَ.
از
عبدالله بن عمر نقل شده است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: چهار ویژگی است که اگر همه آنها در شخصی باشد، منافق خالص است و هرگاه یکی از این ویژگیها در شخصی باشند، یک خصلت از منافقین را دارد تا زمانی که آن را رها کند: هرگانه امانتی به او سپرده میشود، خیانت میکند، هر وقت سخن میراند، دروغ میگوید؛ هر زمان تعهد میدهد
نیرنگ میکند و هر وقت با کسی دشمنی میکند، دست به کارهای ناشایست میزند.
ملاحظه میفرمایید که تمام صفات ذکر شد از زبان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) درباره منافقین و حتی بیش از آن، طبق اعتقاد امیرمؤمنان (علیهالسّلام) در ابوبکر و عمر بوده است.
حال سؤال ما از وجدانهای بیدار این است که چگونه ممکن است امیرمؤمنان (علیهالسّلام) دخترش را به کسی بدهد که او را «کاذب، بدکار، حیلهگر، خائن، ظالم و فاجر» میداند؟!
چگونه ممکن است
امیرمؤمنان (علیهالسّلام) نام فرزندان دلبندش را از نام کسانی انتخاب کند که اعتقاد دارد آنها تمام
صفات منافقین را یکجا در خود جمع کردهاند؟! ! !
موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «دیدگاه امیرمؤمنان (علیهالسلام) درباره ابوبکر و عمر».