• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عمر بن علی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عمر بن علی علیه السلام از فرزندان امیر مؤمنان علی علیه السلام است .




و مادرش ام‏‌حبیب، دختر ربیعه، می‏‌باشد. برخی نام مادرش را صهبا ذکر کرده و گفته‌‏اند که او همان ام‏‌حبیب دختر عباد بن ربیعه، از اسرای یمامه یا عین التمر است که امیرمؤمنان او را از مال خود خرید.
[۲] عمدة الطالب، ص۳۶۱-۳۶۲.
برخی نیز گفته‌‏اند که نام مادرش لیلی است.
[۳] نورالعین فی مشهد الحسین علیه السلام، ص۴۷.




عمر بن علی، ملقب به اطْرَف است و کنیه او را برخی، ابوالقاسم و برخی ابوحفص دانسته‏‌اند.
[۴] عمدة الطالب، ص۳۶۱.




او زبانی گویا و فصیح داشت و فردی سخاوتمند و پاکدامن بود. گویند: هنگامی که در یک قحطسالی از قبیله بنی‌ عدی می‏‌گذشت، بزرگان قبیله نزد وی آمدند و با او به گفت‏وگو پرداختند.
در آن حال مردی با لباس‏‌های نیکو از آنجا گذشت. عمر پرسید این مرد کیست؟ گفتند: او سالم بن رقیه است و با بنی‌ هاشم میانه خوبی ندارد. عمر او را خواست و از او درباره برادرش سلیمان بن رقیه، از شیعیان علی، سراغ گرفت. سپس آن قدر با اخلاق نیک و استدلال‏‌های روشن با او سخن گفت تا عقیده‏‌اش را نسبت به بنی ‏هاشم تغییر داد.
عمر بن علی هنگام کوچ، بیشتر زاد و توشه خود را میان اهل آن قبیله تقسیم کرد و یک شبانه روز پس از کوچ وی، باران رحمت بر آنان بارید. اهل قبیله قدوم او را میمون دانسته و گفتند: این مرد در فرود آمدن و کوچ کردن از همه مبارک‏تر بود.
وی تا زنده بود، هدایای خود را از «سالم» قطع نکرد و پس از فوت او، سالم شعری در رثایش بدین مضمون سرود:
درود خدا بر قبری که یکی از فرزندان علی علیه السلام- جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بهترین درخواست‏شدگان- را در بر گرفته است.
تو از همه بخشنده‌‏تر، داناتر و در آمدن و کوچ کردن مبارک‌‏تر بودی.
[۵] عمدة الطالب، ص۳۶۱.




در این‏که آیا عمر بن علی علیه السلام در کربلا حضور داشته و به شهادت رسیده یا نه، اختلاف است.

۴.۱ - دیدگاه صاحب نفس المهموم


برخی گفته‌‏اند که او با امام حسین علیه السلام همراه نشد و در مدینه ماند و سرانجام در سنّ ۷۵ یا ۷۷ سالگی در «ینْبُع» درگذشت.
[۶] عمدة الطالب، ص۳۶۱.
صاحب نفس المهموم این قول را به مشهورِ اهل تاریخ نسبت داده است.
[۷] نفس المهموم، ص۲۹۸.


۴.۲ - دیدگاه صاحب ذخیرة الدارین


صاحب ذخیرة الدارین گوید: مقتل‏ن‌گاران شیعه و سنی گفته‌‏اند که عمر بن علی، همراه مادر و خواهرش رقیه و خواهرزادگانش عبدالله، محمّد و عاتکه، فرزندان مسلم بن عقیل ، از مدینه با امام حسین علیه السلام حرکت کرد و به کربلا رفت.
[۸] ذخیرة الدارین، ص۱۶۴.


۴.۳ - دیدگاه خوارزمی


خوارزمی می‌‏نویسد که او -در روز عاشورا- پس از شهادت برادرش ابوبکر بن علی به میدان شتافت و این رجز را خواند:
اضْرِبُکمْ وَلا اری فیکمْ زَحَرَ • ذاک الشَّقی بِالنَّبِی قَدْ کفَرَ
یا زَحْرُ یا زَحْرُ تَدانِ مِنْ عُمَرَ • لَعَلَّک الْیوْمَ تَبُوءُ بِسَقَرَ
شرَّ مَکانٍ فی‏ حَریقٍ وسَعَر • فَانَّک الْجاهِدُ یا شَرَّ بَشَر
[۹] مقتل الحسین علیه السلام خوارزمی ج۲، ص۲۸-۲۹.

شمشیر می‏زنم و زحر -قاتل ابوبکر بن علی‏- را در میان شما نمی‏‌بینم، همان بدبختی که به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم کافر شد؛ای زحر، ای زحر، به عمر نزدیک شو، باشد که امروز در دوزخ جای‏گیری؛همان جایی که در سوزش و افروختگی بدترین مکان است و تو ای بدترین انسان، از انکار کنندگان هستی.
عمر بعد از کشتن قاتل برادرش دوباره حمله کرد و این رجز را خواند:
خَلُّوا عُداةَ الله خَلُّوا عَنْ عُمَرَ • خَلُّوا عَنِ اللَّیثِ العَبُوسِ الْمُکفَهِر
یضْرِبُکمْ بِسَیفِهِ وَلا یفِرُّ • وَلَیسَ یغْدُوا کالْجَبانِ الْمُنْجَحِرِ
[۱۰] مقتل الحسین علیه السلام خوارزمی ج۲، ص۲۸-۲۹.

ای دشمنان خدا، واگذارید و سر راه بر عمر نگیرید؛ از شیر خشمگین ترشروی بگریزید.او با شمشیرش شما را می‏‌زند و فرار نمی‏‌کند و همچون مردم ترسو، به سوراخ نمی‌‏خزد.
او همچنان به نبرد ادامه داد تا به شهادت رسید.
[۱۱] مقتل الحسین علیه السلام خوارزمی ج۲، ص۲۸-۲۹.


۴.۴ - دیدگاه برخی مقتل‌نویسان


برخی نوشته‌‏اند: نخست اسب وی به وسیله دشمن، پی گردید و پس از آن شهید شد.
[۱۲] ذخیرة الدارین، ص۱۶۵.


۴.۵ - دیدگاه صاحب روضة الشهدا


صاحب روضة الشهداء، شهادت او را در روز عاشورا، به مشهور نسبت داده است.
[۱۳] روضة الشهداء، ص۳۳۰.


۴.۶ - دیدگاه ابن شهرآشوب


برخی دیگر از مقتل‌‏نگاران همچون ابن‌ شهرآشوب و سید محمد بن ابوطالب موسوی، نیز شهادت او را در روز عاشورا، ذکر کرده‏‌اند.
[۱۵] تسلیة المجالس ج۲، ص۲۰۶، ۲۰۷.


۴.۷ - دیگاه صاحب نواسخ التاریخ


صاحب ناسخ التواریخ می‏‌گوید که امیرمؤمنان هجده پسر داشته و نام دو تن از ایشان عمر بوده است؛ یکی عمرالاکبر و دیگری عمر الاصغر. مادر عمرالاصغر ام‏ حبیب، دختر ربیعه است، و مادر عمرالاکبر، صهبا و کنیه‌‏اش ابوالقاسم یا ابوحفص است و او در کربلا به شهادت نرسید.
[۱۶] ناسخ التواریخ ج۲، ص۳۳۴-۳۳۶.
از سخنان وی چنین برمی‌‏آید که آن عمر بن علی که در کربلا شهید شده، عمرالاصغر است. او سپس از قول برخی نقل می‌‏کند که عمر بن علی در شب عاشورا، کربلا را ترک کرد و در جوالیق منزل گرفت و از این رو فرزندان او را اولاد جوالیق گفته‌‏اند. ولی خود، این سخن را استوار ندانسته، می‌‏گوید که به اتفاق همه تاریخ‏‌نویسان -که حضور عمر بن علی را در کربلا ذکر کرده‏‌اند- او در روز عاشورا به میدان رفت و جهاد کرد.
او سرانجام می‏‌گوید: احتمال دارد که عمر بن علی نیز، مانند حسن مثنی، در میان کشتگان، مجروح افتاده و سپس از کربلا جان سالم به در برده باشد.
[۱۷] ناسخ التواریخ ج۲، ص۳۳۶.



 
۱. ارشاد ج۱، ص۳۵۴.    
۲. عمدة الطالب، ص۳۶۱-۳۶۲.
۳. نورالعین فی مشهد الحسین علیه السلام، ص۴۷.
۴. عمدة الطالب، ص۳۶۱.
۵. عمدة الطالب، ص۳۶۱.
۶. عمدة الطالب، ص۳۶۱.
۷. نفس المهموم، ص۲۹۸.
۸. ذخیرة الدارین، ص۱۶۴.
۹. مقتل الحسین علیه السلام خوارزمی ج۲، ص۲۸-۲۹.
۱۰. مقتل الحسین علیه السلام خوارزمی ج۲، ص۲۸-۲۹.
۱۱. مقتل الحسین علیه السلام خوارزمی ج۲، ص۲۸-۲۹.
۱۲. ذخیرة الدارین، ص۱۶۵.
۱۳. روضة الشهداء، ص۳۳۰.
۱۴. مناقب آل ابی طالب ج۳، ص۲۵۹.    
۱۵. تسلیة المجالس ج۲، ص۲۰۶، ۲۰۷.
۱۶. ناسخ التواریخ ج۲، ص۳۳۴-۳۳۶.
۱۷. ناسخ التواریخ ج۲، ص۳۳۶.




جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، ص۲۷۶-۲۷۸.










جعبه ابزار