فئة (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فئة از
واژگان نهج البلاغه به معنای گروه، دسته است. در
اقرب الموارد گويد: تاء آن عوض ازياء است كه در اصل "فأى" بوده، و آن سه بار در
نهج البلاغه آمده است.
فئة به معنای گروه، دسته است. در
اقرب الموارد گويد: تاء آن عوض ازياء است كه در اصل "فأى" بوده است.
در يك كلام عجيبى فرموده:
«فاسئلونى قبل ان تفقدونى فو الذى نفسى بيده لا تسئلونى عن شىء فيما بينكم و بين الساعة و لا عن فئة تهدى مأة و تضّل مأة الّا انبئتكم بناعقها و قائدها و سائقها و مناخ ركابها و محطّ رحالها و من يقتل من اهلها قتلا و من يموت منهم موتا » «از من سئوال كنيد پيش از آنكه مرا از دست بدهيد،
به خدائيكه جانم در دست اوست از من سئوال نمىكنيد از آنچه ميان شما و
قیامت است و نه از گروهى كه صد نفر را
هدایت و صد نفر را گمراه مىكنند، مگر آنكه
به شما خبر مىدهم از پيشواى آن و جلودار و راننده آن و محل اردوگاه آن و آنكه از آنها
به قتل و يا مرگ خود از بين مىرود.»
(شرحهای خطبه:
)
درباره اهل بصره و سران آنها فرموده:
«و الله لئن اصابوا الذى يريدون لينزعنّ هذا نفس هذا و ليأتينّ هذا على هذا قد قامت الفئة الباغية فاين المحتسبون» ، يعنى «گروه متجاوز و شورش
به پا خاسته، كجاست آنانكه براى
خدا جهاد مىكنند.»
(شرحهای خطبه:
)
و نيز درباره آنها فرموده:
«و انّها للفئة الباغية» ، «این
فتنه برای گروه
ستمگر است.»
(شرحهای خطبه:
)
از این ماده ۳ مورد در «نهج» آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «فئة»، ج۲، ص۷۹۹.