فاء (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فاء یکی از مفردات به کار رفته در
قرآن کریم است. اهل لغت درباره آن معانى متعدّد گفتهاند، از جمله: ۱- ترتيب، خواه ذكرى باشد يا معنوى؛ ۲- سبب.
فاء:
حرف بيستم از
الفبای عربی و حرف بيست و سوم از
الفبای فارسی است. در حساب
ابجد كنايه از عدد هشتاد است.
اهل لغت درباره آن معانى متعدّد گفتهاند از جمله:
ترتيب: خواه
ذکری باشد يا
معنوی. ذكرى آن است كه ترتيب فقط در ذكر باشد، و آن در واقع ذكر
تفصیل بعد از
اجمال است، مثل:
(وَ نادى نُوحٌ رَبَّهُ فَقالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي) (
نوح به پروردگارش عرض كرد: «پروردگارا! پسرم از
خاندان من است).
(فَقالَ رَبِّ...) تفصيل
(نادى...) و ترتيب فقط در ذكر است.
معنوى آنست كه يكى پس از ديگرى باشد، مثل:
(كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ ...) (مردم در آغاز
امت واحدى بودند؛...در اين حال خداوند،
پیامبران را برانگيخت)
كه
بعثت انبيا پس از بودن ناس است.
فرق فاء با ثمّ آنست كه در ثمّ ترتيب و
تراخی است و در فاء فقط ترتيب.
سبب: و آن در صورتى است كه مابعدش علت ما قبل آن باشد، نحو:
(فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجِيمٌ) (فرمود: «از آن (صف
فرشتگان) بيرون رو، كه تو از درگاه ما راندهشدهاى!).
طالبان تفصيل به كتب لغت رجوع كنند.
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "فاء"، ج۵، ص۱۴۲.