فدک (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فَدَک (به فتح فاء و کاف) از
واژگان نهج البلاغه نام روستایی در
حجاز است. لفظ «فدک» سه بار در «
نهج البلاغه» آمده است.
فَدَک نام روستایی در حجاز است. كه با
مدینه دو روز، به قولى سه روز فاصله دارد و آن دهى
یهودی نشين بود،
در سال هفتم
هجرت كه قواى
اسلام خیبر را فتح كردند،
يهود فدک كه مدتها با اسلام در ستيز بودند به واهمه افتاده و گروهى را به مدينه اعزام كرده و از در سازش در آمدند و با
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر نصف فدک مصالحه كردند،
و چون هر آنچه با صلح به دست آيد مخصوص رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است و «
فیء» ناميده مىشود،
آن حضرت بعد از نزول
(وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ) فدک را به
فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) دادند،
بعد از رحلت آن حضرت توسط
ابو بکر غصب گرديد،
ماجراى مفصّل دارد كه در
کتاب خاندان وحی در شرح احوال فاطمه (سلاماللهعليها) آورده شده است.
حضرت
امیر (علیهالسلام) درباره
زهد خويش بعد از مطالبى به
عثمان بن حنیف مىنويسد:
«بَلَى كَانَتْ في أَيْدِينَا فَدَكٌ مِنْ كلِّ مَا أَظَلَّتْهُ السَّماءُ، فَشَحَّتْ عَلَيْهَا نُفُوسُ قَوْم، وَسَخَتْ عَنْهَا نُفُوسُ آخَرِينَ، وَنِعْمَ الْحَكَمُ اللهُ وَ مَا أَصْنَعُ بِفَدَك وَ غَيْرِ فَدَك، وَ النَّفْسُ مَظَانُّهَا فِي غَد جَدَثٌ» «بلى از همه آنچه آسمان سايه انداخته است «فَدَک» در دست ما بود، قومى بر آن
بخل ورزيده و از ما گرفتند و قومى سخاوتمندانه دست كشيدند
خدا در اين كار بهتر حاكم است. چه مىكنم فَدَک و غير فَدَک را حال آنكه محلهاى وجود من در آينده قبر است».
(شرحهای خطبه:
)
از این ماده ۳ مورد در «نهج» آمده است.
•
بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله « فدک »، ج۲، ص۸۰۶.