• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فرشتگان و آفرشین آدم(خام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مفسّران، پرسش فرشتگان را براى كشف حقيقت و حكمت آفرينش آدم دانسته‌اند.
آن‌گاه كه خداوند از خلافت موجودى در زمين خبر داد، فرشتگان پرسيدند: آيا كسى را در زمين جانشين مى‌كنى كه در آن فساد و خون‌ريزى كند؟ «قَالوا أَتجعَلُ فِيها مَن يُفسِدُ فِيها و يَسفِكُ الدِّمَاءَ». (بقره:۳۰) بيش‌تر مفسّران، پرسش فرشتگان را براى كشف حقيقت و حكمت آفرينش آدم دانسته‌اند، نه اعتراض به خداوند و طعن بر بنى‌آدم؛ زيرا مقام فرشتگان برتر از آن است كه چنين كنند؛(بیضاوی، تفسیر، ج۱، ص۸۲) البتّه برخى پرسش مذكور را از باب اعتراض و طعن و آن را از سوى فرشتگان زمينى، جن و شياطين دانسته‌اند؛ زيرا تاريكى نشئه ماديّت كه موجب حجاب است، بر آن‌ها غلبه داشته و درباره مرتبه آدم فاقد شناخت بوده‌اند.(شرح فصوص الحکم، ص۳۶۹) مفسّران به اين پرسش كه فرشتگان چگونه دريافتند موجود جديد، مفسد و خون‌ريز است، پاسخ‌هاى گوناگونى داده‌اند: در اين زمينه دو روايت از ابن‌عبّاس نقل شده است. از روايت نخست برمى‌آيد كه پيش از آدم، جنّ در زمين ساكن بود و فساد و خون‌ريزى مى‌كرد و فرشتگان او را با جنّ قياس كردند؛ امّا براساس روايت ديگر، در پى اعلام جانشينى و پرسش فرشتگان از چگونگى آن فرمود: ذرّيه‌اش در زمين فساد كنند و يك‌ديگر را بكشند و آن‌گاه بود كه فرشتگان آن سؤال را مطرح ساختند.(طبری، جامع البيان، ج۱، ص۳۱۴) شيخ طوسى(شیخ طوسی، التبیان، ج۱، ص۱۳۴) و طبرسى(طبرسی، مجمع البيان، ج۱، ص۱۷۷) نيز اين دو وجه را آورده‌اند.
به اعتقاد سيد قطب، فرشتگان از شواهد و قراين و با توجّه به سابقه‌اى كه از ساكنان پيشين زمين داشتند يا به مدد بصيرتى كه به آنان الهام مى‌شد، دريافتند كه آفريده جديد، مفسد و خون‌ريز است و چون مى‌دانستند كه تسبيح و تقديس خداوند، يگانه هدف آفرينش است و اين مهم نيز به وجود آنان تأمين مى‌شود، از حكمت آفرينش آدم پرسيدند.(فی‌ظلال، ج۱، ص۵۶)به گفته علاّمه طباطبايى، از آن‌جا كه موجود زمينى به دليل مادّى بودنش، نيروى خشم و شهوت دارد و سراى‌ دنيا جاى تزاحم و محدوديت‌ها است و...، فرشتگان دريافتند كه اين خلافت جز با وجود افراد فراوان و برقرار شدن نظام اجتماعى در بين آنان محقّق نمى‌شود و اين نظام به فساد و خون‌ريزى مى‌انجامد. از طرف ديگر چون خليفه بايد در همه شؤون وجودى و آثار و احكام و تدابير، آيينه مستخلَفٌ عنه باشد، براى فرشتگان اين ابهام پديد آمد كه موجود زمينى با آن همه نقص، چگونه سزاوار جانشينى خداوندى است كه داراى اسماى حُسنا و صفات جمال و جلال است؛ از اين رو در مقام سؤال برآمدند تا موضوع بر آنان آشكار شود و اين پرسش از روى خصومت نبوده است.(علامه طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۱۱۵)
فهرست منابع:
(۱) قرآن کریم؛
(۲) بیضاوی، تفسیر، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۶؛
(۳) شرح فصوص الحکم؛
(۴) طبری، جامع البيان؛
(۵) شیخ طوسی، التبیان؛
(۶) طبرسی، مجمع البيان؛
(۷) علامه طباطبایی، المیزان؛
(۸) فی‌ظلال؛



جعبه ابزار