فقه (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فِقْه (به کسر فاء و سکون قاف) از واژگان نهج البلاغه به معنای فهميدن است.
این واژه و مشتقاتش چند بار در «نهج البلاغه» آمده است.
فِقْه به معنای فهميدن است.
فیومی در
مصباح گفته: «
الْفِقْهُ: فهم الشّىء»
شرتونی در
اقرب الموارد گويد: «
الفِقْه العلم بالشيءِ و الفهم لهُ»
معلوم مىشود كه فقه علم عميق و مستدل است.
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
فرموده:
«الْفَقِيهُ كُلُّ الْفَقِيهِ مَنْ لَمْ يُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللهِ، وَ لَمْ يُؤْيِسْهُمْ مِنْ رَوْحِ اللهِ ...» «عالم كامل به دين كسى است كه مردم را از رحمت خدا مأيوس نكند و نيز از عنايت خدا نااميد نگرداند... و از عذاب خدا ايمن ننمايد.»
(شرحهای حکمت:
)
و نيز فرمايد:
«سَلْ تَفَقُّهاً وَ لاَ تَسْأَلْ تَعَنُّتاً» «همواره براى كسب آگاهى، پرسش كن نه براى بهانه جويى و توليد دردسر»
(شرحهای حکمت:
)
این حکمت در «عنت» گذشت.
و باز فرمايد:
«مَنِ اتَّجَرَ بِغَیْرِ فِقْهٍ فَقَدِ ارْتَطَمَ فی الرِّبَا» حكمت ۴۴۷ «هر كه بدون دانستن مسائل شرعى تجارت كند در ورطه ربا افتاده است.»
(شرحهای حکمت:
)
از این ماده چند مورد در «نهج البلاغه» آمده است.
•
بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله « فقه »، ج۲، ص۸۲۵.