قبیله بجیله
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَجِیلَه، قبیله ای عربی که با
قبیله خَثْعَم از منشعبات أَنمار به شمار میآید و صفت نَسبی آن
بَجَلی است.
برخی معتقدند که بَجیله نام زنی است، اما جای این زن در تبارنامه قبیله روشن نیست.
برخی از علمای
انساب ، بجلیان را قبیله ای از اصل
یمنی دانسته اند.
برخی دیگر نیای بزرگ ایشان أنمار را پسر
نِزار بن مَعَدّبن عدنان گفته اند.
قبیله، به سبب همین روشن نبودن
نسب ، گاهی در معرض طعن دیگران قرار میگرفت.
در زمان شاپور دوم (ح.۳۱۰ـ ۳۷۹ م) بجلیان همراه با قبایل خثعم و تَمیم و بَکر و عبدالقیس به خاک
عراق حمله بردند، اما چون شاپور به حمله متقابل دست زد، دچار تلفات بسیار سنگین شدند.
در زمان
پیغمبر ، صلّی اللّه علیه وآله وسلّم، ایشان را در بخشی از سلسله کوههای سَراه که به اندک فاصله ای در جنوب
مکه واقع است مییابیم.
قبیله به سبب
نزاع با قبایل
همسایه ، و نیز میان طایفه های درونِ خود (مانند أَحْمَس، قَسْر، زیدبن الغَوث، عُرَینه) پراکنده شد و عده کثیری از افراد ناچار شدند که از قبایل قویتر طلب پشتیبانی (جِوار) کنند.
در اواخر حیات حضرت پیامبر، صلّی اللّه علیه وآله وسلّم،
جریر بن عبداللّه بجلی و ۱۵۰ مرد دیگر نزد وی آمدند و
اسلام آوردند.
آن حضرت جریر را به
تَباله فرستاد تا
بت ذوالخَلَصَه را، که بجلیان و خثعمیان میپرستیدند، درهم شکند.
جریر، علاوه بر این، مأموریتهای دیگری را هم بنیکی انجام داد و به همین جهت در زمان
ابوبکر و
عمر از فرماندهان عمده
سپاه شد.
گویا جریر و بجلیانی که از او
پیروی کرده بودند زمانی چند داوطلبانه همپیمان
خلیفه شده بودند و براساس مفاد پیمانی که با عمر بسته بودند، چهار یک غنایمی که به دست میآمد، و مراد از آن احتمالاً چهار یک زمینهای
سواد است، به ایشان میرسید.
اما سه
سال بعد، ایشان را راضی کردند که زمینها را بازپس دهند و در عوض آن، مقرری دریافت دارند.
عمر به دسته های بجلی که از پشتیبانی دیگر قبایل برخوردار بودند فرمان داد تا به جریر بپیوندند.
برخی چنین ذکر کردهاند که در آن زمان، عَرْفَجه بن هَرْثمه بارِقی از
قبیله أَزْد ، با آنکه فقط همپیمان بجیله بود، رئیس بجلیان شد.
خالدبن عبداللّه قسری نیز که در آخر دوره اموی به شهرت رسید از همین قبیله بجیله بوده است، هر چند که مخالفان او در این باب تردید کرده اند.
(۱) ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفه الصحابه، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمداحمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳.
(۲) ابن دُرَید، الاشتقاق، چاپ ووستنفلد.
(۳) علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، بولاق ۱۲۸۵/۱۸۶۸، ج۱۳، ص۴ و بعد.
(۴) احمدبن یحیی بلاذری، کتاب فتوح البلدان، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶.
(۵) همام بن غالب فرزدق، دیوان الفرزدق، چاپ بوشیه و هل، ش ۸۲، ۲۵۶، ۲۷۹، ۶۴۴.
(۶) علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، چاپ باربیه دمینار و پاوه دکورتل، پاریس ۱۸۶۱ـ۱۸۷۷.
(۷) مُفَضَّل بن محمد مُفَضَّل ضبی، مفضّلیّات، چاپ لیال؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «قبیله بجیله»، شماره۵۱۷.