• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



قرآن، در اصل مصدر است و به کتابی که بر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و آله‌و‌سلم) اختصاص پیدا کرده است گفته می‌شود. و چنان‌که برخی علما گفته‌اند: وجه نامگذاری این کتاب مقدس به قرآن، آن است که این کتاب، جامع فوائد و آثار تمامی کتب آسمانی است بلکه جامع آثار تمامی علوم است.



در معناي قرآن وجوه پنج‌گانه اي گفته شده است
[۲] بحرانی، سید هاشم، البرهان، ج ۱، ص ۳۷۳ - ۳۷۴.
[۳] سیوطی، جلال‌الدین، الاتقان، ج ۱، ص ۱۶۲ - ۱۶۳.
كه مي توان آن‌ها را به سه دسته تقسيم نمود:

۱.۱ - جامد

قرآن، اسمي جامد و غيرمشتق و علم ارتجالی است و بدون آن‌كه پيشينه استعمال در زبان عرب داشته باشد، خداوند به عنوان اسم خاص براي وحي‌اي كه بر پيغمبرش نازل فرموده، قرار داده است; مثل تورات و انجيل كه اسم براي كتاب‌هاي حضرت موسی(ع) و عيسی(ع) هستند (شافعي).

۱.۲ - مشتق

الف) مشتق از قرن الشي‌ء بالشي ء; يعني چيزي را به چيزي ضميمه كردن. علت اين نامگذاري، مقرون بودن سوره‌ها و آيات و حروف به يكديگر است (اشعری و جمعي ديگر).
ب) قرآن، مشتق از قرائن، جمع قرينه است; زيرا آياتش همانند يكديگرند و بعضي بعض ديگر را تاييد مي‌كنند. هر آيه از قرآن، قرينه آيات ديگر است (فراء).

۱.۳ - برگرفته از قرء

الف) از قرء به معناي جمع گرفته شده است. عرب وقتي بخواهد بگويد: آب را در حوض جمع كردم، مي‌گويد: قرات الماء في الحوض. علت اين نامگذاري، آن است كه اين كتاب همه ثمرات كتب آسمانی پيشين را در خود جمع نموده است (ابن اثير، زجاج و...).
ب) بر وزن رجحان و غفران، مشتق از ماده قرا به معناي تلاوت است. در اين‌جا از باب تسميه مفعول به مصدر، مقروء، يعني خوانده شده و يا خواندني، به نام قرآن، يعني خواندن به كار رفته است; مثل آن‌كه كتاب، كه به معناي نوشتن است، به مكتوب (نوشته شده) اطلاق مي‌گردد (لحياني و جمعي ديگر).


از ميان اقوال پنج‌گانه فوق، قول پنجم از همه قوي‌تر به نظر مي‌رسد.

۲.۱ - دلیل اول

زرقاني پس از رد ساير اقوال، همين قول را اختيار نموده است.

۲.۲ - دلیل دوم

القراءة ضم الحروف و الكلمات بعضها الي بعض في الترتيل...; قراءت به معناي پيوند و ضميمه نمودن حروف و كلمات به يكديگر در هنگام ترتيل است.
به سخن ديگر، قراءت همان تلاوت آيات الهي است.

۲.۳ - دلیل سوم

و قوله: «ان علينا جمعه و قرآنه» ... القرآن هاهنا مصدر كالفرقان و الرجحان، و الضميران للوحي، و المعني: لاتعجل به، اذ علينا ان نجمع ما نوحيه اليك بضم بعض اجزائه الي بعض و قراءته عليك
از آيه فوق به خوبي برمي‌آيد كه اگر حتي آن‌گونه كه ابن اثير گفته است، اصل در واژه قرآن معناي جمع باشد، به خاطر تقارن اين واژه با واژه جمع در آيه شريفه ناگزير قرآن به معناي قراءت و خواندن خواهد بود وگرنه تكرار آن امري لغو و بيهوده بوده، با فصاحت قرآني منافات دارد.

۲.۴ - دلیل چهارم

دليل ديگر كه نظريه پنجم را تقويت مي كند، امر «اقرا»در نخستين وحی بر پيامبر اكرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) است كه بي‌ترديد به معناي «بخوان »است. لفظ قرآن نيز نخستين بار در آيه چهارم از سوره مزمل نازل شده كه مطابق حديث معروف جابر بن زيد و ابن عباس، سومين سوره در ترتيب نزول سوره‌هاست.
[۷] سیوطی، جلال‌الدین، الاتقان في علوم القرآن، ج ۱، ص ۸۱.
در اين آيه، دستور چنين است: «و رتل القرآن ترتيلا؛ و «قرآن »را شمرده شمرده بخوان.» در آخرين آيه از همين سوره نيز بار ديگر در يك فرمان همگاني اعلام مي شود: «فاقرؤا ماتيسر من القرآن؛ هرچه از «قرآن » ميسر مي‌شود، بخوانيد.» بديهي است كه منظور در هر دو آيه، قرآن خواندني است.
نتيجه آن‌كه روشن‌ترين و مناسب‌ترين معنا براي قرآن، اشتقاق آن از ماده قرا به معناي تلاوت كردن است.


خداوند دو وظیفه اصلی و مهم برای مسلمانان نسبت به کتاب الهی بیان کرده است. خداوند در آیه ۶۳ سوره بقره می‌فرماید: «خُذُوا مَا آتَیْنَاکُمْ بِقُوَّهًٍْ؛ آنچه به شما داده شده را با قوت بگیرید.» این گرفتن باید به دو شکل علمی و عملی باشد. یعنی تدبر و فهم دقیق و عمیق و عمل درست و کامل.
از امام صادق (علیه‌السّلام) ذیل همین آیه می‌پرسند: «اقوهًْ فی الابدان‌ام قوّهًٌْ فی القلوب؛ آیا به نیروی جسمها یا دلها؟» آن حضرت می‌فرماید: «فیهما جمیعا؛ به هردو»
خداوند در آیه ۲۹ سوره ص می‌فرماید: «کِتَابٌ اَنزَلْنَاهُ اِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ؛ این کتابی مبارک است که به سوی تو فرستاده شده تا در آیات آن تدبر کنید.» و در آیه ۲۴ سوره محمد نیز می‌فرماید:« اَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ اَمْ عَلَی قُلُوبٍ اَقْفَالُهَا؛ چرا در قرآن تدبر نمی‌کنند، آیا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟»

۳.۱ - وظیفه عملی

این دو آیه وظیفه علمی ما را نسبت به قرآن بیان می‌کند. اما درباره وظیفه عملی نیز می‌فرماید که مسلمانان باید این‌گونه باشند: «کانهم بُنْیَانٌ مَرْصُوصٌ» یعنی مسلمانان باید به گونه‌ای عمل کنند که دیگر نفوذ ناپذیر شوند و کسی قصد و نیت حمله پیدا نکند. باید اهل استقامت و پایداری در دین باشند: «فَاسْتَقِمْ کَمَا اُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلاَ تَطْغَوْاْ اِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ؛ پس، همان‌گونه که دستور یافته‌ای، ایستادگی کن و هر‌که با تو توبه کرده [نیز چنین کند] و طغیان مکنید که او به آنچه انجام می‌دهید بیناست.»
مسلمان باید به گونه‌ای باشد که دشمن وقتی می‌آید می‌بیند که نمی‌تواند نفوذ کند و «وَلْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَهًًْ؛ باید در شما غلظت و ستبر و سختی باشد» که کسی دیگر طمع نورزد. البته در میدان جهاد باید حمله کرد و غلظت داشت: «جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ؛ با کفار و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر!»
اما در حالت عادی نمی‌خواهد این‌گونه رفتار کنید بلکه باید کسی که از بیرون شما را ببیند دژی استوار و نفوذ‌ناپذیر ببیند و لازم نیست حمله کنید تا غلظت و ستبری خود را در حمله به نمایش بگذارید، بلکه همین غلظت و ستبری و سختی را در شما بیابند. پس وظیفه هر مسلمانی نسبت به قرآن این است که در آن تدبر کند و مفاهیم آن را بفهمد و در مقام عمل به شدت بر عمل به آن مراقبت و مواظبت نماید و کوتاه نیاید و از حدود الهی تجاوز نکند و اجازه تجاوز و عصیان ندهد.


۱. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات راغب، ج۱،ص۴۰۲.    
۲. بحرانی، سید هاشم، البرهان، ج ۱، ص ۳۷۳ - ۳۷۴.
۳. سیوطی، جلال‌الدین، الاتقان، ج ۱، ص ۱۶۲ - ۱۶۳.
۴. زرقانی، محمد، مناهل العرفان، ج ۱، ص ۱۴.    
۵. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، راغب، مفردات، ص۶۶۸.    
۶. طباطبائی، محمدحسین، الميزان، ج ۲۰، ص ۱۰۹.    
۷. سیوطی، جلال‌الدین، الاتقان في علوم القرآن، ج ۱، ص ۸۱.
۸. مزمل/سوره۷۳، آیه۴.    
۹. مزمل/سوره۷۳، آیه۲۰.    
۱۰. بقره/سوره۲، آیه۶۳.    
۱۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۳، ص۲۲۶.    
۱۲. ص/سوره۳۸، آیه۲۹.    
۱۳. محمد/سوره۴۷، آیه۲۴.    
۱۴. صف/سوره۶۱، آیه۴.    
۱۵. هود/سوره۱۱، آیه۱۱۲.    
۱۶. توبه/سوره۹، آیه۱۲۳.    
۱۷. توبه/سوره۹، آیه۷۳.    



اندیشه قم    
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «وظيفه علمی و عملی ما در برابر قرآن»، تایخ بازیابی۹۵/۱/۲۴.    






جعبه ابزار