قریب (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قَریب (به فتح قاف) از
واژگان قرآن کریم به معنای
نزدیک و از
اسماء حسنی است. این کلمه سه بار در
قرآن مجید آمده است.
قَریب:
به معنای
نزدیک و از
اسماء حسنی است.
(فَاِنِّی قَرِیبٌ اُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ) (من نزديكم؛
دعای دعا كننده را، به هنگامى كه مرا مىخواند، پاسخ مىگويم).
(فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا اِلَیْهِ اِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُجِیبٌ) (از او
آمرزش بطلبيد، سپس به سوى او باز گرديد، كه پروردگارم به بندگان خود نزديك، و اجابت كننده خواستههاى آنها است!).
(اِنَّهُ سَمِیعٌ قَرِیبٌ) (او شنوا و نزديك است).
قریب و نزدیک بودن
خدا معنوی است نه زمانی و مکانی، مثل محیط بودن خدا به هر چیز:
(اِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطٌ) (او بر همه چيز احاطه دارد)،
و
(وَ اللَّهُ بِما یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ) (و خداوند به آنچه عمل مىكنند، احاطه و آگاهى دارد).
لازمه محیط بودن نزدیک بودن به هر چیز است، شاید از این جهت
طبرسی در ذیل
آیه اول فرموده: این دلیل لا مکان بودن خداست و گرنه به هر مناجات کننده نزدیک نبود.
صدوق (رحمه اللّه) در
توحید، قریب را جواب دهنده معنی کرده و جمله «اُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ» را مؤیّد قرار داده و نیز «عالم به
وساوس قلوب» گفته، به قرینه
(وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْاِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ) (ما
انسان را آفريديم و وسوسههاى
نفس او را مىدانيم، و ما به او از رگ قلبش نزديكتريم!)
ولی آنچه قبلا گفته شد به نظر نگارنده بهتر میرسد.
این کلمه سه بار در
قرآن مجید آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "قرب"، ج۵، ص۲۹۴.