محمد اوحدی دقاقی بلیانی(خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَلیانی ، تقی الدین محمدبن سعدالدین
محمد حسینی اوحدی دقاقی بلیانی اصفهانی ، شاعر، تذکره نویس و مؤلف قرن دهم و یازدهم . برخی تخلصش را «اوحدی » (استوری، ص ۳۳۲، پانویس ۲۶؛ رکن زاده آدمیت ، ج ۱، ص ۳۷۰) و برخی دیگر (اته ، ص ۵۳؛ خلیل ، ج ۱، ص ۱۳۳؛ نقوی ، ص ۱۵۱) «تقی » ذکر کرده اند.
اجداد او از بَلیان ، یکی از قُرای کازرون فارس ، بوده اند (بلیانی ، عرفات العاشقین ، گ ۴ پ ). نسب پدری او به هفت واسطه به شیخ اوحدالدین بلیانی (متوفی ۶۸۳؛بلیانی، خاندان )، عارف قرن هفتم ، و از او به چندین واسطه به امام موسی کاظم علیه السلام می رسد (بلیانی، خاندان). پدرش پیش از ولادت او به هندوستان رفت و همانجا درگذشت (بلیانی ، گ ۵ ر). تقی الدین در ۹۷۳ در اصفهان به دنیا آمد (بلیانی ، گ ۵ ر، ۱۲۱ پ ). در چهارسالگی قرآن آموخت ، وصرف ، نحو، فقه ، منطق ، ریاضی و حکمت الهی را در مکتبی که شاه طهماسب اول صفوی (حک : ۹۳۰ـ۹۸۴) برای یتیمان با اصل و نسب ترتیب داده بود، نزد شیخ علی منشار، فراگرفت (بلیانی ، گ ۵ ر)، و مدت دوازده سال در اصفهان ماند (بلیانی ، گ ۶ پ ). در پایان شانزده سالگی از اصفهان به فارس رفت و مدت چهار سال در خدمت علما و شعرا و عرفا بود. در آنجا نزد مولانا میرقاری ، پسر عموی پدرش ، نجوم ، هیئت ، اسطرلاب ، جفر، اعداد، حساب ، اکسیر، تکسیر (مسّاحی )، قرائت و تفسیر آموخت و نیز داماد وی شد (همانجا). او معاصر شاه عباس اول صفوی (حک : ۹۹۶ ـ ۱۰۳۸) بود و نزد وی تقرب بسیار یافت ، و شاه به او لقب «بنگی شاعر» داد، اما شعرا و ظرفا او را «شاه پسند» می نامیدند (بلیانی ، گ ۷ پ ). در ۱۰۰۵، به عتبات عالیات رفت و در ۱۰۰۸ به اصفهان بازگشت (بلیانی ، گ ۷ پ). در ۱۰۱۵، به لاهور رفت و پس از مدتی اقامت در آنجا همراه اردوی جهانگیرشاه (حک : ۱۰۱۴ـ۱۰۳۷) عازم آگره شد (بلیانی ، گ ۷ پ)، سپس به گجرات آمد و سه سال در آنجا ماند و مجدداً به آگره بازگشت (بلیانی ، گ ۸ ر) و ظاهراً در هندوستان درگذشت (نفیسی ، ج ۱، ص ۳۷۹). برخی سال وفات او را ۱۰۳۰ ذکر کرده اند (رکن زاده آدمیت ، ج ۱، ص ۳۷۰؛ آقابزرگ طهرانی ، ج ۹،
قسم ۱، ص ۱۷۳؛ سامی ، ج ۳، ص ۱۶۵۹؛ قنوجی ، ص ۸۸)، اما قدرت الله گوپاموی (قدرت الله گوپاموی،ص ۱۲۶) وفاتش را در ۱۱۰۰ و گلچین معانی (گلچین معانی،۱۳۴۶ ش ، ص ۶۰) ۱۰۴۲ ضبط کرده اند. با توجه به اینکه تقی الدین ، کعبة عرفان را در ۱۰۳۶ ترتیب داده ، قطعاً تا آن تاریخ زنده بوده است .
از تقی الدین آثار اندکی به جا مانده است ، و آنچه خود در عرفات (بلیانی ، عرفات العاشقین ، گ ۸ ر، ۱۲۲ ر) از آنها نام برده چنین است : عرفات العاشقین و عرصات العارفین ، تذکرة شعرا به نظم و نثر (تألیف میان سالهای ۱۰۲۲ـ۱۰۲۴). مؤلف ابتدا به درخواست دوستش ، حیدر لقبی همدانی ، مجموعه ای از اشعار متقدم و متأخر را به نام فردوس خیال ترتیب داد، سپس با افزودن عبارتهایی ، آن را به صورت تذکره ای در آورد، و عرفات عاشقین و عرصات عرضات عارفین نام نهاد (همان ، گ ۸ ر) که به عرفات العاشقین • مشهور شد (نقوی ، ص ۱۶۲)؛ مثنوی یعقوب و یوسف یا یوسف و یعقوب ، که اکنون باقی نمانده است (خیام پور، ص ۷۲)؛ ساقینامة نشأة بیخمار (گلچین معانی ، ۱۳۶۳ ش ، ج ۲، ص ۱۶، پانویس ) که برخی (خلیل ، ج ۱، ص ۱۳۴؛ نقوی ، ص ۱۵۴) آن را نثار و خمار ذکر کرده اند. نسخة آن در کتابخانة بادلیان محفوظ است (منزوی ، ج ۴، ص ۲۸۶۱)؛ منظومة کعبة دیدار ، که آقابزرگ طهرانی (منزوی ، ج ۴، ص ۲۸۶۱) کعبة مراد و برخی (رکن زاده آدمیت،ج ۱، ص ۳۷۰ ؛ سامی،ج ۳، ص ۱۶۵۹ ؛ قنوجی ، ص ۸۸) کعبة مدار ذکر کرده اند؛ منظومة سفینة السکینه ، که نقوی (قنوجی ، ص ۸۸) آن را سفینة السفینه ذکر کرده است ؛ منظومة کعبة الحرمین ؛ تبصرة العارفین ، دیوان قصاید و قطعات ؛ تذکرة العاشقین (دیوان غزلیات ) که نسخه ای از نیمة اول آن در کتابخانة انجمن آسیایی بنگال موجود است ؛ رباعیات اوصافیه و رباعیات اصنافیه ؛ سرمة سلیمانی یا سرمة صفاهانی (فرهنگ لغات فارسی ) که در آن مؤلف لغات دشوار فارسی را گردآورده و نامهای تاریخی و جغرافیایی و نیز برخی داروهای یونانی را ذکر کرده است (دبیرسیاقی ، ص ۱۳۲ـ۱۳۳). این کتاب از مآخذ برهان قاطع • بوده (برهان ، ج ۱، مقدمه ، ص هشتاد و شش ) و در ۱۳۶۴ ش چاپ شده است ؛ رسالة کافیة القافیه در قافیه . وی به گفتة خودش رساله ای به نام مفتاح مفاتیح عینیه و یک دیوان شعر دوازده هزار بیتی داشته که در قزوین مفقود شده است (بلیانی ، عرفات العاشقین ، گ ۱۲۲ ر).
علاوه بر آثاری که خودش ذکر کرده ، برخی منابع به آثار دیگری از او اشاره کرده اند که اینهاست : کعبة عرفان یا عرفان که خلاصة عرفات العاشقین است و آن را در ۱۰۳۶ به امر جهانگیر پادشاه فراهم کرد (آقابزرگ طهرانی،ج ۹،
قسم ۱، ص ۱۷۳ ؛
قنوجی،ص ۸۸ ؛
سامی،ج ۳، ص ۱۶۵۹ ؛
گلچین معانی ، ۱۳۴۶ ش،ص ۶۰ ؛بلیانی ، سرمة سلیمانی ، مقدمة مدبری ، ص ۴)؛
انتخاب کعبة عرفان ، که خلاصة کعبة عرفان است (نقوی ، ص ۱۶۲ـ۱۶۳)؛
دیوان عین الحیات ؛
مثنوی لوح محفوظ و بیت معمور ؛
یک قصیدة شهر آشوب و یک قصیدة عالم آشوب (گلچین معانی ، ۱۳۴۶ ش ، ص ۶۱). نیز آثاری چون قلم قدرت ، دیوان امیدآباد ، دیوان آدمیت ، دیوان جَواهر و زَواهر ، دیوان غُرَر و دُرَر ، کلیات و جفر اوحدی را از تقی الدین دانسته اند (نقوی ، ص ۱۵۵ـ۱۵۶؛
نفیسی ، ج ۱، ص ۳۸۰). علاوه بر اینها نفیسی (نفیسی ، ج ۱، ص ۳۸۰) دو منظومة بهرام دستان و قند مکرر و گردآوری دیوان وحشی را از تقی الدین دانسته است ؛
اما مآخذ و درستی نسبت آنها معلوم نیست (گلچین معانی ، ۱۳۶۳ ش ، ج ۲، ص ۱۶، پانویس ).
منابع :
(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی ، الذریعة الی تصانیف الشیعة ، چاپ علی نقی منزوی و
احمد منزوی ، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳؛
(۲) کارل هرمان اته ، تاریخ ادبیات فارسی ، ترجمه با حواشی رضازاده شفق ، تهران ۱۳۵۶ ش ؛
(۳) چارلز آمبروز استوری ، «تذکره شعراء»، مجله دانشکدة ادبیات مشهد ، ترجمة تقی بینش ، سال ۳، ش ۴ (۱۳۴۶ ش )؛
(۴) محمدحسین
بن خلف برهان ، برهان قاطع ، چاپ
محمد معین ، تهران ۱۳۶۱ ش ؛
(۵) تقی الدین بلیانی ، سرمة سلیمانی ، چاپ
محمود مدبری ، تهران ۱۳۶۴ ش ؛
(۶) تقی الدین بلیانی، عرفات العاشقین ، نسخة عکسی از نسخة خطی موجود در کتابخانة ملک ، ش ۵۳۲۴؛
(۷) علی ابراهیم خلیل ، تذکرة صحف ابراهیم ، نسخة عکسی از نسخة خطی موجود در کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران ، ش ۶۶۳؛
(۸) عبدالرسول خیام پور، یوسف و زلیخا ، تبریز ۱۳۳۹ ش ؛
(۹)
محمد دبیرسیاقی ، فرهنگهای فارسی و فرهنگ گونه ها ، تهران ۱۳۶۸ ش ؛
(۱۰) محمدحسین رکن زاده آدمیت ، دانشمندان و سخن سرایان فارس ، تهران ۱۳۳۷ـ۱۳۴۰ ش ؛
(۱۱) شمس الدین سامی ، قاموس الاعلام ، چاپ مهران ، استانبول ۱۳۰۶ـ۱۳۱۶/ ۱۸۸۹ـ ۱۸۹۸؛
(۱۲)
محمد صدیق
بن حسن صدیق حسن خان ، صبح گلشن ، چاپ
محمد عبدالمجیدخان ، بهوپال ۱۲۹۵؛
(۱۳)
احمد گلچین معانی ، تاریخ تذکره های فارسی ، تهران ۱۳۶۳ ش ؛
(۱۴)
احمد گلچین معانی، شهرآشوب در شعر فارسی ، تهران ۱۳۴۶ ش ؛
(۱۵)
محمد قدرت الله گوپاموی ، کتاب تذکرة نتایج الافکار ، بمبئی ۱۳۳۶ ش ؛
(۱۶)
احمد منزوی ، فهرست نسخه های خطی فارسی ، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۳ ش ؛
(۱۷) سعید نفیسی ، تاریخ نظم و نثر فارسی در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری ، تهران ۱۳۶۳ ش ؛
(۱۸) علیرضا نقوی ، تذکره نویسی فارسی در هند و پاکستان ، تهران ۱۳۴۳ ش ؛
(۱۹) Vladimir Ivanov, Concise descriptive catalogue of the Persian manuscripts in the Curzon Collection, Asiatic Society of Bengal , Calcutta ۱۹۲۴.