• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محمد رضی‌الدین نیشابوری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





محمد رضی‌الدین نیشابوری۵۹۸ هـ.ق) فقیه و شاعر برجسته قرن ششم هجری قمری بود.
او در علوم گوناگون تبحر داشت و در قصیده و قطعه شعر می‌سرود.
شاگردان بسیاری در حلقه درس او حاضر می‌شدند و حتی فخر رازی با وی مناظره کرده است.
اشعار و آثارش تاثیر بسزایی در ادبیات و علوم اسلامی گذاشت.
او آثار مهمی از جمله دیوان شعر و کتاب مکارم الاخلاق تألیف کرده است که شامل احادیث و اندیشه‌های فلسفی و اخلاقی است.
وی در سال ۵۹۸ (هجری قمری) درگذشت.



ابوجعفر محمد رضی‌الدین نیشابوری در اصل از نیشابور و مدتی ساکن بخارا بود.
وی از نامدارترین فقها و شعرای قرن ششم در خراسان و ماوراءالنهر است
[۲] آذربیگدلی، لطفعلی بن آقاخان، آتشکده آذر، ج۲، ص۶۸۶.
که در موعظه و نصیحت اشعاری دلنشین دارد.
[۳] هدایت، رضا قلی خان، تذکره ریاض العارفین، روضه اول، ص۱۱۶.

او هرگاه از مطالعه و کارهای علمی ملول می‌شد، قصیده یا شعری می‌سرود.
[۴] صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۸۴۹.

اشعار وی به فارسی و عربی است و چنان‌که عوفی گفته، اشعار عربی او اندک است.
[۵] گرانویل براون، ادوارد، لباب الالباب، ص۱۸۵.

هدایت، او را در همه علوم مسلّم دانسته و متذکر شده است وی روزگاری مدح ارسلان پسر طغرل سلجوقی (حکومت ۵۵۶ ـ ۵۷۳ هـ.ق) می‌گفت، ولی در اواخر حالش دگوگون شده و دست ارادت به شیخ معین‌الدین حموی داده و اهل حال شد.
[۶] هدایت، رضا‌قلی خان، مجمع الفصحاء، ج۱، ص۸۵۴.

به غیر از هدایت، برخی دیگر مانند لطفعلی بیگ شاملو (آذر)،
[۷] آذربیگدلی، لطفعلی بن آقاخان، آتشکده آذر، ج۲، ص۶۸۶.
آقابزرگ و قبل از همه این‌ها تقی‌الدین در خلاصة الافکار، ممدوح نیشابوری را ارسلان سلجوقی قلمداد کرده‌اند؛ درحالی که اشعار او خلاف این را گواهی می‌دهد و در حقیقت، نصرت‌الدین ارسلان خان عثمان (م ۶۰۹ هـ.ق) و پدرش قلج طمغاج خان ابراهیم (از آل‌افراسیاب در ماوراءالنهر) را که ممدوح رضی‌الدین نیشابوری بوده‌اند، با ارسلان پسر طغرل (از سلاجقه عراق و کردستان) خلط کرده‌اند.
[۹] گرانویل براون، ادوارد، لباب الالباب، تعلیقات قزوینی، ص۶۰۸.
[۱۰] صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۸۴۹.

وی علاوه بر مراتب علمی که از آن برخوردار بود، طبعی لطیف و ذوقی سرشار داشت و اشعاری پخته، متین و دل‌انگیز می‌سرود؛ ولی بیش‌تر مهارت او در قصیده و قطعه (چند بیت هم‌وزن و هم‌قافیه که قافیه را در مصراع اول بیت اول آن رعایت نکنند و در آن از یک مضمون بحث کنند) بود.
[۱۱] آذربیگدلی، لطفعلی بن آقاخان، آتشکده آذر، ج۲، ص۶۸۶.

فخر رازی نیز در سال ۵۸۲ (هجری قمری) در بخارا با وی ملاقات کرده و در مسائل فقهی، کلامی، فلکی و فلسفی با او مناظره داشته است.
[۱۲] گرانویل براون، ادوارد، لباب الالباب، تعلیقات نفیسی، ص۶۳۳.
[۱۳] آذربیگدلی، لطفعلی بن آقاخان، آتشکده آذر، ج۲، ص۶۸۶.




رضی‌الدین نیشابوری به گفته قزوینی، هنگامی که در بخارا بود، در حلقه درس او چهارصد تن شرکت داشتند که همه از فضلا و فقها بودند که رکن‌الدین عمیدی و رکن‌الدین طاووسی از آن جمله‌اند.
شمس طبسی شاعر از دیگر شاگردان اوست.



آثار ابوجعفر عبارت‌اند از:
• دیوان شعر که به گفته قزوینی نزدیک به چهار هزار بیت است.
[۱۷] گرانویل براون، ادوارد، لباب الالباب، تعلیقات قزوینی، ص۶۰۸.
نسخه‌ای از آن نیز شامل دو هزار و پانصد بیت نزد سعید نفیسی بوده است.
[۱۸] گرانویل براون، ادوارد، لباب الالباب، تعلیقات نفیسی، ص۶۳۳.
عوفی و هدایت بعضی از اشعار او را نقل کرده‌اند؛
[۱۹] گرانویل براون، ادوارد، لباب الالباب، ص۱۸۴-۱۸۹.
[۲۰] هدایت، رضا‌قلی خان، مجمع الفصحاء، ج۱، ص۸۵۴-۸۶۲.

• مکارم الاخلاق که به همت و کوشش محمدتقی دانش‌پژوه و به همراه کتاب دیگر به نام گشایش‌نامه منسوب به خواجه نصیرالدین طوسی، تحت عنوان دو رساله در اخلاق به چاپ رسیده است. نیشابوری، کتاب مکارم الاخلاق را به نام مجیرالدین نصر (نجم) بن احمد دهستانی تألیف کرده و آن را بر چهل باب بنا نهاده و متذکر شده تنها با تکیه بر محفوظات خود و بدون کمک گرفتن از هیچ نسخه‌ای، آن را به نگارش درآورده است.
[۲۲] نیشابوری، رضی‌الدین محمد، دو رساله در اخلاق، مقدمه مؤلف، ص۱-۲.
این کتاب به روش نصیحة الملوک غزّالی آمیخته با داستان‌ها و نظم و نثر عربی و آراسته به احادیث معصومین (علیهم‌السلام) و سخنان بزرگان و حکما و درعین حال به دور از تکلف، از نثری روان و قابل فهم برای عموم برخوردار است؛
[۲۴] نیشابوری، رضی‌الدین محمد، دو رساله در اخلاق، دیباچه ص الف.

• روضة الوفاء که مؤلف، خود در مکارم الاخلاق به آن اشاره نموده است.
[۲۵] نیشابوری، رضی‌الدین محمد، دو رساله در اخلاق، ص۲۰۷.




محمد چنان‌که گفته‌اند در سال ۵۹۸ (هجری قمری) درگذشته است؛
[۲۶] نیشابوری، رضی‌الدین محمد، مکارم الاخلاق، دیباچه ص الف.
[۲۷] آذربیگدلی، لطفعلی بن آقاخان، آتشکده آذر، ج۲، ص۶۸۶.
اما این‌که در بعضی از منابع آمده وی در آخر دولت سلاجقه درگذشته،
[۲۹] هدایت، رضا قلی خان، تذکره ریاض العارفین، روضه اول، ص۱۱۶.
به دلیل خطایی بوده که در پیش بیان شده است.
هم‌چنین از آن‌چه گفته شد روشن می‌شود گویا وی تنها اوایل سلطنت قلج ارسلان خان را که مصادف با سال‌های ۵۹۷ یا ۵۹۸ (هجری قمری) بوده، درک کرده و عمر او از این حد تجاوز نکرده است.
[۳۰] صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۸۴۹.

(دیگر منابع:
[۳۲] خیام‌پور، عبدالرسول، فرهنگ سخنوران، ص۲۳۴.
[۳۳] بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۳، ص۱۳۳۹.
[۳۴] بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۳، ص۱۳۴۱.
[۳۵] بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۳، ص۱۳۴۵.
[۳۶] بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۳، ص۱۳۹۷.
)



۱. قزوینی، زکریا بن محمد، آثار البلاد و أخبار العباد، ج۱، ص۴۷۴.    
۲. آذربیگدلی، لطفعلی بن آقاخان، آتشکده آذر، ج۲، ص۶۸۶.
۳. هدایت، رضا قلی خان، تذکره ریاض العارفین، روضه اول، ص۱۱۶.
۴. صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۸۴۹.
۵. گرانویل براون، ادوارد، لباب الالباب، ص۱۸۵.
۶. هدایت، رضا‌قلی خان، مجمع الفصحاء، ج۱، ص۸۵۴.
۷. آذربیگدلی، لطفعلی بن آقاخان، آتشکده آذر، ج۲، ص۶۸۶.
۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۳۷۳.    
۹. گرانویل براون، ادوارد، لباب الالباب، تعلیقات قزوینی، ص۶۰۸.
۱۰. صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۸۴۹.
۱۱. آذربیگدلی، لطفعلی بن آقاخان، آتشکده آذر، ج۲، ص۶۸۶.
۱۲. گرانویل براون، ادوارد، لباب الالباب، تعلیقات نفیسی، ص۶۳۳.
۱۳. آذربیگدلی، لطفعلی بن آقاخان، آتشکده آذر، ج۲، ص۶۸۶.
۱۴. قزوینی، زکریا بن محمد، آثار البلاد و أخبار العباد، ج۱، ص۴۷۴.    
۱۵. قزوینی، زکریا بن محمد، آثار البلاد و أخبار العباد، ج۱، ص۳۷۷.    
۱۶. قزوینی، زکریا بن محمد، آثار البلاد و أخبار العباد، ج۱، ص۴۰۷.    
۱۷. گرانویل براون، ادوارد، لباب الالباب، تعلیقات قزوینی، ص۶۰۸.
۱۸. گرانویل براون، ادوارد، لباب الالباب، تعلیقات نفیسی، ص۶۳۳.
۱۹. گرانویل براون، ادوارد، لباب الالباب، ص۱۸۴-۱۸۹.
۲۰. هدایت، رضا‌قلی خان، مجمع الفصحاء، ج۱، ص۸۵۴-۸۶۲.
۲۱. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۸۱۰.    
۲۲. نیشابوری، رضی‌الدین محمد، دو رساله در اخلاق، مقدمه مؤلف، ص۱-۲.
۲۳. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۲۲، ص۱۴۶.    
۲۴. نیشابوری، رضی‌الدین محمد، دو رساله در اخلاق، دیباچه ص الف.
۲۵. نیشابوری، رضی‌الدین محمد، دو رساله در اخلاق، ص۲۰۷.
۲۶. نیشابوری، رضی‌الدین محمد، مکارم الاخلاق، دیباچه ص الف.
۲۷. آذربیگدلی، لطفعلی بن آقاخان، آتشکده آذر، ج۲، ص۶۸۶.
۲۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۳۷۳.    
۲۹. هدایت، رضا قلی خان، تذکره ریاض العارفین، روضه اول، ص۱۱۶.
۳۰. صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۸۴۹.
۳۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۲۲، ص۱۴۶.    
۳۲. خیام‌پور، عبدالرسول، فرهنگ سخنوران، ص۲۳۴.
۳۳. بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۳، ص۱۳۳۹.
۳۴. بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۳، ص۱۳۴۱.
۳۵. بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۳، ص۱۳۴۵.
۳۶. بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۳، ص۱۳۹۷.
۳۷. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۸۱۰.    



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلام، برگرفته از مقاله «محمد رضی‌الدین نیشابوری»، ج۴، ص۴۰۰-۴۰۱.






جعبه ابزار