• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بابا رکن الدین شیرازی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بابا رکن الدین شیرازی، مسعودبن عبداللّه، از عرفای قرن هشتم هجری است.




اصلاً از مردم بیضای فارس بود و بدین سبب برخی از منابع نسبت «بیضاوی » را هم به لقب او افزوده اند. جابری انصاری
[۱] جابری انصاری، تاریخ اصفهان و ری، ص۳۲۵.
نسبت «انصاری » را برای بابارکن الدین ذکر کرده و او را از خاندان جابری انصاری شمرده است و برخی از مؤلفان متأخر، به تبع او، آن را تکرار کرده اند
[۲] قمی، هدیة الاحباب، ص۱۱۶.
[۳] مدرس، ریحانة الادب، ریحانة الادب، ج۱، ص۲۱۳.
ولی این نسبت که در منابع قدیم ذکری از آن نیست پایه ای ندارد.



بابارکن الدین در عرفان از شاگردان کمال الدین عبدالرزاق کاشانی (متوفی ۷۳۶) و داود قیصری (متوفی ۷۵۱) و نعمان خوارزمی بود، ودر طریقت به سلسله سهروردیه انتساب داشت. در اصفهان می زیست و در همانجا در ۲۶ ربیع الاول سال۷۶۹ درگذشت.



مهمترین اثر او شرحی است فارسی بر فصوص الحکم ابن عربی که آن را به تشویق استادش نعمان خوارزمی در سالهای ۷۳۹ـ۷۴۳ تألیف کرد و نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص نامید (بخش نخست این کتاب، مشتمل بر سه فصل، به کوشش رجبعلی مظلومی در ۱۳۵۹ ش در تهران به چاپ رسیده است ).
کتاب دیگری نیز به نام معلوم الخصوص من مفهوم الفصوص داشته که در زمان تألیفِ نصوص الخصوص ناتمام بوده
[۴] رکن الدین شیرازی، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص، ص۳۳۸.
، ولی در فهارس و کتابشناسی ها به آن اشاره ای نشده است.
به گفته شیخ آذری در جواهر الاسرار، بابارکن الدین رساله ای نیز به نام قلندریه داشته است که امروز از آن نشانی در دست نیست
[۵] اقبال، «بابارکن الدین و قبر او»، ص۴۶.
.
اثر دیگر او شرح التائیة الکبری از ابن الفارض (متوفی ۶۳۲) است به نام کشف الضّر فی نظم الدّر که نسخی از آن موجود است
[۶] حاجی خلیفه، کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، ج۱، ص۲۶۶.
[۷] منزوی، فهرست نسخه های خطی فارسی، ج۲، ص۱۳۱۹.
.
او به فارسی نیز شعر می سروده و نمونه هایی از آن در نصوص الخصوص آمده است.



بابارکن الدین نه تنها در هنگام حیات مورد احترام همگان بود، پس از مرگ نیز از روحانیت او استمداد می جستند و قبرش همواره زیارتگاه خاص و عام بوده است. شیخ بهاء الدین عاملی (متوفی ۱۰۳۰) به بابا رکن الدین معتقد بوده و شاگردش محمد تقی مجلسی اول (متوفی ۱۰۷۰) در مشیخه شرح من لا یحضره الفقیه داستان کرامت آمیزی درباره مزار بابارکن الدین و شیخ بهاء الدین نقل کرده است
[۸] خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، ج۷، ص۷۸.
[۹] معصوم علیشاه، طرائق الحقایق، ج۱، ص۲۶۱.
[۱۰] گزّی برخواری، تذکرة القبور، ص۴۳ـ۴۴.
.



آرامگاه بابارکن الدین، که از آثار تاریخی اصفهان است، در دوره مغول ساخته شده است و بعداً در زمان شاه عباس اول صفوی، احتمالاً در سال۱۰۱۹ یا ۱۰۲۹ (و نه ۱۰۳۹ چنانکه اشتباهاً در کتیبه آمده است )، مرمّتی در آن به عمل آمد و ایوان کاشی کاری و صحن بدان افزوده شد.
در زمان شاه سلطان حسین صفوی (سال۱۱۱۲) نیز تعمیرات و تزییناتی در بقعه انجام شد. پس از آن در قرن سیزدهم برخی معتقدان در آن مرمّتهایی کردند. گنبد آرامگاه هرمی کثیرالاضلاعِ دوازده ترک است. بامی که گنبد روی آن ساخته شده هفت گوشه است و بنا روی پنج پایه قرار دارد.
قبر بابارکن الدین در زیر گنبد در صُفه یا ایوان کوچکی در سمت چپِ درِ ورودی قرار دارد و از مرمر یکپارچه به شکل مکعب مستطیل ساخته شده است. عناوین و القاب و تاریخ وفات او در بالای قبر، بر قطعه سنگی مرمرین به خط ثلث نوشته شده است
[۱۱] هنرفر، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص۴۹۴.
.
بابارکن الدین نخستین دانشمند معروفی است که در قبرستان تخت فولاد دفن شده است، ازینرو در قدیم تا چندی پیش از صفویه آنجا را «قبرستان بابا رکن الدین » می نامیدند (
[۱۲] هنرفر، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص۴۹۳
.



۱- عباس اقبال، «بابارکن الدین و قبر او»، یادگار، سال ۲، ش ۴ (آذر ۱۳۲۴ ش )، ص ۴۲-۴۶.
۲- مسعودبن عبدالله بابارکن الدین شیرازی، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص: شرح فصوص الحکم محی الدین عربی، چاپ رجبعلی مظلومی، تهران ۱۳۵۹ ش.
۳- محمد حسن جابری انصاری، تاریخ اصفهان وری.
۴- مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۵- محمدباقربن زین العابدین خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰-۱۳۹۲.
۶- عباس قمی، هدیة الاحباب، تهران ۱۳۶۳ ش.
۷- عبدالکریم بن مهدی گزی برخواری، تذکرة القبور، چاپ ناصر باقری بید هندی، قم ۱۳۷۱ ش.
۸- محمد علی مدرس، ریحانة الادب، تهران ۱۳۶۹ ش.
۹- محمدمعصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقایق، چاپ محمد جعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ۱۳۴۵ ش.
۱۰- احمد منزوی، فهرست نسخه های خطی فارسی، ج ۲، تهران ۱۳۴۹ ش.
۱۱- لطف الله هنرفر، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، اصفهان ۱۳۴۴ ش، ص ۴۹۵-۵۰۰.


 
۱. جابری انصاری، تاریخ اصفهان و ری، ص۳۲۵.
۲. قمی، هدیة الاحباب، ص۱۱۶.
۳. مدرس، ریحانة الادب، ریحانة الادب، ج۱، ص۲۱۳.
۴. رکن الدین شیرازی، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص، ص۳۳۸.
۵. اقبال، «بابارکن الدین و قبر او»، ص۴۶.
۶. حاجی خلیفه، کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، ج۱، ص۲۶۶.
۷. منزوی، فهرست نسخه های خطی فارسی، ج۲، ص۱۳۱۹.
۸. خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، ج۷، ص۷۸.
۹. معصوم علیشاه، طرائق الحقایق، ج۱، ص۲۶۱.
۱۰. گزّی برخواری، تذکرة القبور، ص۴۳ـ۴۴.
۱۱. هنرفر، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص۴۹۴.
۱۲. هنرفر، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص۴۹۳




دانشنامه جهان اسلام، مقاله شماره۲۲.    



جعبه ابزار