مفاتیح (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مفاتيح: (إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ) «مفاتيح» جمع «مفتاح»
به معناى «كليد» است.
(إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَ آتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ) (
قارون از قوم
موسی بود، امّا بر آنان ستَم كرد؛ ما آن قدر از گنجها به او داده بوديم كه حمل كليدهاى آن براى گروهى نيرومند، دشوار بود! به خاطر آوريد هنگامى را كه قومش به او گفتند: «اين همه از سر غرور شادى مكن، كه
خداوند شادىكنندگان مغرور را دوست نمىدارد.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: در مجمع البيان گفته: كلمه بغى به معناى برترىطلبى بدون حق است و نيز گفته: كلمه مفاتح جمع مفتح است، هم چنان كه كلمه مفاتيح جمع مفتاح است، و معناى هر دو يكى است، و آن عبارت است از هر چيزى كه قفلها را باز مىكند.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «مفاتیح»، ص۵۴۲.