مفردات نهج البلاغه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَسْر (بر وزن عقل) از واژگان نهج البلاغه به معنای كشف و آشكار كردن و خسته شدن است و کلمهی حَسور از مشتقات این واژه و به معنای كشف شدن و انكشاف است که حضرت علی (علیهالسلام) دربارهی شناخت خدای تعالی، بیعت پر شور و رهاورد بعثت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از این واژه استفاده نموده است.
حَسْر به معنای معنای كشف و آشكار كردن و خسته شدن، آمده است.
• امام (صلواتاللهعلیه) در خصوص شناخت خدای تعالی میفرماید: الْحَمْدُ للهِِ الَّذِي انْحَسَرَتِ الاَوْصَافُ عَنْ كُنْهِ مَعْرِفَتِهِ، وَرَدَعَتْ عَظَمَتُهُ الْعُقُولَ، فَلَمْ تَجِدْ مَسَاغاً إِلَى بُلُوغِ غَايَةِ مَلَكُوتِهِ!؛ «ستايش مخصوص خداوندى است كه اوصاف از بيان كنه ذاتش بازمانده و عظمتش عقلها را متحيّر ساخته؛ آنچنان كه راهى براى رسيدن به منتهاى ملكوتش نيافته!»
• امام (علیهالسلام) دربارهی بیعت پر شور با خودش، فرمودهاند: وَبَلَغَ مِنْ سُرُورِ النَّاسِ بِبَيْعَتِهِمْ إِيَّايَ أَنِ ابْتَهَجَ بِهَا الصَّغِيرُ، وَهَدَجَ إِلَيْهَا الْكَبِيرُ، وَتَحَامَلَ نَحْوَهَا الْعَلِيلُ، وَحَسَرَتْ إِلَيْهَا الْكِعَابُ؛ (سرور و شادى مردم از بيعت من به جائى رسيد كه خردسالان از آن شاد شدند و پيران افتان و خيزان به طرف آن رفتند، مريضها رنج را در آن بر خود هموار كردند و دوشیزگان، صورت باز كرده (بدون نقاب) و به بيعت دويدند.)
• آن حضرت (علیهالسلام) در خصوص رهاورد بعثت پيامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرماید: أمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ اللهَ سُبْحَانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، وَلَيْسَ أَحَدٌ مِنَ الْعَرَبِ يَقْرَأُ كِتَاباً، وَلاَ يَدَّعِي نُبُوَّةً وَلاَ وَحْياً، فَقَاتَلَ بِمَنْ أطَاعَهُ مَنْ عَصَاهُ، يَسُوقُهُم إِلَى مَنْجَاتِهِمْ، وَيُبَادِرُ بِهِمُ السَّاعَةَ أَنْ تَنْزِلَ بِهِمْ، يَحْسَرُ الْحَسَيرُ، وَيَقِفُ الْكَسِيرُ فَيُقِيمُ عَلَيْهِ حَتَّى يُلْحِقَهُ غَايَتَهُ، إِلاَّ هَالِكاً لاَ خَيْرَ فِيهِ؛ «امّا بعد، خداوند محمّد صلى الله عليه و آله را مبعوث ساخت، در حالى كه هيچ كس از عرب كتاب آسمانى نداشت و ادعاى نبوّت و وحى نمىنمود؛ او با يارانش به مبارزه با مخالفان پرداخت، تا آنان را به سر منزل نجات سوق دهد و پيش از آن كه مرگشان فرا رسد، در آمادگى آنان مبادرت ورزد، به بركت وجود او ناتوانان و خستگان توان مىيابند و شكسته حالان بر سر پا مىايستند، تا آنان را به منزل مقصود برساند، جز گمراهان غير قابل هدايت.»
منظور از واژه «حسير» ظاهرا كسى است كه ابدا راهى به هدايت نداشته باشد و مقصود از واژه «كسير» انسانى است كه در نيمه راه میباشد.
اين واژه ۱۷ بار در «نهج البلاغه» آمده است که برخی از آنها عبارتند از:
• امام (صلواتاللهعلیه) در مورد ............... فرموده است: فَمَنْ فَرَّغَ قَلْبَهُ، وَأَعْمَلَ فِكْرَهُ، لِيَعْلَمَ كَيْفَ أَقَمْتَ عَرْشَكَ، وَكَيْفَ ذَرَأْتَ خَلْقَكَ، وَكَيْفَ عَلَّقْتَ فِي الْهَوَاءِ سمَـاوَاتِكَ، وَكَيْفَ مَدَدْتَ عَلى مَوْرِ الْمَاءِ أَرْضَكَ، رَجَعَ طَرْفُهُ حَسِيراً، وَعَقْلُهُ مَبْهُوراً، وَسَمْعُهُ وَالَهِاً، وَفِكْرُهُ حَائِراً؛ «»
• امام (علیهالسلام) درباره ............. میفرماید: إِنَّ أَخْسَرَ النَّاسِ صَفْقَةً(۲)، وَأَخْيَبَهُمْ سَعْياً، رَجُلٌ أَخْلَقَ بَدَنَهُ فِي طَلَبِ آمَالِهِ، وَلَمْ تُسَاعِدْهُ الْمَقَادِيرُ عَلَى إِرَادَتِهِ، فَخَرَجَ مِنَ الدُّنْيَا بِحَسْرَتِهِ، وَقَدِمَ عَلَى الاْخِرَةِ بِتَبِعَتِهِ؛ «»
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
خ ۱۵۵، ۲۱۶
خ ۲۹۹، ۳۵۱،
۱۰۴، ۱۵۰، يعنى
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
چنانکه گفته میشود: .....................
اين واژه .... بار در «نهج البلاغه» آمده است.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
امام (صلواتاللهعلیه)
امام (علیهالسلام)
-----------------------------
صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۰۰، نامه۰۰.
صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۰۰، خطبه۰۰.
مكارم شيرازى، ناصر، پيام امام اميرالمومنين(ع)، ج۰۰، ص۰۰۰
طریحی، مجمع البحرین، تحقیق الحسینی، ج۰۰۰، ص۰۰.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، ص۰۰۰.
صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۰۰، خطبه۰۰.
صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۰۰، خطبه۰۰.