• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نفس حیوانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



نفس حیوانی، را به «کمال اول جسم طبیعی آلی که فقط دارای حس و حرکت ارادی است» تعریف نمودند.



آیا علاقه حیوانات به فرزندانشان منشا روحی دارد؟ و آیا حیوانات نیز دارای روح هستند؟
علاقه به فرزند در انسان که در حیوانات نیز وجود دارد، آیا برگرفته از روح است؟ اگر آری چرا در حیوان هم وجود دارد؟ و اگر خیر مگر جسم خاکی چنین قابلیت‌هایی دارد؟


حکیمان و فیلسوفان بر این باورند که نفس (یا به تعبیری روح)
[۱] حسن زاده آملی، حسن، سرح‌العیون، ص‌۵۶۹
[۲] حسن زاده آملی، حسن، نامه ها بر نامه ها، ص۱۲۱- ۱۲۲.
(لذِّکْرُ مَقْسُومٌ عَلَى سَبْعَةِ أَعْضَاءٍ اللِّسَانِ وَ الرُّوحِ وَ النَّفْسِ وَ الْعَقْلِ وَ الْمَعْرِفَةِ وَ السِّرِّ وَ الْقَلْبِ وَ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهَا یَحْتَاجُ إِلَى الِاسْتِقَامَةِ فَاسْتِقَامَةُ اللِّسَانِ صِدْقُ الْإِقْرَارِ وَ اسْتِقَامَةُ الرُّوحِ صِدْقُ الِاسْتِغْفَارِ وَ اسْتِقَامَةُ الْقَلْبِ صِدْقُ الِاعْتِذَارِ وَ اسْتِقَامَةُ الْعَقْلِ صِدْقُ الِاعْتِبَارِ وَ اسْتِقَامَةُ الْمَعْرِفَةِ صِدْقُ الِافْتِخَارِ وَ اسْتِقَامَةُ السِّرِّ السُّرُورُ بِعَالَمِ الْأَسْرَارِ فَذِکْرُ اللِّسَانِ الْحَمْدُ وَ الثَّنَاءُ وَ ذِکْرُ النَّفْسِ الْجَهْدُ وَ الْعَنَاءُ وَ ذِکْرُ الرُّوحِ الْخَوْفُ وَ الرَّجَاءُ وَ ذِکْرُ الْقَلْبِ الصِّدْقُ وَ الصَّفَاءُ وَ ذِکْرُ الْعَقْلِ التَّعْظِیمُ وَ الْحَیَاءُ وَ ذِکْرُ الْمَعْرِفَةِ التَّسْلِیمُ وَ الرِّضَا وَ ذِکْرُ السِّرِّ عَلَى رُؤْیَةِ اللِّقَاءِ.
[۳] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۹۰، ص۱۵۴.
چند گونه است؛ یکی از اقسام نفس، نفس حیوانی است. نفس حیوانی را به «کمال اول جسم طبیعی آلی که فقط دارای حس و حرکت ارادی است» (کمال اول لجسم طبیعی آلی ان تحس و تتحرک بالاراده فقط). تعریف نموده‌اند.
در هر صورت «حس» و «حرکت ارادی» دو علامت و نشانۀ اختصاصی «نفس حیوانی» می‌باشند. «حس» در این‌جا به معنای مطلق «ادراک» (غیر از تعقل) است.
بنابراین، علاقه حیوان به فرزند، دلیل بر وجود روح و نفس حیوانی است، نه دلیل بر وجود نفس انسانی؛ زیرا نفس انسانی دارای نشانه‌هایی است که در حیوان نیست. علاوه بر این علاقه به فرزند بدان مدلی که در انسان است در حیوانات وجود ندارد. به عنوان نمونه، یک حیوان – بر خلاف انسان - تا آخر عمرش، داغدار فرزندی نمی‌ماند که او را از دست داده است.


۱. حسن زاده آملی، حسن، سرح‌العیون، ص‌۵۶۹
۲. حسن زاده آملی، حسن، نامه ها بر نامه ها، ص۱۲۱- ۱۲۲.
۳. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۹۰، ص۱۵۴.
۴. حکیم سبزواری، ملاهادی، اسرار الحکم، ص ۲۶۴.    
۵. ابن سینا، حسین بن عبدالله، النفس من کتاب الشفاء، ص ۵۵، با تصحیح آیة الله حسن زاده آملی.    



سایت اسلام کوئیست، برگرفته از مقاله «نفس حیوانی»، تاریخ بازیابی ۹۶/۳/۲۴.    



جعبه ابزار