نفوذ (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نُفوذ (به ضمه نون و فاء) و
نَفاذ (به فتح میم و فاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای سوراخ كردن و خارج شدن به آن طرف است. مواردى از آن در نهج البلاغه آمده است.
نُفوذ و نَفاذ:
به معنای سوراخ كردن و خارج شدن به آن طرف است.
«نَفَذَ السهمُ نُفُوذاً: خرق الرمية و خرج منها» لازم و متعدى هر دو مىآيد.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
انسان کامل و
غیر کامل فرموده:
«وَ إِنَّما الدُّنْيا مَنْتَهَى بَصَرِ الاَْعْمَى، لاَ يُبْصِرُ مِمّا وَرَاءَهَا شَيئاً، وَ الْبَصِيرُ يَنْفُذُه بَصَرُهُ، وَ يَعْلَمُ أَنَّ الدّارَ وَراءَها.» «
دنیا انتهاى ديد آدم بىبصيرت است، بعد آن چيزى را نمىبيند ولى آدم بينا بصيرتش دنيا را سوراخ كرده و مىداند كه
دار آخرت در پس آن است.»
(شرحهای خطبه:
)
حضرت به
ابو موسای اشعری مىنويسد:
«و اخْرُجْ مِنْ جُحْرِكَ، وَ انْدُبْ مَنْ مَعَكَ، فَإِنْ حَقَّقْتَ فَانْفُذْ، وَ إِنْ تَفَشَّلْتَ فَابْعُدْ» انفاذ امر، اجراى آن است، «يعنى از سوراخت بيرون آى، مردم را به جهاد برخوان، اگر حق را دانستهاى اجرا كن و اگر مىترسى كنار برو. »
تنفيذ امر، نفوذدادن و اجراء آن است. (شرحهای نامه:
)
و نيز حضرت فرموده:
«رُبَّ قَوْل أَنْفَذُ مِنْ صَوْل» «بسا سخن كه از حمله كارگرتر است.»
(شرحهای حکمت:
)
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «نفوذ»، ج۲، ص۱۰۵۴.