• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پوشاندن پا(مرتضی ذبیح‌اللهی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف






پوشاندن پا که از محرمات احرام به شمار می‌رود، با عنوان «لبس الخُفّ و الجَوْرَب» در منابع فقهی یاد شده و برخی از منابع فقه امامی و همه منابع فقه اهل سنّت
[۶] النووی، یحیی بن شرف، روضة الطالبین، ج۲، ص۴۰۵.
[۷] ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۲.
آن را ذیل موضوع «پوشیدن لباس دوخته شده» آورده‌اند. البته پاره‌ای از منابع امامی با عنوانی مستقل بدان پرداخته‌اند. به نظر فقیهان امامی و اهل سنّت
[۱۴] ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۱-۲۷۲.
پوشاندنِ پا برای احرام‌گزار مرد جایز نیست. مستند فقیهان امامی، افزون بر اجماع، حدیث‌های متعدد
[۲۰] شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۴۱.
[۲۱] شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۴۰.
[۲۲] شیخ طوسی، التهذیب، ج۵، ص۶۹.
و مستند فقیهان اهل سنت نیز روایات‌ است.
[۲۳] بخاری، محمد، صحیح البخاری، ج۱، ص۴۲.
[۲۴] بخاری، محمد، صحیح البخاری، ج۲، ص۲۱۵.
[۲۵] نیشابوری، مسلم‌، صحیح مسلم، ج۴، ص۲-۳.
[۲۶] ترمذی، محمد‌بن‌عیسی، سنن الترمذی، ج۲، ص۱۶۵.



فقیهان امامی
[۲۷] شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۲، ص۲۵۷.
[۲۸] آملی، محمد‌تقی، مصباح الهدی، ج۱۲، ص۵۵۵.
[۲۹] امام خمینی، مناسک حج، ص۲۴۱.
و اهل سنت
[۳۰] سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ج۴، ص۱۲۶-۱۲۷.
[۳۱] مغربی، محمد، مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۰۵-۲۰۶.
[۳۲] شروانی، عبدالحمید، حواشی الشروانی، ج۴، ص۱۶۳.
[۳۳] بهوتی، منصور، کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۳، ۴۹۶.
پوشیدن نعلین یا تاسومه (نوعی دمپایی که روی آن باز و تنها دارای بند یا نخی است که بین انگشتان قرار می‌گیرد)
[۳۴] شیخ طوسی، النهایه، ج۲، ص۸۳، «نعل.
[۳۵] شربینی، محمد، مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۱۹.
را برای مرد احرام‌گزار جایز شمرده‌اند؛ ولی پوشیدن جوراب یا چکمه یا کفشی که همه روی پا را می‌پوشاند، حرام دانسته‌اند.
[۳۶] مالک بن انس، المدونة الکبری، ج۱، ص۴۶۳.
[۳۷] سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ، ج۴، ص۷.
[۳۸] ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۲.
برخی از فقیهان امامی
[۳۹] ابن زهره، حمزه، غنیة النزوع، ص۱۵۹.
[۴۰] علامه حلی، منتهی المطلب، ج۲، ص۷۸۲.
با مطلق دانستن احادیث
[۴۱] شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۴۶.
[۴۲] شیخ طوسی، التهذیب، ج۵، ص۳۸۴.
[۴۳] شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۴۰.
به حرمت هر‌گونه پوشش روی پا باور دارند. برخی نیز
[۴۴] شهید اول، الدروس، ج۱، ص۳۷۷.
[۴۵] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۵۰.
[۴۶] فیاض، محمد‌ اسحاق، تعالیق مبسوطه، ج۱۰، ص۲۱۶.
بدین استناد که در حدیث‌ها تنها از چکمه و جوراب یاد شده، گفته‌اند که تعمیم این دو مورد به موارد دیگر، به قرینه نیاز دارد. وانگهی ملاک ممنوعیت در آن دو مورد مشخص نشده تا بتوان به پشتوانه «تنقیح مناط» آن را تعمیم داد. پس خودداری از هر چه پا با آن پوشانده نمی‌شود، مانند پوشاندن پا هنگام خواب با ملحفه یا در حال نشستن با لباس احرام، لازم نیست.
[۴۷] شهید اول، الدروس، ج۱، ص۳۷۷.
[۴۸] شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۲، ص۲۵۷.
[۴۹] سبزواری، محمدباقر، ذخیرة المعاد، ج۱، ص۵۹۴.
برخی فقها مقتضای احتیاط را خودداری از پوشیدن هر چیز همانند چکمه و جوراب دانسته‌اند.
[۵۰] امام خمینی، مناسک الحج، ص۱۰۹.
[۵۱] تبریزی، جواد، التهذیب فی مناسک العمره، ج۲، ص۲۹۲.
در باور فقیهان مالکی و حنبلی و شافعی، پوشیدن هر‌گونه کفش یا چکمه که روی پا را بپوشاند، حرام است.
[۵۲] ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۵.
[۵۳] شربینی، محمد، مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۱۹.
حنفیان پوشیدن هر چیز را که برآمدگی رویِ پا را نپوشاند، جایز شمرده‌اند.
[۵۴] ابن‌عمر، محمد امین، الدر المختار، ج۲، ص۵۳۹.

برخی فقیهان امامی پوشاندن همه روی پای احرام‌گزار را حرام دانسته‌اند؛ ولی پوشاندن بخشی از آن را حرام نمی‌دانند. دلیل ایشان، تصریح روایات به جواز پوشیدن نعلین که بخشی‌ اندک از روی پا را می‌پوشاند و نیز عدم جواز پوشیدن چکمه است که همه‌ی روی پا را پوشش می‌دهد.
[۵۵] شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۲، ص۲۵۷.
[۵۶] فاضل هندی، کشف اللثام، ج۵، ص۳۸۲.
[۵۷] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۵۰.

شماری دیگر از فقیهان امامی، پوشاندن بخشی از پا را نیز حرام می‌دانند. دلیل آنان این است که لازمه حرمت پوشاندن همه‌ی روی پا، حرمت پوشاندن بخشی از آن نیز هست.
[۵۸] شهید ثانی، الروضة البهیه، ج۲، ص۲۴۴.
[۵۹] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۵۰.
در فقه شافعی و مالکی و حنبلی، پوشاندن بخشی از پا مانند پوشاندن همه آن حرام است.
[۶۰] ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۵.
[۶۱] النووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۲۵۸.
[۶۲] مقدسی، عبدالرحمن، الشرح الکبیر، ج۲، ص۵۵.
در فقه حنفی، پوشیدن هر چه که بالاتر از کعبین (برآمدگی دو طرف پا) را بپوشاند، حرام و پوشاندن پایین‌تر از آن جایز است.
[۶۳] الموصلی، عبدالله، الاختیار، ج۱، ص۱۴۴.



در منابع فقهی برای حکم حرمت پوشاندن پا، شرایطی یاد شده که مهم‌ترین موارد آن‌ها عبارتند از:

۳.۱ - مرد بودن احرام‌گزار

در باور مشهور فقیهان امامی
[۶۴] ابن‌ادریس، السرائر، ج۱، ص۵۴۴.
[۶۵] مقدس اردبیلی، مجمع الفائده، ج۶، ص۳۰۵.
[۶۶] خوئی، ابوالقاسم، المعتمد، ج۴، ص۱۵۳.
و همه فقیهان اهل سنت
[۶۷] مالک بن انس، المدونة الکبری، ج۱، ص۴۶۳.
[۶۸] النووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۲۵۸.
[۶۹] ابن‌عمر، محمد امین، حاشیة رد المحتار، ج۲، ص۵۳۹.
[۷۰] ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۲، ص۲۷۲.
به پشتوانه احادیث
[۷۱] احمدبن‌حنبل، مسند احمد، ج۲، ص۳، ۸.
[۷۲] بخاری، محمد، صحیح البخاری، ج۱، ص۴۲.
[۷۳] نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، ج۴، ص۲-۳.
از جمله روایات حاکی از جواز پوشیدن هر لباس برای زنان احرام‌گزار
[۷۴] شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۳۹-۳۴۰.
[۷۵] شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۴۴.
و نیز اجماع،
[۷۶] النووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۲۵۸.
[۷۷] ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۲.
حرمت پوشاندن پا از احکام ویژه مردان است؛ ولی شماری از فقیهان امامی
[۷۸] سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ج۱، ص۳۲۰.
[۷۹] محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۵۰.
به پشتوانه اطلاقِ احادیث
[۸۰] فاضل هندی، کشف اللثام، ج۵، ص۳۸۲.
و نیز قاعده اشتراک زن و مرد در احکام،
[۸۱] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۵۰.
بر آنند که پوشاندن پا بر زن احرام‌گزار نیز حرام است. ناقدان این دیدگاه، روایات دلالت‌گر بر حرمت پوشاندن پا را ویژه احرام‌گزار مرد می‌دانند و باور دارند که این روایات با احادیثی دیگر
[۸۲] شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۴۰.
[۸۳] شیخ طوسی، التهذیب، ج۵، ص۶۹، ۳۸۴.
[۸۴] شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۴۴.
که احرام زن را در هر لباسی جایز شمرده، مقیّد شده‌اند.
[۸۵] مقدس اردبیلی، مجمع الفائده، ج۶، ص۳۰۶.
[۸۶] شهید اول، الدروس، ج۱، ص۳۷۷.
[۸۷] خوئی، ابوالقاسم، المعتمد، ج۴، ص۱۵۳.


۳.۲ - فقدان ضرورت

در باور همه فقیهان امامی
[۸۸] ابن‌ادریس، السرائر، ج۱، ص۵۴۳.
[۸۹] علامه حلی، منتهی المطلب، ج۲، ص۷۸۲.
[۹۰] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۵۱.
واهل سنت
[۹۱] النووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۲۶۵.
[۹۲] سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ج۴، ص۷.
[۹۳] مغربی، محمد، مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۰۵.
[۹۴] ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۴.
در صورتی که احرام‌گزار نیازمند پوشیدن چکمه و جوراب شود و جایگزینی مانند نعلین در دسترس نداشته باشد، پوشاندن پا برایش جایز است، هر چند نیاز او به حد اضطرارِ برطرف کننده تکلیف نرسد.
[۹۵] خوئی، ابوالقاسم، المعتمد، ج۴، ص۱۴۴.
پشتوانه آن‌ها احادیثی است که به جواز پوشش در صورت نیاز تصریح کرده است.
[۹۶] بخاری، محمد، صحیح البخاری، ج۲، ص۲۱۵-۲۱۶.
[۹۷] شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۴۷.
برخی فقیهان امامی
[۹۸] سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ج۱، ص۳۲۰.
[۹۹] ابن حمزه، الوسیله، ص۱۶۳.
[۱۰۰] شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۲، ص۲۵۷.
به پشتوانه احادیث
[۱۰۱] شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۴۰.
[۱۰۲] شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۳۶، ۳۴۶.
به وجوب شکافتن کفش یا چکمه در صورت اضطرار، باور دارند و بر آنند که این احادیث، روایاتی را که به‌گونه مطلق پوشاندن پا را در فرض اضطرار تجویز کرده‌اند، مقید می‌کنند.
[۱۰۳] شیخ طوسی، الخلاف، ج۲، ص۲۹۵-۲۹۶.
[۱۰۴] علامه حلی، مختلف الشیعه، ج۴، ص۸۰-۸۱.
[۱۰۵] محقق کرکی، جامع المقاصد، ج۳، ص۱۸۵.
در برابر، شماری از فقیهان به پشتوانه اجماع و نیز اطلاق احادیثی که قابل تقیید با روایت‌های دیگر نیستند، شکافتن را واجب ندانسته‌اند.
[۱۰۶] محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۵.
[۱۰۷] موسوی عاملی، سیدمحمد، مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۳۸.
[۱۰۸] خوئی، ابوالقاسم، المعتمد، ج۴، ص۱۵۴.
شماری دیگر از فقیهان امامی به استحباب شکافتن باور دارند.
[۱۰۹] سبزواری، محمدباقر، ذخیرة المعاد، ج۳، ص۵۹۴.
فقیهان امامی در باره چگونگی شکافتن چندین سخن دارند؛ از جمله: شکافتن بخش روی پا،
[۱۱۰] سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ج۱، ص۳۲۰.
[۱۱۱] ابن حمزه، الوسیله، ص۱۶۳.
شکافتن آن تا زیر کعبین
[۱۱۲] شیخ طوسی، الخلاف، ج۱، ص۲۹۵.
و بریدن کفش تا زیر کعبین.
[۱۱۳] النووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۲۶۶.
[۱۱۴] سبزواری، محمدباقر، ذخیرة المعاد، ج۳، ص۵۹۴.
برخی جمع میان شکافتن و بریدن
[۱۱۵] ابن حمزه، الوسیله، ص۱۶۳.
را بهتر دانسته و آن را با احتیاط
[۱۱۶] موسوی عاملی، سیدمحمد، مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۳۴، ۳۳۹.
سازگار شمرده‌اند.
فقیهان شافعی
[۱۱۷] شربینی، محمد، مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۱۹.
[۱۱۸] النووی، یحیی بن شرف، روضة الطالبین، ج۲، ص۴۰۵.
[۱۱۹] مزنی، اسماعیل مختصر المزنی، ص۶۶.
و حنفی
[۱۲۰] سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ج۴، ص۷.
[۱۲۱] کاسانی، علاءالدین، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۸۳.
و مالکی
[۱۲۲] مالک بن انس، المدونة الکبری، ج۱، ص۴۶۳.
[۱۲۳] مغربی، محمد، مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۰۵.
به پشتوانه حدیث نبوی
[۱۲۴] بخاری، محمد، صحیح البخاری، ج۷، ص۴۹.
[۱۲۵] نیشابوری، مسلم‌، صحیح مسلم، ج۴، ص۳.
[۱۲۶] ابن‌ماجه، محمدبن‌یزید سنن ابن ماجه، ج۲، ص۹۷۶.
در صورت اضطرار به پوشیدن کفش به سبب نبودن نعلین، به وجوب بریدن آن تا زیر کعبین باور دارند. در برابر، فقیهان حنبلی
[۱۲۷] ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۲-۲۷۳.
[۱۲۸] بهوتی، منصور، کشاف القناع، ج۲، ص۴۹۵.
به پشتوانه حدیثی از پیامبر۹ که از شکافتن سخن به میان نیاورده و نیز حدیثی از امام علی۷ که این کار را دارای مفسده شمرده،
[۱۲۹] ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۴.
بر آنند که احرام‌گزار می‌تواند کفش را بدون بریدن بپوشد.


فقیهان اهل سنت
[۱۳۰] سمرقندی، علاءالدین، تحفة الفقهاء، ج۱، ص۴۲۰.
[۱۳۱] ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۵.
[۱۳۲] النووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۲۴۹-۲۵۰.
با قیاس پوشاندن پا به ازاله مو در احرام
[۱۳۳] النووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۲۴۹-۲۵۰.
و بیشتر فقیهان امامی
[۱۳۴] سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ج۱، ص۳۵۰.
[۱۳۵] شیخ طبرسی، المؤتلف من المختلف، ج۱، ص۳۷۲.
[۱۳۶] خوئی، ابوالقاسم، المعتمد، ج۴، ص۱۵۲.
به پشتوانه احادیث
[۱۳۷] شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۴۸-۳۴۹.
[۱۳۸] شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۳۶۹-۳۷۰.
و قاعده احتیاط
[۱۳۹] خوئی، ابوالقاسم، المعتمد، ج۴، ص۱۵۲.
به وجوب کفاره در صورت پوشاندن روی پا باور دارند. برخی فقیهان امامی متاخّر برای پوشاندن پا کفاره‌ای برنمی‌شمرند
[۱۴۰] فیاض، محمد‌ اسحاق، تعالیق مبسوطه، ج۱۰، ص۲۱۵.
[۱۴۱] مکارم شیرازی، ناصر، مناسک جامع حج، ص۱۳۵.
و بعضی نیز به تفصیل باور دارند؛ یعنی پوشیدن چکمه و مانند آن را موجب کفاره ندانسته، ولی پوشیدن جوراب و شبیه آن را مایه کفاره شمرده‌اند.
[۱۴۲] سیستانی، علی، مناسک الحج، ص۱۲۳.
[۱۴۳] وحید خراسانی، حسین، مناسک الحج، ص۱۲۵-۱۲۶.
[۱۴۴] شبیری زنجانی، موسی، مناسک زائر، ص۷۸.

کفاره پوشاندن پا در باور فقیهان امامی، قربانی کردن یک گوسفند است.
[۱۴۵] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۰۴.
[۱۴۶] علامه حلی، قواعد الاحکام، ج۱، ص۴۷۰.
[۱۴۷] فاضل هندی، کشف اللثام، ج۶، ص۴۶۰.
در فقه شافعی،
[۱۴۸] النووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۲۵۰-۲۵۱.
مالکی
[۱۴۹] مقدسی، عبدالرحمن، الشرح الکبیر، ج۲، ص۶۶-۶۷.
و حنبلی
[۱۵۰] ابوالبرکات، مجدالدین، المحرر فی الفقه، ج۱، ص۲۳۸-۲۳۹.
با قیاس کردن کفاره پوشاندن پا به کفاره حلق (تراشیدن سر) این دو کفاره مانند یکدیگر شمرده شده‌اند. یعنی احرام‌گزار میان قربانی کردن یک گوسفند، سه روز روزه گرفتن، یا غذا دادن به ۶ مسکین مخیّر است. در فقه حنفی، این تخییر تنها در صورت عذر و اضطرار است و اگر کسی بدون عذر و اضطرار و به صورت عمدی پای خود را بپوشاند، برای پوشاندن یک روز کامل، باید یک گوسفند کفاره دهد و برای کمتر از آن، باید صدقه بپردازد.
[۱۵۱] کاسانی، علاءالدین، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۸۶-۱۸۷.

برابر با فقه شافعی،
[۱۵۲] النووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۲۴۹-۲۵۰، ۲۶۵.
حنفی
[۱۵۳] سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ج۴، ص۱۲۶-۱۲۷.
و مالکی
[۱۵۴] دسوقی، محمد، حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۵۶.
به پشتوانه روایات
[۱۵۵] بخاری، محمد، صحیح البخاری، ج۲، ص۱۴۶.
[۱۵۶] نیشابوری، مسلم‌، صحیح مسلم، ج۴، ص۲.
اگر احرام‌گزاری که دسترسی به نعلین ندارد و کفش یا چکمه می‌پوشد، کفش یا چکمه را بُرش یا شکاف ندهد، باید کفاره دهد. فقیهان حنبلی
[۱۵۷] ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۳-۲۷۴.
به پشتوانه روایاتی دیگر
[۱۵۸] نیشابوری، مسلم‌، صحیح مسلم، ج۴، ص۳.
و نیز برخی فقیهان امامی
[۱۵۹] محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۵.
[۱۶۰] موسوی عاملی، سیدمحمد، مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۳۸.
[۱۶۱] خوئی، ابوالقاسم، المعتمد، ج۴، ص۱۵۳-۱۵۴.
با نقد روایات دلالت‌گر بر بریدن یا شکافتن کفش، نشکافتن آن را موجب کفاره نمی‌دانند.
فقیهان حنبلی
[۱۶۲] ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۵.
و مالکی
[۱۶۳] ابن رشد، محمدبن احمد، بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۱۸، ۲۷۹.
و بیشتر شافعیان
[۱۶۴] رافعی، عبدالکریم، فتح العزیز، ج۷، ص۴۵۳-۴۵۴.
[۱۶۵] النووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۲۴۹-۲۵۰.
و گروهی از امامیان
[۱۶۶] شیخ طوسی، الخلاف، ج۲، ص۲۹۶.
[۱۶۷] علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۹۹.
به دلیل احادیث
[۱۶۸] بخاری، محمد، صحیح البخاری، ج۲، ص۱۴۶.
[۱۶۹] نیشابوری، مسلم‌، صحیح مسلم، ج۴، ص۲.
[۱۷۰] شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۴۷.
باور دارند که اگر احرام‌گزار با وجود نعلین، چکمه را برش دهد و از آن استفاده کند، کفاره بر او واجب می‌شود. حنفیان
[۱۷۱] سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ج۴، ص۱۲۷.
[۱۷۲] ابن‌عمر، محمد امین، حاشیة رد المحتار، ج۲، ص۵۳۹.
و برخی شافعیان
[۱۷۳] رافعی، عبدالکریم، فتح العزیز، ج۷، ص۴۵۳-۴۵۴.
[۱۷۴] النووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۲۵۰.
به دلیل مشابهت چکمه برش داده شده با نعلین، به عدم وجوب کفاره باور دارند.
فقیهان امامی
[۱۷۵] علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۰۰.
[۱۷۶] محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۵.
[۱۷۷] علامه حلی، تحریر الاحکام، ج۲، ص۳۰.
و حنبلی
[۱۷۸] ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۶.
برای احرام‌گزاری که نعلین داشته باشد، ولی به سببی نتواند از آن استفاده کند، کفاره را واجب نمی‌دانند؛ چراکه وجود نعلین در این صورت مانند نبودِ آن است. بیشینه نزدیک به تمام فقیهان امامی
[۱۷۹] شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۲، ص۲۵۸.
پوشاندن پا در صورت اضطرار، مانند نبودِ نعلین
[۱۸۰] موسوی گلپایگانی، محمدرضا، کتاب الحج، ص۱۳۱.
را موجب کفاره نمی‌دانند؛ ولی فقیهان حنفی
[۱۸۱] سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ج۴، ص۱۲۸.
[۱۸۲] کاسانی، علاءالدین، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۸۸.
و‌اندکی از فقیهان امامی
[۱۸۳] فاضل هندی، کشف اللثام، ج۵، ص۳۸۳.
در صورت اضطرار کفاره را واجب می‌شمرند.




۱) الاختیار لتعلیل المختار: عبدالله بن محمد الموصلی (م،۶۸۳ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۳۵۶ق
۲) بدایة المجتهد: ابن رشد القرطبی (م،۵۹۵ق.) ، به کوشش العطار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق
۳) بدائع الصنائع: علاء الدین الکاسانی (م،۵۸۷ق.) ، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق
۴) تحریر الاحکام الشرعیه: العلامة الحلی (م،۷۲۶ق.) ، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۲۰ق
۵) تحفة الفقهاء: علاء الدین السمرقندی (م،۵۳۵ق./۵۳۹ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق
۶) تعالیق مبسوطه: محمد اسحق الفیاض، انتشارات محلاتی
۷) تهذیب الاحکام: الطوسی (م،۴۶۰ق.) ، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
۸) التهذیب فی مناسک العمرة و الحج: جواد بن علی تبریزی (م،۱۴۲۷ق.)
۹) الثمر الدانی: الآبی الازهری (م،۱۳۳۰ق.) ، بیروت، المکتبة الثقافیه
۱۰) جامع الفتاوی: موسوی شاهرودی، قم، مشعر، ۱۴۲۸ق
۱۱) جامع المقاصد: الکرکی (م،۹۴۰ق.) ، قم، آل البیت، ۱۴۱۱ق
۱۲) جواهر الکلام: النجفی (م،۱۲۶۶ق.) ، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی
۱۳) حاشیة الدسوقی: الدسوقی (م،۱۲۳۰ق.) ، دار احیاء الکتب العربیه
۱۴) حاشیة رد المحتار: ابن عابدین (م،۱۲۵۲ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق
۱۵) الحدائق الناضره: یوسف البحرانی (م،۱۱۸۶ق.) ، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ش
۱۶) حواشی الشروانی و العبادی: الشروانی (م،۱۳۰۱ق.) و العبادی (م. ۹۹۴ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی
۱۷) الخلاف: الطوسی (م،۴۶۰ق.) ، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۷ق
۱۸) الدر المختار: الحصکفی (م،۱۰۸۸ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق
۱۹) الدروس الشرعیه: الشهید الاول (م،۷۸۶ق.) ، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق
۲۰) ذخیرة المعاد: محمد باقر السبزواری (م،۱۰۹۰ق.) ، آل البیت
۲۱) الروضة البهیة فی شرح اللمعه: الشهید الثانی (م،۹۶۵ق.) ، به کوشش کلانتر، قم، مکتبة الداوری، ۱۴۱۰ق
۲۲) روضة الطالبین: النووی (م،۶۷۶ق.) ، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه
۲۳) السرائر: ابن ادریس (م،۵۹۸ق.) ، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق
۲۴) سنن ابن ماجه: ابن ماجه (م،۲۷۵ق.) ، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق
۲۵) سنن الترمذی: الترمذی (م،۲۷۹ق.) ، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۲ق
۲۶) شرائع الاسلام: المحقق الحلی (م،۶۷۶ق.) ، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، ۱۴۰۹ق
۲۷) الشرح الکبیر: ابوالبرکات (م،۱۲۰۱ق.) ، مصر، دار احیاء الکتب العربیه
۲۸) صحیح البخاری: البخاری (م،۲۵۶ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق
۲۹) صحیح مسلم: مسلم (م،۲۶۱ق.) ، بیروت، دار الفکر
۳۰) غنیة النزوع: ابن زهرة الحلبی (م،۵۸۵ق.) ، به کوشش بهادری، قم، مؤسسه امام صادق، ۱۴۱۷ق
۳۱) فتح العزیز: عبدالکریم بن محمد الرافعی (م،۶۲۳ق.) ، دار الفکر
۳۲) قواعد الاحکام: العلامة الحلی (م،۷۲۶ق.) ، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۳ق
۳۳) کتاب الحج: محمد رضا گلپایگانی، به کوشش صابری، قم
۳۴) الکافی: الکلینی (م،۳۲۹ق.) ، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش
۳۵) کشاف القناع: منصور البهوتی (م،۱۰۵۱ق.) ، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق
۳۶) کشف اللثام: الفاضل الهندی (م،۱۱۳۷ق.) ، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق
۳۷) المبسوط فی فقه الامامیه: الطوسی (م،۴۶۰ق.) ، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه
۳۸) المبسوط: السرخسی (م،۴۸۳ق.) ، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق
۳۹) مجمع الفائدة و البرهان: المحقق الاردبیلی (م،۹۹۳ق.) ، به کوشش عراقی و دیگران، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق
۴۰) المجموع شرح المهذب: النووی (م،۶۷۶ق.) ، دار الفکر
۴۱) المحرر فی الفقه: مجدالدین ابوالبرکات (م،۶۵۲ق.) ، ریاض، مکتبة المعارف، ۱۴۰۴ق
۴۲) مختصر المزنی: المزنی (م،۲۶۳ق.) ، بیروت، دار المعرفه
۴۳) مختلف الشیعه: العلامة الحلی (م،۷۲۶ق.) ، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق
۴۴) مدارک الاحکام: سید محمد بن علی الموسوی العاملی (م،۱۰۰۹ق.) ، قم، آل البیت، ۱۴۱۰ق
۴۵) المدونة الکبری: مالک بن انس (م،۱۷۹ق.) ، مصر، مطبعة السعاده
۴۶) مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام: الشهید الثانی (م،۹۶۵ق.) ، قم، معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق
۴۷) مسند احمد: احمد بن حنبل (م،۲۴۱ق.) ، بیروت، دار صادر
۴۸) مصباح الهدی: محمد تقی آملی، تهران، ناشر: مؤلف، ۱۳۸۰ق
۴۹) المعتمد فی شرح المناسک: محاضرات الخوئی (م،۱۴۱۳ق.) ، الخلخالی، قم، مدرسة دار العلم، ۱۴۱۰ق
۵۰) مغنی المحتاج: محمد الشربینی (م،۹۷۷ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق
۵۱) المقنعه: المفید (م،۴۱۳ق.) ، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق
۵۲) من لا یحضره الفقیه: الصدوق (م،۳۸۱ق.) ، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق
۵۳) مناسک الحج: الخوئی، قم، ۱۴۱۱ق
۵۴) مناسک الحج: السیستانی، قم، ۱۴۱۳ق
۵۵) مناسک الحج: وحید خراسانی
۵۶) مناسک جامع حج: مکارم شیرازی، قم، مدرسة الامام علی بن ابی‌طالب، ۱۴۲۶ق
۵۷) مناسک حج با حواشی مراجع تقلید: محمد رضا محمودی، مشعر، ۱۴۲۹ق
۵۸) مناسک زائر: شبیری زنجانی، قم، شهاب‌ الدین، ۱۴۲۷ق
۵۹) منتهی المطلب: العلامة الحلی (م،۷۲۶ق.) ، چاپ سنگی
۶۰) مواهب الجلیل: الحطاب الرعینی (م،۹۵۴ق.) ، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق
۶۱) الموطّا: مالک بن انس (م،۱۷۹ق.) ، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۶ق
۶۲) المؤتلف من المختلف بین ائمة السلف: الطبرسی (م،۵۴۸ق.) ، به کوشش گروهی از اساتید، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، ۱۴۱۰ق
۶۳) النهایه: مبارک ابن اثیر (م،۶۰۶ق.) ، به کوشش الزاوی و الطناحی، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۷ش
۶۴) وسائل الشیعه: الحر العاملی (م،۱۱۰۴ق.) ، قم، آل البیت، ۱۴۱۲ق
۶۵) الوسیلة الی نیل الفضیله: ابن حمزه (م،۵۶۰ق.) ، به کوشش الحسون، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۸ق.






۱. ابن ادریس، السرائر، ج۱، ص۵۴۳.    
۲. علامه حلی، تحریر الاحکام، ج۲، ص۳۰.    
۳. مقدس اردبیلی، مجمع الفائده، ج۶، ص۳۰۴.    
۴. مالک ابن انس، المدونة الکبری، ج۱، ص۴۶۳.    
۵. سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ج۴، ص۷.    
۶. النووی، یحیی بن شرف، روضة الطالبین، ج۲، ص۴۰۵.
۷. ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۲.
۸. موسوی عاملی، سیدمحمد، مدارک الاحکام، ج۷ص۳۳۷.    
۹. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۵۰.    
۱۰. خوئی، ابوالقاسم، المعتمد، ج۴، ص۱۵۲.    
۱۱. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۵۱.    
۱۲. بحرانی، یوسف، الحدائق، ج۱۵، ص۴۴۲.    
۱۳. سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ج۴، ص۷.    
۱۴. ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۱-۲۷۲.
۱۵. النووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۲۴۹-۲۵۸.    
۱۶. ابی‌اظهری، صالح، الثمر الدانی، ص۳۸۲-۳۸۳.    
۱۷. ابن زهره، حمزه، غنیة النزوع، ص۱۵۹.    
۱۸. علامه حلی، منتهی المطلب، ج۲، ص۷۸۲.    
۱۹. موسوی عاملی، سیدمحمد، مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۳۷.    
۲۰. شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۴۱.
۲۱. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۴۰.
۲۲. شیخ طوسی، التهذیب، ج۵، ص۶۹.
۲۳. بخاری، محمد، صحیح البخاری، ج۱، ص۴۲.
۲۴. بخاری، محمد، صحیح البخاری، ج۲، ص۲۱۵.
۲۵. نیشابوری، مسلم‌، صحیح مسلم، ج۴، ص۲-۳.
۲۶. ترمذی، محمد‌بن‌عیسی، سنن الترمذی، ج۲، ص۱۶۵.
۲۷. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۲، ص۲۵۷.
۲۸. آملی، محمد‌تقی، مصباح الهدی، ج۱۲، ص۵۵۵.
۲۹. امام خمینی، مناسک حج، ص۲۴۱.
۳۰. سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ج۴، ص۱۲۶-۱۲۷.
۳۱. مغربی، محمد، مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۰۵-۲۰۶.
۳۲. شروانی، عبدالحمید، حواشی الشروانی، ج۴، ص۱۶۳.
۳۳. بهوتی، منصور، کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۳، ۴۹۶.
۳۴. شیخ طوسی، النهایه، ج۲، ص۸۳، «نعل.
۳۵. شربینی، محمد، مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۱۹.
۳۶. مالک بن انس، المدونة الکبری، ج۱، ص۴۶۳.
۳۷. سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ، ج۴، ص۷.
۳۸. ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۲.
۳۹. ابن زهره، حمزه، غنیة النزوع، ص۱۵۹.
۴۰. علامه حلی، منتهی المطلب، ج۲، ص۷۸۲.
۴۱. شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۴۶.
۴۲. شیخ طوسی، التهذیب، ج۵، ص۳۸۴.
۴۳. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۴۰.
۴۴. شهید اول، الدروس، ج۱، ص۳۷۷.
۴۵. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۵۰.
۴۶. فیاض، محمد‌ اسحاق، تعالیق مبسوطه، ج۱۰، ص۲۱۶.
۴۷. شهید اول، الدروس، ج۱، ص۳۷۷.
۴۸. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۲، ص۲۵۷.
۴۹. سبزواری، محمدباقر، ذخیرة المعاد، ج۱، ص۵۹۴.
۵۰. امام خمینی، مناسک الحج، ص۱۰۹.
۵۱. تبریزی، جواد، التهذیب فی مناسک العمره، ج۲، ص۲۹۲.
۵۲. ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۵.
۵۳. شربینی، محمد، مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۱۹.
۵۴. ابن‌عمر، محمد امین، الدر المختار، ج۲، ص۵۳۹.
۵۵. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۲، ص۲۵۷.
۵۶. فاضل هندی، کشف اللثام، ج۵، ص۳۸۲.
۵۷. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۵۰.
۵۸. شهید ثانی، الروضة البهیه، ج۲، ص۲۴۴.
۵۹. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۵۰.
۶۰. ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۵.
۶۱. النووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۲۵۸.
۶۲. مقدسی، عبدالرحمن، الشرح الکبیر، ج۲، ص۵۵.
۶۳. الموصلی، عبدالله، الاختیار، ج۱، ص۱۴۴.
۶۴. ابن‌ادریس، السرائر، ج۱، ص۵۴۴.
۶۵. مقدس اردبیلی، مجمع الفائده، ج۶، ص۳۰۵.
۶۶. خوئی، ابوالقاسم، المعتمد، ج۴، ص۱۵۳.
۶۷. مالک بن انس، المدونة الکبری، ج۱، ص۴۶۳.
۶۸. النووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۲۵۸.
۶۹. ابن‌عمر، محمد امین، حاشیة رد المحتار، ج۲، ص۵۳۹.
۷۰. ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۲، ص۲۷۲.
۷۱. احمدبن‌حنبل، مسند احمد، ج۲، ص۳، ۸.
۷۲. بخاری، محمد، صحیح البخاری، ج۱، ص۴۲.
۷۳. نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، ج۴، ص۲-۳.
۷۴. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۳۹-۳۴۰.
۷۵. شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۴۴.
۷۶. النووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۲۵۸.
۷۷. ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۲.
۷۸. سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ج۱، ص۳۲۰.
۷۹. محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۵۰.
۸۰. فاضل هندی، کشف اللثام، ج۵، ص۳۸۲.
۸۱. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۵۰.
۸۲. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۴۰.
۸۳. شیخ طوسی، التهذیب، ج۵، ص۶۹، ۳۸۴.
۸۴. شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۴۴.
۸۵. مقدس اردبیلی، مجمع الفائده، ج۶، ص۳۰۶.
۸۶. شهید اول، الدروس، ج۱، ص۳۷۷.
۸۷. خوئی، ابوالقاسم، المعتمد، ج۴، ص۱۵۳.
۸۸. ابن‌ادریس، السرائر، ج۱، ص۵۴۳.
۸۹. علامه حلی، منتهی المطلب، ج۲، ص۷۸۲.
۹۰. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۵۱.
۹۱. النووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۲۶۵.
۹۲. سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ج۴، ص۷.
۹۳. مغربی، محمد، مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۰۵.
۹۴. ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۴.
۹۵. خوئی، ابوالقاسم، المعتمد، ج۴، ص۱۴۴.
۹۶. بخاری، محمد، صحیح البخاری، ج۲، ص۲۱۵-۲۱۶.
۹۷. شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۴۷.
۹۸. سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ج۱، ص۳۲۰.
۹۹. ابن حمزه، الوسیله، ص۱۶۳.
۱۰۰. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۲، ص۲۵۷.
۱۰۱. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۴۰.
۱۰۲. شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۳۶، ۳۴۶.
۱۰۳. شیخ طوسی، الخلاف، ج۲، ص۲۹۵-۲۹۶.
۱۰۴. علامه حلی، مختلف الشیعه، ج۴، ص۸۰-۸۱.
۱۰۵. محقق کرکی، جامع المقاصد، ج۳، ص۱۸۵.
۱۰۶. محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۵.
۱۰۷. موسوی عاملی، سیدمحمد، مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۳۸.
۱۰۸. خوئی، ابوالقاسم، المعتمد، ج۴، ص۱۵۴.
۱۰۹. سبزواری، محمدباقر، ذخیرة المعاد، ج۳، ص۵۹۴.
۱۱۰. سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ج۱، ص۳۲۰.
۱۱۱. ابن حمزه، الوسیله، ص۱۶۳.
۱۱۲. شیخ طوسی، الخلاف، ج۱، ص۲۹۵.
۱۱۳. النووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۲۶۶.
۱۱۴. سبزواری، محمدباقر، ذخیرة المعاد، ج۳، ص۵۹۴.
۱۱۵. ابن حمزه، الوسیله، ص۱۶۳.
۱۱۶. موسوی عاملی، سیدمحمد، مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۳۴، ۳۳۹.
۱۱۷. شربینی، محمد، مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۱۹.
۱۱۸. النووی، یحیی بن شرف، روضة الطالبین، ج۲، ص۴۰۵.
۱۱۹. مزنی، اسماعیل مختصر المزنی، ص۶۶.
۱۲۰. سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ج۴، ص۷.
۱۲۱. کاسانی، علاءالدین، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۸۳.
۱۲۲. مالک بن انس، المدونة الکبری، ج۱، ص۴۶۳.
۱۲۳. مغربی، محمد، مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۰۵.
۱۲۴. بخاری، محمد، صحیح البخاری، ج۷، ص۴۹.
۱۲۵. نیشابوری، مسلم‌، صحیح مسلم، ج۴، ص۳.
۱۲۶. ابن‌ماجه، محمدبن‌یزید سنن ابن ماجه، ج۲، ص۹۷۶.
۱۲۷. ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۲-۲۷۳.
۱۲۸. بهوتی، منصور، کشاف القناع، ج۲، ص۴۹۵.
۱۲۹. ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۴.
۱۳۰. سمرقندی، علاءالدین، تحفة الفقهاء، ج۱، ص۴۲۰.
۱۳۱. ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۵.
۱۳۲. النووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۲۴۹-۲۵۰.
۱۳۳. النووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۲۴۹-۲۵۰.
۱۳۴. سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ج۱، ص۳۵۰.
۱۳۵. شیخ طبرسی، المؤتلف من المختلف، ج۱، ص۳۷۲.
۱۳۶. خوئی، ابوالقاسم، المعتمد، ج۴، ص۱۵۲.
۱۳۷. شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۴۸-۳۴۹.
۱۳۸. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۳۶۹-۳۷۰.
۱۳۹. خوئی، ابوالقاسم، المعتمد، ج۴، ص۱۵۲.
۱۴۰. فیاض، محمد‌ اسحاق، تعالیق مبسوطه، ج۱۰، ص۲۱۵.
۱۴۱. مکارم شیرازی، ناصر، مناسک جامع حج، ص۱۳۵.
۱۴۲. سیستانی، علی، مناسک الحج، ص۱۲۳.
۱۴۳. وحید خراسانی، حسین، مناسک الحج، ص۱۲۵-۱۲۶.
۱۴۴. شبیری زنجانی، موسی، مناسک زائر، ص۷۸.
۱۴۵. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۰۴.
۱۴۶. علامه حلی، قواعد الاحکام، ج۱، ص۴۷۰.
۱۴۷. فاضل هندی، کشف اللثام، ج۶، ص۴۶۰.
۱۴۸. النووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۲۵۰-۲۵۱.
۱۴۹. مقدسی، عبدالرحمن، الشرح الکبیر، ج۲، ص۶۶-۶۷.
۱۵۰. ابوالبرکات، مجدالدین، المحرر فی الفقه، ج۱، ص۲۳۸-۲۳۹.
۱۵۱. کاسانی، علاءالدین، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۸۶-۱۸۷.
۱۵۲. النووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۲۴۹-۲۵۰، ۲۶۵.
۱۵۳. سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ج۴، ص۱۲۶-۱۲۷.
۱۵۴. دسوقی، محمد، حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۵۶.
۱۵۵. بخاری، محمد، صحیح البخاری، ج۲، ص۱۴۶.
۱۵۶. نیشابوری، مسلم‌، صحیح مسلم، ج۴، ص۲.
۱۵۷. ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۳-۲۷۴.
۱۵۸. نیشابوری، مسلم‌، صحیح مسلم، ج۴، ص۳.
۱۵۹. محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۵.
۱۶۰. موسوی عاملی، سیدمحمد، مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۳۸.
۱۶۱. خوئی، ابوالقاسم، المعتمد، ج۴، ص۱۵۳-۱۵۴.
۱۶۲. ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۵.
۱۶۳. ابن رشد، محمدبن احمد، بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۱۸، ۲۷۹.
۱۶۴. رافعی، عبدالکریم، فتح العزیز، ج۷، ص۴۵۳-۴۵۴.
۱۶۵. النووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۲۴۹-۲۵۰.
۱۶۶. شیخ طوسی، الخلاف، ج۲، ص۲۹۶.
۱۶۷. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۹۹.
۱۶۸. بخاری، محمد، صحیح البخاری، ج۲، ص۱۴۶.
۱۶۹. نیشابوری، مسلم‌، صحیح مسلم، ج۴، ص۲.
۱۷۰. شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۴۷.
۱۷۱. سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ج۴، ص۱۲۷.
۱۷۲. ابن‌عمر، محمد امین، حاشیة رد المحتار، ج۲، ص۵۳۹.
۱۷۳. رافعی، عبدالکریم، فتح العزیز، ج۷، ص۴۵۳-۴۵۴.
۱۷۴. النووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۲۵۰.
۱۷۵. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۰۰.
۱۷۶. محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۵.
۱۷۷. علامه حلی، تحریر الاحکام، ج۲، ص۳۰.
۱۷۸. ذهبی، شمس‌الدین، المغنی، ج۳، ص۲۷۶.
۱۷۹. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۲، ص۲۵۸.
۱۸۰. موسوی گلپایگانی، محمدرضا، کتاب الحج، ص۱۳۱.
۱۸۱. سرخسی، محمد‌ بن‌ احمد، المبسوط، ج۴، ص۱۲۸.
۱۸۲. کاسانی، علاءالدین، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۸۸.
۱۸۳. فاضل هندی، کشف اللثام، ج۵، ص۳۸۳.







جعبه ابزار