پیمان بغداد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قرارداد همکاری سیاسی – نظامی بین عراق و
ترکیه امضا شده بود که
انگلستان،
پاکستان و
ایران به این پیمان پیوستند و در بغداد بامضا رسید که
مشهور به پیمان بغداد شد.
در
سال ۱۹۵۲م. به مناسبت سالگرد امضای
قرارداد انگلیس با شرکت نفت عراق،
شورش گستردهای در کشور عراق بر پا شد که نه تنها کارگران، بلکه طبقه روشنفکر را نیز در بر گرفت. آوریل ۱۹۳۵م. "شاه فیصل دوّم" در حالی سر رشته امور را به دست گرفت که عراق، یکپارچه آشفته بود. فیصل برای اجرای برخی اصلاحات اجتماعی، "نوریسعید" را کنار گذاشت و "فاضلجمالی" را مامور تشکیل کابینه کرد.
انتخاب دکتر "محمد فاضلجمالی" به عنوان مهره آمریکا و خریدار اسلحه از این کشور، نشانه گامنهادن
استعمار جدید ایالات متحده در سیاست عراق بود. جمالی با اعطای آزادیهای نیمبندِ داخلی، فعالیت احزاب چپگرای طرفدار شوروی را محدود و اعضایشان را دستگیر کرد. در مقابل، مخالفان دولت نیز زیر چتر «
جبهه ملی» متحد شدند.
نوریسعید در آغاز سال ۱۹۵۴م. برای دوازدهیمن بار به نخست وزیری رسید. او به شدت به سرکوب اصلاحطلبان، بهویژه کمونیستها پرداخت که به تازگی دامنه فعالیتشان گسترش یافته بود. کلیه احزاب مخالف، غیر قانونی
اعلام شدند، مطبوعات تحت کنترل دولت در آمد،
تبلیغات ضد شوروی توسعه یافت و سرانجام روابط سیاسی عراق و شوروی در اواسط سال ۱۹۵۴م. قطع شد.
در همین زمان، مذاکراتی بین هیئت نمایندگی عراق و دولت واشنگتن برای اخذ کمکهای اقتصادی و نظامی آغاز شد. نوریسعید این بار به تحریک آمریکا، مقدمات «پیمان دفاع منطقهای» را با عضویت
عراق،
ترکیه،
ایران،
پاکستان،
لبنان،
اردن،
سوریه،
مصر،
انگلیس و حتی آمریکا فراهم آورد؛ ولی توفیقی در این راه به دست نیاورد تا اینکه همراه فیصل دوّم در ۱۲ مارس ۱۹۵۴ از پاکستان دیدن کرد. در فوریه ۱۹۵۵م. قرارداد همکاری سیاسی – نظامی بین عراق و ترکیه امضا شد که دو هسته نخستین پیمان بغداد بودند. انگلستان، پاکستان و ایران به ترتیب در ۵ و ۲۳ نوامبر ۱۹۵۵م. به این پیمان پیوستند. این پیمان چون در بغداد صورت گرفت به «پیمان بغداد» مشهور شد.
به علت تشویق آمریکا و انگلیس این کشورها به پیمان بغداد پیوستند تا هر چه بیشتر زیر نفوذ این دو
قدرت قرار گیرند.
در پیماننامه بغداد موادی بکار رفته است از جمله امنیت و دفاع از اراضی کشورها، عدم دخالت در امور داخلی همدیگر و غیره میباشد.
طرفین قراداد متضمن شدند برای حفظ
امنیت و دفاع از تمامیت ارضی خود، طبق ماده ۵۱ منشور ملل متحد با یکدیگر همکاری کنند و میتوانند هرگونه اقدامی را به منظور اجرای این همکاری، با انعقاد قراردادهای مخصوصی بین طرفین، تصویب کنند.
برای عملیکردن این همکاری ـ که در ماده اوّل ذکر شده ـ و اقدام به تامین آن، مقاماتِ صلاحیتدار طرفین، متعاهدین باید در جلسهای مشترک اخذ تصمیم کنند و اجرای اقدامات مذبور موقعی به مرحله عمل میرسد که از طرف دولتین متعاهدین تصویب شده باشد.
طرفین متعهد میشوند از هر نوع، دخالت در امور داخلی یکدیگر بپرهیزند و هر گونه اختلاف را به صورت مسالمتآمیز و طبق منشور متحد حل و فصل کنند.
طرفین تاکید میکنند که هیچ یک از مفاد این پیمان، با تعهدات بینالمللی ـ که هر یک با دولت و یا دولتهای ثالثی دارند ـ منافات ندارد و مخلّ تعهدات بینالمللی نیست. طرفین تعهد میکنند، در تعهدات بینالمللی مغایر با این پیمان وارد نشوند.
پیوستن به این پیمان برای هر یک از دولتهای اتحادیه عرب و دولتهای دیگر مانعی ندارد مشروط بر اینکه به
صلح و امنیت این منطقه علاقهمند باشند و طرفین، آنها را به رسمیت کامل بشناسند. این پیوستن از تاریخ تسلیم اسناد الحاق دولت مربوط به وزارت امور خارجه عراق ملزم به اجرا خواهد بود.
هر یک از دولتهای ملحق به این پیمان، حق دارد طبق ماده اوّل آن، قراردادهای مخصوصی با یک یا بیشتر از دولتهای عضو این پیمان منعقد کند و مقام صلاحیتدار هر یک از دولتهای ملحق شده، حق دارد طبق ماده دوّم، هرگونه اقدامی را تعیین و تثبیت کند. این امور به محض تصویب از طرف دولت مربوطه، اجرا خواهد شد.
شورای دائمی متشکل از ورزا برای اقدام به هدفهای این پیمان، زمانی تشکیل میشود که تعداد اعضای آن کمتر از ۴ عضو نباشد و در این صورت است که شورا اقدام به تصویب آییننامه داخلی خود خواهد کرد.
مدت اعتبار این پیمان ۵ سال است و نیز برای مدتهای پنجساله، تجدید و محسوب میشود. هر یک از اعضا حق دارد از پیمان خارج شود، مشروط بر اینکه این موضوع را قبل از شش ماه از تاریخ پایان مدتهای مذکور به اعضای دیگر
ابلاغ کند و در این صورت، مفاد پیمان برای بقیه اعضا معتبر است.
تصویب این پیمان بر عهده طرفین است و اسناد مصوب در «
آنکارا»
مبادله میشود و از تاریخ مبادله به اجرا در میآید. نمایندگان تامالاختیار، پیمان فوق را در بغداد و در دو
نسخه به
زبان عربی، ترکی و انگلیسی در تاریخ دوّم
رجب ۱۳۷۴ه. ق. مطابق با ۲۴ فوریه ۱۹۵۵م. امضا کردند.
پس از سالها تلاشِ غرب برای حفظ خاورمیانه از خطر کمونیزم، در فوریه ۱۹۵۵م. پیمان بغداد بین ترکیه و عراق امضا شد تا امنیت خاورمیانه به سود امپریالیزم آمریکا و انگلیس تضمین شود. عراق با اینکه عضو اتحادیه عرب بود، تشکیل این پیمان را مجاز میدانست و به ماده ۵۱ منشور ملل متحد استناد میکرد. انگلستان، پاکستان و ایران نیز به این پیمان پیوستند؛ امّا آمریکا با اینکه گرداننده اصلی این پیمان بود، ظاهراً به آن ملحق نشد تا دوستی اعراب را از دست ندهد و در یک
جنگ تبلیغاتی جدید رو در روی
شوروی قرار نگیرد و به مشکلات سنای آمریکا نیز برخورد نکند.
استدلال ایران این بود که در دو
جنگ جهانی (اوّل و دوّم) بیطرفیاش رعایت نشده و به حریمش
تجاوز شده است، بنابراین باید در کنار غرب و جزو پیمانهای نظامی آنها باشد؛ البته به اطلاع شوروی هم رساندند که این پیمان جنبه تجاوزکارانه ندارد و ایران به پایگاهی نظامی علیه شوروی تبدیل نمیشود.
بر اساس ماده ششم این پیمان، هرگاه تعداد اعضای پیمان به چهار عضو برسد، یک شورای دائمی تشکیل خواهد شد. اولین جلسه این شورا در نوامبر ۱۹۵۵م. در بغداد برگزار شد و یک کمیته نظامی و یک کمیته اقتصادی برای طرح نقشههای اقتصادی با هدفِ رشد ناحیهای تشکیل شد.
انگلستان و آمریکا، پیمان بغداد را «حلقه شمالی»
دفاع در برابر شوروی در
خاورمیانه تلقی میکردند. شوروی نیز در ۱۹۵۵م. این پیمان را آلت تجاوز انگلیس و آمریکا میدانست و کشورهای امضا کننده آن را مخالف صلح و امنیت بینالمللی
اعلام کرد.
در مه و ژوئن ۱۹۵۷م. نمایندگان آمریکا به عضویت کمیتههای اقتصادی و نظامی پیمان در آمدند؛ امّا ایالات متحده برای از دست ندادن دوستان
عرب خود، به این پیمان نپیوست.
عراق پس از سقوط ملک فیصل در ۱۹۵۸م. از پیمان خارج شد و مرکز پیمان به آنکارا در ترکیه
انتقال یافت و نام آن به «پیمان مرکزی» (
سنتو) تبدیل شد؛ «سنتو» بین دو پیمان
ناتو و
سیتو بود و ارکان آن از شورای وزیران، کمیتهها و دبیرخانه تشکیل میشد.
از کمیتههای مهم آن، کمیته نظامی و کمیته مبارزه با خرابکاری بود. فرماندهان نظامی و یا رؤسای ستاد ارتش کشورهای عضو، سیاستهای نظامی سنتو را تعیین میکردند. کمیته مبارزه با خرابکاری نیز، تحت نظر متخصصان آمریکایی فعالیت داشت.
سازمان نظامی سنتو در سال ۱۹۵۹م. با شرکت بریتانیا، ترکیه، پاکستان و ایران با همکاری ایالات متحده آمریکا به وجود آمد. ایران (پس از
انقلاب اسلامی) در سال ۱۹۷۹م. از این پیمان خارج شد و پس از خروج ترکیه و پاکستان، این پیمان از میان رفت.
بَغْداد، پِيْمان، پيمانى امنيتى و دفاعى كه در ۳۳۴ش/۹۵۵م ميان كشورهاي ايران، تركيه، عراق، پاكستان و انگلستان بسته شد و در ۳۳۸ش/۹۵۹م پس از خروج عراق از آن، به پيمان «سنتو» تغيير نام يافت.
پس از جنگ جهانى دوم، آرايش سياسى و نظامى نوينى در جهان پديد آمد كه بزرگترين جلوة بيرونى آن تقسيم جهان به دو بلوك يا قلمرو شرق و غرب و بروز جنگ سرد ميان اين دو بلوك بود. غرب براي جلوگيري از گسترش نفوذ كمونيسم، بر آن شد تا كمربندي دفاعى گرداگرد بلوك شرق ايجاد كند. پيمان آتلانتيك شمالى ناتو و آنگاه پيمان سيتو، بخشى بزرگ از اين كمربند دفاعى را، از قارة آمريكا و اروپا تا حدود خاور دور، در برمىگرفت. ميان كشورهاي عضو اين دو پيمان، تنها يك فاصله وجود داشت تا كمربند محاصرة اتحاد شوروي را كامل كند نك: جعفري، ۲۱؛ منصوري، ۹؛ از اينرو، آمريكا نخست كوشيد تا با همكاري كشورهاي انگلستان، فرانسه و تركيه، به ايجاد و گسترش يك خط نظامى - دفاعى در خاورميانه با مشاركت كشورهاي عرب منطقه بپردازد، به گونهاي كه سراسر خاورميانه را پوشش دهد و مقر فرماندهى آن در قاهره باشد.
در ۳۳۰ش/۹۵۱م اين كشورها دربارة تأسيس اين خط دفاعى و دفتر فرماندهى مشترك خاورميانه با مشاركت خود آنها پيشنهادي به مصر دادند نك: شرابى، ۹؛ فونتن، /۷۹-۸۰. پيوستن مصر به اين پيمان از دو جهت براي غرب حائز اهميت بود: يكى موقعيت سپاهگردانى كانال سوئز و اهميت آن براي كشورهاي غربى، و ديگر اينكه مصر در آن روزگار مىرفت تا رهبري جهان عرب را عهدهدار شود. پيوستن اين كشور به چنين پيمانى، باعث اقبال ديگر كشورهاي عربى به آن مىشد، ولى مصر اين پيشنهاد را نپذيرفت نك: بحيري، ۴. آنگاه آمريكا تلاش ديگري آغاز كرد. در ۳۳۲ش/۹۵۳م جان فاستر دالس، وزير امور خارجة اين كشور با سفر به خاورميانه كوشيد كشورهاي منطقه را به همكاري در پيمان دفاعى مشتركى ترغيب كند؛ اما با مخالفت كشورهاي عربى منطقه روبهرو شد نك: فونتن، /۸۰-۸۱. در ۳۳۳ش/ ۹۵۴م، آمريكا و انگلستان توجه خود را به تركيه و عراق كه هر دو با غرب روابط خوبى داشتند، معطوف كردند. در پى آن، دو دولت عراق و مصر به توافقى مبنى بر انعقاد قراردادي دفاعى دست يافتند كه برپاية آن، متعهد مىشدند وارد پيمانهاي ديگر نشوند و اتحاديهاي نظامى از كشورهاي عربى به رهبري قاهره و بغداد پديد آورند. پيشنويس اين پيمان نيز تهيه گرديد و نوري سعيد، نخست وزير وقت عراق در ۵ سپتامبر ۹۵۴ به قاهره رفت. وي پيش از ترك بغداد،
اعلام كرد كه پس از مصر، به لندن خواهد رفت تا به بررسى مقدماتِ انعقاد پيمانى چند جانبه با انگليس، تركيه و پاكستان بپردازد. وي در گفت و گو با مقامات مصري دلايل عراق را براي انعقاد يك پيمان چندجانبة سياسى - نظامى توضيح داد؛ ولى مصر كه با انگلستان بر سر حضور نيروهايش در كانال سوئز اختلاف پيدا كرده، و آمريكا نيز به وعدهاش مبنى بر تحويل سلاح به مصر وفا نكرده بود، با نظر نوري سعيد به مخالفت برخاست نشاشيبى، ۳۰-۳۲؛ شرابى، ۱-۲. از سويى ديگر رئيس جمهور تركيه، جلال بايار موافقت آمريكا را با انعقاد پيمانى نظامى ميان تركيه و پاكستان جلب كرد و در پى آن عدنان مندرس، نخست وزير تركيه به پاكستان سفر كرد و كليات پيمان نظامى اين كشور با پاكستان با وجود مخالفتهاي شوروي و هند به تصويب دو كشور رسيد فونتن، /۸۲.
در اوايل سال ۹۵۵م، عدنان مندرس به عراق رفت و خواهان انعقاد پيمانى مشابه با اين كشور شد. دولت عراق به اعتبار اينكه تفاهم با تركيه مىتواند منافع متعددي براي حفظ امنيت مرزهاي عراق و پشتيبانى از اين كشور در مسألة فلسطين داشته باشد، پيشنهاد تركيه را پذيرفت نك: سويدي، ۳۷ - ۳۸.
عدنان مندرس آنگاه سوريه و لبنان را نيز به پيوستن به اين پيمان ترغيب كرد، اما توفيقى نيافت. در ۴ آوريل ۹۵۵، پيمان همكاريهاي دفاعى و امنيتى در ماده ميان دو كشور تركيه و عراق در بغداد به امضا رسيد نك: «دائرة المعارف...»، .IV/۴۴۶ در متن پيمان پيشبينى شده بود كه هر كشور عضو جامعة عرب يا هر كشوري كه خواهان صلح و امنيت در خاورميانه است، به شرط آنكه از سوي عراق و تركيه به رسميت شناخته شده باشد، مىتواند به اين پيمان بپيوندد فرهنگ...، /۹۴. انگلستان در ۰ مارس، پاكستان در ۳ سپتامبر ۹۵۵ و ايران در ۱ اكتبر همان سال به اين پيمان كه به «پيمان بغداد» مشهور شد، پيوستند آقايى، /۴۸. همچنين تلاشهايى براي پيوستن ديگر دولتهاي عربى به اين پيمان صورت گرفت، اما بيشتر بر اثر مخالفت مصر و سوريه، بىنتيجه ماند على، ۳۴- ۳۵. هرچند تشكيل پيمان بغداد از ابتكارات دولت آمريكا - به ويژه جان فاستر دالس وزير امور خارجة آن دولت - به شمار مىرفت، اما دولت آمريكا ترجيح داد كه خود عضويت اين پيمان را نپذيرد، تا موجبات تحريك بيشتر دولت شوروي را فراهم نسازد و خشم اعراب را نسبت به خود برنينگيزد آقايى، /۴۸-۴۹. با اين همه، نمايندگان آمريكا به عنوان ناظر، در جلسات اعضاي اين پيمان حضور مىيافتند و با آن همكاري نزديك داشتند. آمريكا در مانورهاي اين پيمان شركت مىكرد و به اعضاي آن كمكهاي نظامى مىداد بيگدلى، ۶؛ آشوري، ۰۲.
عضويت عراق در اين پيمان براي غرب بسيار مهم بود، چه، نه فقط تنها كشور عربىاي به شمار مىرفت كه به اين حلقه پيوسته بود، بلكه موقعيت اين كشور به عنوان همساية ايران و تركيه كه خود همسايگان شوروي بودند، اهميت اين كشور را براي آمريكا دو چندان مىكرد نك: پرتس، .۱۲۴ نوري سعيد، نخست وزير عراق پيمان بغداد را تحولى مثبت و بزرگ مىدانست. به اعتقاد وي اين پيمان نه تنها از خطر كمونيسم جلوگيري مىكرد، بلكه براي تقويت عراق و ديگر دولتهاي عرب مخالف اسرائيل كارساز بود؛ اما در نظر بيشتر مردم عرب انعقاد اين پيمان، نوري سعيد را بيش از پيش متمايل به سياستهاي دولت انگلستان قلمداد مىكرد پري، .۲۵۱ از نظر تركيه عضويت در اين پيمان مىتوانست خطر تجاوز شوروي به قلمرو اين كشور را سد كند و مانع گسترش كمونيسم گردد، اما دولت پاكستان از همان ابتدا نظري مساعد به اين پيمان داشت. در واقع فرماندهان ارشد نظامى و رهبران سياسى پاكستان براي پيوستن به اين پيمان و جلب كمكهاي بيشتر آمريكا توافق داشتند رضوي، .۶۲-۶۵ در ايران نيز اين تصور وجود داشت كه با پيوستن به پيمان بغداد وضعيت اقتصادي كشور بهبود مىيابد و كمكهاي بيشتري از جانب آمريكا دريافت مىگردد و ارتش در جهت كارايى و توسعة بيشتر، متحول مىشود. از سوي ديگر اين پيمان تا آنجا كه به كشورهاي غربى و اعضاي پيمان آتلانتيك شمالى مربوط مىشد، حمايت قاطع از حكومت ايران را در برداشت ايوري، .۴۵۹
با ورود ايران به پيمان بغداد، موقعيت سنتى بىطرفانة ايران پايان يافت. دولت شوروي مدتى كوشيد تا ايران را از پيوستن به اين پيمان بازدارد. براي اين كار به سوي بهبود روابط اقتصادي با ايران گام برداشت و حتى ۱ تن طلاي ايران را كه پيش از آن توقيف كرده بود، به اين كشور بازگرداند. ولى هيچكدام از اين اقدامات سودمند واقع نشد و سرانجام ايران، بهرغم تهديدات شوروي به اين پيمان پيوست سيكر، .۸۶-۸۷ طرفداران ورود به اين پيمان در ايران، اين كار را فرصتى براي مدرنيزه و توانمند كردن ارتش ايران با هزينة غرب مىدانستند لنچوفسكى، .۲۰۰
پيمان بغداد يك مقدمه و ماده داشت و مدت اعتبار آن بنابر مفاد مادة هفتم، سال پيشبينى شده، و قابل تمديد نيز بود. براساس مادة ششم اين پيمان نخستين اجلاس اعضاي پيمان بغداد در ۹ آبان ۳۳۴ش/۰ نوامبر ۹۵۵م با شركت نخست وزيران ايران، تركيه، عراق، پاكستان و انگلستان و وزير امور خارجة آمريكا در بغداد تشكيل شد نشريه...، ۷- ۸؛ عاقلى، /۰. با وقوع كودتاي خونين ۳ تير ۳۳۷ش/۴ ژوئية ۹۵۸م عراق، رهبران كودتا در فروردين ۳۳۸ش/۴ مارس ۹۵۹م، كنارهگيري اين كشور از پيمان بغداد را
اعلام كردند «دائرة المعارف»، و در ۱ اوت ۹۵۹ پيمان بغداد به «سازمان پيمان مركزي» سنتو تغيير نام داد و ادارة مركزي آن از بغداد به آنكارا منتقل شد آشوري، ۹؛ اليت، .۲۹-۳۰ اين سازمان حلقة سيستم دفاعى بلوك غرب در كنار ناتو در خط غربى، و سيتو در خط شرقى را تكميل مىكرد آشوري، ۰۲.
سازمان پيمان مركزي علاوه بر هدفهاي دفاعى، بعضى هدفهاي اقتصادي و عمرانى را نيز تعقيب مىكرد. از بطن پيمان مذكور، سازمان ديگري به وجود آمد كه «سازمان عمران منطقهاي» نام گرفت و براي احداث و توسعة جادهها، خطوط راه آهن، بنادر و ايجاد امكانات ارتباطى و مخابراتى، تأمين بهداشت و همكاريهاي
علمى و ارتقاي سطح كشاورزي و دامداري ميان كشورهاي عضو فعاليت مىكرد. سرانجام با پيروزي انقلاب اسلامى در ايران، اين كشور رسماً در تاريخ ۶ فروردين ۳۵۸ از پيمان سنتو خارج شد آقايى، /۵۲ -۵۳.
مآخذ: آشوري، داريوش، دانشنامة سياسى، تهران، ۳۶۶ش؛ آقايى، بهمن و غلامرضا علىبابايى، فرهنگ
علوم سياسى، تهران، ۳۶۶ش؛ بحيري، مروان، الحلف الاطلسى و الشرق الاوسط، بيروت، ۹۸۲م؛ بيگدلى، على، تاريخ سياسى و اقتصادي عراق، تهران، ۳۶۸ش؛ جعفري ولدانى، اصغر، بررسى تاريخى اختلافات مرزي ايران و عراق، تهران، ۳۶۷ش؛ سويدي، توفيق، مذكراتى، لندن، ۹۹۹م؛ شرابى، نظام، اميركا و العرب، واشينگتن، ۹۸۹م؛ عاقلى، باقر، روزشمار تاريخ ايران از مشروطه تا انقلاب اسلامى، تهران، ۳۷۰ش؛ على، صالح احمد، العراق فى التاريخ، بغداد، ۹۸۳م؛ فرهنگ تاريخ، ترجمة احمد تدين و شهين احمدي، تهران، ۳۶۹ش؛ فونتن، آندره، تاريخ جنگ سرد، ترجمة عبدالرضا هوشنگ مهدوي، تهران، ۳۶۶ش؛ منصوري، جواد، ۵ سال حاكميت آمريكا بر ايران، تهران، ۳۶۴ش؛ نشاشيبى، ناصرالدين، در خاورميانه چه گذشت؟، ترجمة م. ح. روحانى، تهران، ۳۵۷ش؛ نشرية وزارت امور خارجه، تهران، ۳۳۵ش، شم ، دورة دوم؛ نيز:
Avery, P., Modern Iran, London, ۱۹۶۵; Elliot, F. and M. Summerskill, A Dictionary of Politics, London, ۱۹۶۱; Lenczowski, G., The Middle East in World Affairs, London, ۱۹۸۰; Peretz, D., The Middle East Today, New York, ۱۹۸۳; Perry, G.E., The Middle East Fourteen Islamic Centuries, New Jersey, ۱۹۸۳; Rizvi, H.-A., The Military and Politics in Pakistan, ۱۹۴۷-۸۶, Delhi, ۱۹۸۸; Sicker, M., The Bear and the Lion, NewYork, ۱۹۸۸; T O rkiye diyanet vakf o Isl @ m ansiklo- pedisi, Istanbul, ۱۹۹۱.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «پیمان بغداد»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۷/۲۵.