کتف (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
كَتِف (به فتح کاف و کسر تاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای گردن و جمع آن
أَكْتَاف (به فتح الف و سکون کاف) است. این کلمه دو بار در
نهج البلاغه آمده است.
كَتِف به معنای گردن، جمع آن اكتاف است، در لغت آمده: «الكتف: عظم عريض خلف المنكب»
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
ملائکه الله فرموده:
«وَ مِنْهُمُ الثَّابِتَةُ في الاَْرَضِينَ السُّفْلَى أَقْدَامُهُمْ وَ المَارِقَةُ مِنَ السَّماءِ العُلْيَا أَعْنَاقُهُمْ ... وَ المُنَاسِبَةُ لِقَوَائِمِ العَرْشِ أَكْتَافُهُمْ» يعنى: «بعضى از ملایكه پاهاى آنها در زمينهاى پایینتر ثابت است و گردنهاى آنها از
آسمان بالاتر گذشته است و شانههايشان با قائمههاى
عرش خدا برابر است.»
و حضرت درباره خلقت
زمین فرموده:
«فَلَمَّا سَكَنَ هَيْجُ الْمَاءِ مِنْ تَحْتِ أَكْنَافِهَا وَ حَمْلِ شَوَاهِقِ الْجِبَالِ الشّمّخ الْبُذَّخِ عَلَى أَكْتَافِهَا فَجَّرَ يَنَابِيعَ الْعُيُونِ مِنْ عَرَانِينِ أُنُوفِهَا» «چون هيجان
آب در زير اطراف و در اثر برداشتن كوههاى بلند و بالا، آرام گرفت،
خداوند چشمهسارها را از استخوانهاى سخت بينىهاى آن بشكافت.»
کتف دو بار در كلام حضرت آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «کتف»، ج۲، ص۸۹۴.