• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کلا - به فتح کاف (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




کَلَّا ( به فتح کاف و لام) از واژگان قرآن کریم به معنای حرف ردع و ردّ برای ابطال قول قایل است و گاهی به معنی حقّا آید. این کلمه ۳۳ بار در قرآن مجید آمده است.



کَلَّا حرف ردع و ردّ برای ابطال قول قایل است. در اقرب الموارد گوید: در نزد نحویّون جز ردع معنای دیگری ندارد. در کلیّات گفته: گاهی به معنی حقّا آید نه ابطال کلام قایل؛ لازم بود در این صورت اسم باشد ولی گفته‌اند: در این صورت نیز حرف است.


(رَبِّ ارْجِعُونِ • لَعَلِّی اَعْمَلُ صالِحاً فِیما تَرَکْتُ‌ کَلَّا اِنَّها کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها...) (پروردگارا! مرا باز گردانيد؛ شايد در برابر آنچه ترک كردم و كوتاهى نمودم عمل صالحى انجام دهم. ولى به او مى‌گويند: چنين نيست.) شخص به هنگام مرگ می‌گوید: خدایا برگردانیدم تا عمل صالح کنم در ردّ این سخن آمده کلّا یعنی نه اگر بر گردد کار نیکو نخواهد کرد.
در بعضی از آیات کلّا در ردع و ابطال مطلب ما قبل نیست در این صورت می‌توان گفت که معنای آن حقّا است چنان که از کلیّات ابوالبقاء نقل گردید مثل‌ (عَلَّمَ الْاِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ • کَلَّا اِنَّ الْاِنْسانَ لَیَطْغی‌ • اَنْ رَآهُ اسْتَغْنی‌) «حقّا که انسان چون خودش را بی‌نیاز دید طغیان می‌کند.»
در مجمع آن را حقّا گفته است. ولی زمخشری و بیضاوی گفته‌اند: ردع کسی است که طغیان و کفران نعمت کرده، این در ما قبل ذکر نشده ولی کلام به آن دلالت می‌کند.
ابن هشام در معنی علاوه از ردع سه معنی دیگر برای آن نقل می‌کند:
اول: حقّا که قول کسایی و پیروان اوست.
دوم: الاء استفتاحیّه که عقیده ابی‌حاتم و تابعان اوست.
سوم: حرف جواب به منزله «ای» و «نعم» آنگاه قول دوم را اختیار کرده است علی هذا معنی‌ (کَلَّا اِنَّ الْاِنْسانَ لَیَطْغی‌) این می‌شود «حقّا یا بدان یا آری انسان طغیان می‌کند.»
در آیاتی که «کلّا» در ابطال قول سابق نیامده می‌شود به یکی از معانی سه گانه باشد.


این کلمه ۳۳ بار در کلام الله مجید آمده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۶، ص۱۴۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، دار القلم، ص۷۲۵.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۱، ص۳۶۱.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج ۴، ص۵۸۱.    
۵. کفوی، ابوالبقاء، الکلیات، ص۷۵۳.    
۶. مومنون/سوره۲۳، آیه۱۰۰.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۴۸.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۶۸.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۹۷.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۰۸.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۸۰.    
۱۲. علق/سوره۹۶، آیه۵-۷.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۲۴.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۵۰.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۰۰.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۱۸۳.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۰۰.    
۱۸. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۴، ص۷۷۷.    
۱۹. بیضاوی، عبدالله بن عمر، تفسیر البیضاوی، ج۵، ص۵۱۰.    
۲۰. انصاری، ابن هشام، مغنی اللبیب، ج۱، ص ۱۸۹.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن،برگرفته از مقاله «کلّا»، ج۶، ص۱۴۰.    






جعبه ابزار