افوهافوی (خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جلد: ۹شماره مقاله:۳۷۶۷
اَفْوَه اَوْدی، صلائة بن عمرو، شاعر یمنى دوران جاهلى. مأخذ عمده زندگى او، همان چند روایتى است كه ابوالفرج اصفهانى در اغانى آورده، اما قطعات و ابیات پراكنده او را در آثار پیش از اغانى، چون الحیوان و البیان جاحظ، یا عیون الاخبار و الشعر و الشعراء ابن قتیبه مى توان یافت. كنیه اش ابوربیعه بود و از آنجا كه لبانى درشت و دندان هایى نمایان داشت «اَفْوَه» لقب یافت (ابن قتیبه عبدالله، الشعر و الشعرا، ج۱، ص۵۹؛ عباسى عبدالرحیم، معاهد التنصیص، ج۴، ص۱۰۷؛ زركلى، اعلام، ج۳، ص۲۰۶-۲۰۷). پدرش عمرو بن مالك «فارس الشوهاء» (عباسى عبدالرحیم، معاهد التنصیص، ج۱، ص۱۰۷) لقب داشته، و افوه خود در شعری بدان اشاره كرده است (ابوالفرج اصفهانى، الاغانى، ج۱۲، ص۱۶۹).
افوه «سید» قبیله اود از مَذحِج بود و در جنگ های میان قبایل به خصوص در نبرد با عاصر بن صعصه، آنان را رهبری مى كرد (ابوالفرج اصفهانى، الاغانى، ج۱۲، ص۱۶۹-۱۷۱؛ ابوعبید بكری عبدالله، سمط اللا¸لى ، ج۲، ص۸۴۴؛ عباسى عبدالرحیم، معاهد التنصیص، ج۱، ص۱۰۷)برخى او را در شمار نخستین شاعران عرب پیش از امرؤالقیس، مُهَلهِل، اَبرَص، مُرَقَّش اكبر و عمرو بن قَمیئه و حتى معاصر حضرت عیسى (علیه السلام ) نهاده اند (سیوطى، المزهر، ج۲، ص۴۷۷؛ میمنى عبدالعزیز، مقدمه بر الطرائف الادبیة، ج۱، ص۳). اما سیوطى هوشمندانه اشاره مى كند كه این زمان ها چندان آشكار نیست و این شاعران در دوره های نزدیك به هم مى زیستند و كهن ترین شان از ۱۰۰ سال پیش از اسلام فراتر نمى رود. اشعار افوه همچون شعر دیگر شاعران جاهلى بیشتر در فخر و ستایش قوم خویش و شرح جنگ ها و دلاوری های آنان است (میمنى عبدالعزیز، مقدمه بر الطرائف الادبیة، ج۱، ص۸؛ میمنى عبدالعزیز، مقدمه بر الطرائف الادبیة، ج۱، ص۱۳)، اما او را به سبب معانى حكمت آمیزی كه در شعرش آمده، در شمار حكیمان عرب نیز نهاده اند. ابوالفرج دالیه او را علت این امر مى داند (ابوالفرج اصفهانى، الاغانى، ج۱۲، ص۱۶۹). اما رائیه او (میمنى عبدالعزیز، مقدمه بر الطرائف الادبیة، ج۱، ص ۱۳) كه شاید مشهورترین شعر او نیز باشد، معانى حكمت آمیز بیشتری در بر دارد. این قصیده ۳۰ بیتى به جای نسیب، با آن معانى آغاز مى شود و به فخر و تعصبات قبیله ای مى پردازد و سرانجام مذحج را بر نزار ترجیح مى دهد (بیت ۲۱). گویند به همین سبب بود كه حضرت پیامبر (صلی الله علیه و آله ) روایت آن را منع فرمود (فروخ عمر، تاریخ الادب العربى، ج۱، ص۱۳۴). ابیاتى از اشعار وی را شاعرانى چون كثیر تضمین كرده اند (ابوالفرج اصفهانى، الاغانى، ج۱۲، ص۱۶۹) و در كتب ادب و لغت به ابیاتى از آنها استناد شده است (ابن سكیت یعقوب، «الالفاظ»، كنز الحفاظ فى كتاب تهذیب الالفاظ، ج۱، ص۲۷۴- ۲۷۵؛ جاحظ عمرو، الحیوان، ج۶، ص۲۷۵؛ زبیر بن بكار، الاخبار الموفقیات، ج۱، ص۳۱۱-۳۱۲؛ ثعالبى عبدالملك، ثمار القلوب، ج۱، ص۸۴؛ ابوالعلاء معری احمد، رسالة الغفران، ج۱، ص۲۹۷).
معاصران مرگ وی را به اختلاف حدود ۴۰ یا ۵۰ قبل از هجرت دانسته اند (زركلى، اعلام، ج۳، ص۲۰۶؛ زیدان جرجى، تاریخ آداب اللغة العربیة، ج۱، ص۱۳۴؛ فروخ عمر، تاریخ الادب العربى، ج۱، ص۱۳۳). نخستین بار شیخو ۵۲ بیت از اشعار افوه را در اثر خویش شعراء النصرانیة جمع كرد، سپس عبدالعزیز میمنى مجموعه اشعار افوه را در ضمن مجموعة الطرائف الادبیه در بیروت (۱۹۳۷م ) به چاپ رساند.
-------------------------------------------------------
(۱) ابن سكیت یعقوب، «الالفاظ»، كنز الحفاظ فى كتاب تهذیب الالفاظ، به كوشش لویس شیخو، بیروت، ۱۸۹۸م؛
(۲) ابن قتیبه عبدالله، الشعر و الشعرا، به كوشش مصطفى سقا، قاهره، ۱۳۵۰ق /۱۹۳۲م؛
(۳) ابوعبید بكری عبدالله، سمط اللا¸لى، به كوشش عبدالعزیز میمنى، قاهره، ۱۳۵۴ق /۱۹۳۶م؛
(۴) ابوالعلاء معری احمد، رسالة الغفران، به كوشش عائشه عبدالرحمان بنت شاطى، قاهره، ۱۳۹۷ق /۱۹۷۷م؛
(۵) ابوالفرج اصفهانى، الاغانى، قاهره، ۱۹۶۳م؛
(۶) افوه اودی، صلائة، «دیوان»، ضمن الطرائف الادبیة، به كوشش عبدالعزیز میمنى، بیروت، ۱۹۳۷م؛
(۷) ثعالبى عبدالملك، ثمار القلوب، به كوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق /۱۹۶۵م؛
(۸) جاحظ عمرو، الحیوان، به كوشش عبدالسلام محمدهارون، ۱۳۸۸ق /۱۹۶۹م؛
(۹) زبیر بن بكار، الاخبار الموفقیات، به كوشش سامى مكى عانى، بغداد، ۱۳۹۲ق /۱۹۷۲م؛
(۱۰) زركلى، اعلام؛
(۱۱) زیدان جرجى، تاریخ آداب اللغة العربیة، قاهره، ۱۹۵۷م؛
(۱۲) سیوطى، المزهر، به كوشش محمدابوالفضل ابراهیم و دیگران، بیروت، ۱۹۸۶م؛
(۱۳) عباسى عبدالرحیم، معاهد التنصیص، به كوشش محمد محیى الدین عبدالحمید، بیروت، ۱۹۴۱م؛
(۱۴) فروخ عمر، تاریخ الادب العربى، بیروت، ۱۹۸۴م؛
(۱۵) میمنى عبدالعزیز، مقدمه بر الطرائف الادبیة، بیروت، ۱۹۳۷م؛