امام شافعی (شعر عاشورایی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
محمّد بن ادریس بن عباس شافعی قرشی (متولد ۱۵۰ ه.ق.) در غزه/عسقلان یا یمن به دنیا آمد، در مکه و مدینه تحصیل کرد و پس از سفر به یمن به علویان پیوست. بهدلیل فعالیتهای سیاسیاش در یمن دستگیر شد، به بغداد آمد و توسط هارون الرشید عفو شد؛ از اینجا با مذهب ابو حنیفه آشنا شد و ترکیبی از فقه اهل حدیث (مالک بن انس) و اهل رای (ابو حنیفه) در او شکل گرفت. پس از سفرهای متعدد به مصر و تأثیر از سیّده نفیسه، مذهب شافعی را بنیان نهاد که امروز در بخشهای غربی ایران و دیگر مناطق اهل سنت پیروی میشود. او در ۲۰۴ ه.ق. در فسطاط مصر درگذشت؛ آثار او شامل «کتاب الامم»، «المسند»، «الرسالة» و «دیوان اشعار» است.
محمّد بن ادریس شافعی قرشی، به سال ۱۵۰ ه. ق. در غزّه یا عسقلان و یا یمن متولد شده و در مکّه و مدینه زندگی کرده و درس خوانده است.
او یکی از ائمه مذاهب اربعهی فقه اهل سنت است که فقه او از دیگر مذاهب اهل سنت به فقه امامیه نزدیکتر است و حبّ او به اهل بیت رسالت از آنها آشکارتر است.
وجه تسمیهی او به شافعی آن است که وی از فرزندزادگان شافع، نتیجهیهاشم (جدّ پیامبر اکرم) بوده است. شافعی به تصریح خود در ناحیهی غزه و در همان روزی که امام ابو حنیفه از دنیا رفت متولد شد. بعدها اهل سنّت چون یاقوت حموی چنین تعبیر کردهاند که چون امامی از دست رفت، به جای او امامی دیگر از مادر زاده شد.
در شعر خاقانی شروانی نیز چنین انعکاسی یافته است:
«اول شب، حنیفه درگذشت• • • • • شافعی، آخر شب، از مادر بزاد»
شافعی در کودکی پدر خود را از دست داد. مادرش که از قبیلهی ازد بود او را در مکّه برای خواندن قرآن و آموختن خط به مکتب سپرد. شافعی پس از فراغ از مکتب، برای فراگیری شعر و لغت نزد قبیلهی هذیل رفت و چون به مکه باز آمد، از سفیان بن عینیه و مسلم بن خالد زنجی، حدیث و فقه آموخت و سپس برای بهرهگیری از مالک بن انس به مدینه رفت پس از آن به یمن رفت و در آنجا با علویان مانوس شد و علویان در آن زمان بر ضد عباسیان به فعالیت سیاسی و تبلیغ دینی مشغول بودند.
همین امر باعث شد که او نیز با گروهی از طرفداران آل علی (علیهالسّلام) از سوی والی یمن دستگیر شده و به بغداد اعزام شود.هارون الرّشید او را به پایمردی محمّد بن حسن شیبانی شاگرد ابو حنیفه، عفو کرد و بدینگونه شافعی از طریق او با مذهب ابو حنیفه آشنایی یافت و فقه را از او به روش عراقیان بیاموخت و بدینترتیب هر دو مذهب فقهی، اهل حدیث (مالک بن انس) و اهل رای (ابو حنیفه) در او جمع شد.
پس از آن در سالهای ۱۸۸ و ۱۹۵ هجری مسافرتهایی به مصر داشت و در آنجا از محضر سیّده نفیسه (م ۲۰۸ ه.) از بانوان دانشمند سلالهی اهل بیت بهرههای شایان برد و به احتمال قوی تحت تاثیر علمی و قداست همین بانو که نفوذ فوقالعادهای در مصر داشت، در مکتب فقهی پیشین خود که جمع بین اهل حدیث و اهل رای بود، تصرّفاتی کرد و قواعدی بهوجود آورد و در نهایت به تاسیس مذهب تازهای در فقه اهل سنّت به نام مذهب شافعی منجر شد که کثیری از اهل سنّت مخصوصا در نواحی غربی ایران از مذهب او تبعیت میکنند.
البته ربط شافعی و حبّ او به اهل بیت فقط از رهگذر اخذ حدیث از سیّده نفیسه نبود بلکه از کودکی وی به جهت تعلّقاتهاشمی و مخصوصا از اوان جوانی که مدّتی در یمن به نفع علویان فعالیّت سیاسی کرده بود، سابقه داشت. احساسات متشیعانهی شافعی در یمن و ارادت وی به اهل بیت رسالت، در دیوان اشعار او نمایان است.
او ارادت خاص به خاندان رسالت داشت. شیخ عطار مینویسد: «یک روز شافعی در بین درس، دوبار برخاست و نشست.
گفتند اینچه حالت است؟ گفت: علویزادهای بر در بازی میکند. هربار که او در برابر من میآید، حرمت او را است که برخیزم که روا نبود فرزند رسول فراز آید و برنخیزم.
» و یا زمانی کههارون الرّشید او را احضار کرد تا فتوای او را در باب طلاق زبیده بشنود، شافعی گفت: حاجت تراست به من؟ یا من را به تو؟هارون گفت: مرا به تو. شافعی گفت: پس از تخت فرود آی!
شافعی تالیفات بسیار دارد از جمله «کتاب الامم» در فقه در هفت مجلد، «المسند» در حدیث، «احکام القرآن السنن»، «الرسالة» در اصول فقه، «اختلاف الحدیث»، «فضایل قریش»، «القاضی»، «المواریث» و «دیوان اشعار».
شافعی در روز جمعه و در ماه رجب سال ۲۰۴ هجری در فسطاط مصر درگذشت.
-• - او اشعار بسیاری در مدح اهل بیت (علیهالسّلام) و حضرت سیّد الشّهداء دارد که بسیار مشهور است. ابیاتی از دیوان او را انتخاب کرده و میآوریم:
۱ - یا آل بیت رسول اللّه حبّکموا• • • • • فرض من اللّه فی القرآن انزله
۲ - یکفیکم من عظیم الذکر انکموا• • • • • من لم یصلّ علیکم لا صلاة له
۱ -ای خاندان پیامبر! محبت شما دستوری است که از طرف خداوند در قرآن نازل شده است.
۲ - شما را همین افتخار کفایت میکند که اگر کسی در نماز بر شما درود نفرستد، نمازش درست نیست.
• • • حبّ شافعی نسبت به اهل بیت در همان دورهی حیات خود او به حدی بوده است که جمعی او را «رافضی» (شیعی) گمان کردهاند و او خود در مقام دفاع از موضع خویش گفته است:
۱ - یا راکبا قف بالمحصّب من منی• • • • • و اهتف بساکن خیفها و الناهض
۲ - سحرا اذا فاض الحجیج الی منی• • • • • فیضا کملتطم الفرات الفائض
۳ - ان کان رفضا حبّ آل محمد• • • • • فلیشهد الثقلان انی رافضی
۱ و ۲ -ای آنکه بر سنگلاخهای منی روان شدهای! بامدادان آنگاه که حاجیان مانند امواج خروشان دریای متلاطم فرات روان شدند، بر کسانیکه در خیف و ناهض نشستهاند، بانگ بزن و بگوی:
۳ - اگر دوستی خاندان محمد نشانهی «رفض» (برگشتن از دین) است، پس باید جن و انس گواهی دهند به اینکه من رافضیام!
• • •
۱ - اذا فی مجلس ذکروا علیا• • • • • و سبطیه و فاطمة الزکیه
۲ - و قال تجاوزوا یا قوم عنه• • • • • فهذا من حدیث الرافضیه
۳ - برات الی المهمین من اناس• • • • • یرون الرفض حبّ الفاطمیه
۴ - علی آل الرسول صلاة ربی• • • • • و لعنته لتلک الجاهلیه
۱ - هرگاه در مجلسی از علی و دو فرزندش و فاطمه زهرا یاد کنم.
۲ - میگویند که: ای مردم! از این فرد دوری کنید، چون این سخنها، از اقوال رافضیان است.
۳ - من از دست مردمی که محبّت فاطمه و فرزندان او را رفض مینامند، به خداوند بزرگ پناه میبرم.
۴ - صلوات خداوند بر خاندان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) باد و لعنت او بر جاهلان به آن خاندان باد.
• • •
۱ - تزلزلت الدنیا لآل محمد• • • • • و کادت لهم صمّ الجبال تذوب
۲ - و غارت نجوم و اقشعرّت کواکب• • • • • و هتّک استار و شقّ جیوب
۳ - یصلّی علی المبعوث من آلهاشم• • • • • و یغزی بنوه انّ ذا لعجیب
۴ - لئن کان ذنبی حبّ آل محمد• • • • • فذلک ذنب لست عنه اتوب
۱ - دنیا بر آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) متزلزل شد، تا حدّی که نزدیک بود کوههای خارا آب گردد.
۲ - ستارگان فرو مردند و کواکب بر خود لرزیدند و حجابها کنار رفته و گریبانها چاک شد.
۳ - بر پیامبر خدا درود میفرستند و فرزندان او را غارت میکنند. این خیلی شگفت است.
۴ - اگر گناه من دوستی آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است، گناهی است که هرگز از آن توبه نخواهم کرد.
محمدزاده، مرضیه، دانشنامه شعر عاشورایی، ج۱، ص۹۱.