تخریب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تخریب اسلام مفهومی است که به نابودی اصول و باورهای اسلامی و بدنام کردن این دین در سطح جهانی اشاره دارد.
این اصطلاح به عنوان واکنش
ایرانیان در برابر سلطه اعراب مطرح شده، هرچند شواهد تاریخی از نقش ایرانیان در گسترش
اسلام و
تشیع حکایت دارد.
در دوران معاصر، تخریب اسلام بیشتر از طریق تبلیغات سازمانیافته علیه اسلام و ترویج
مسیحیت صورت میگیرد.
این تبلیغات بر محورهایی چون هجمه به
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و
قرآن، ترویج عشق منحرف، محبت ظاهری، امید و مثبتاندیشی کاذب، شادی افراطی،
تساهل دینی، ادعای
معجزه و
کشف و شهود دروغین استوار است.
ابزارهای این جریان شامل شبکههای ماهوارهای، تبلیغات شهری، گروههای اجتماعی هدفمند، کلیساهای خانگی، اینترنت و استفاده از اغواگران است.
شیوههای جذب نیز بهصورت
شبکهای و
هرمگونه، از دعوت فردی تا تماس با مراکز خارجی، حضور در محافل داخلی، خارجی و سازماندهی افراد تازه جذبشده دنبال میشود.
تخريب در لغت به معناى ويران كردن، خراب كردن و بر هم زدن آمده است و منظور از تخريب اسلام خراب كردن اسلام، بر هم زدن و نابودى اصول و اعتقادات اسلامى و نيز بدنام كردن
دین مبين اسلام در اذهان جامعۀ بشرى است.
در گزارش لغتنامه دهخدا، تخريب اسلام به عنوان يكى از راههايى كه ايرانيان در برابر سلطۀ عرب در پيش گرفتند، بدون هيچ گونه توضيحى مطرحشده است.
به نظر مىرسد نويسندگان اين اثر ادبى و تاريخى به زبان فارسى تحت تأثير نويسندگان عرب كه سعى در توجيه منفى مقاومت ايرانيان در برابر مظالم حكام
اموی،
عباسی و
عثمانی داشتهاند، قرارگرفته و واژه مبهم و بسيار خطرناك تخريب اسلام را به قلم آوردهاند.
در حالى كه نهتنها عقلانيت ايرانى، اسلام را به عنوان يك دين و
ایدئولوژی براى زندگى پذيرفته، احساس، عشق و همۀ مواهب وجودى خود را فداى اسلام و تشيع كرده است.
خدمات ايرانيان به اسلام منحصر در مذهب تشيع امروز تخريب اسلام وارد فاز جديدى شده است و معاندين اسلام براى بدنامى چهره اسلام و تبليغ اديان ديگر به شيوههاى جديد متوسل شدهاند كه در زير مورد اشاره قرار مىگيرد:
بسيارى از عناصر فعال در حوزه تخريب دين مبين اسلام به صورت مستقيم و غيرمستقيم در خدمت اين نوع ترويج مسيحيت قرار دارند.
همينطور نگاه به برخى از عناوين مطرحشده بيانگر عمق كينهتوزى اين جريان نسبت به ساحت مقدس اسلام، پيامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و خاندان پاك پيامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است.
برخى از اين فعاليتها به استناد غلط به
آیات قرآن و در راستاى هجمه عليه معنويات انجام شده است.
هجمۀ عليه اسلام در اين تبليغات در حالى صورت مىگيرد كه مسيحيت واقعى نه تنها منكر اسلام، بلكه مبشر آن بوده است.
از ديگر شيوههاى جذب گروههاى مسيحى استفاده از عنوان روحانى و طلبه است كه افراد طى آن ادعا مىكنند مدتى را در كسوت روحانيت گذرانده و اكنون «پشيمان شدهاند.»
عشق منحرف و مخرب در اغلب آموزههاى اين دسته از مبلغان مسيحيت، قابل مشاهده است.
بديهى است آموزههايى از اين دست زمينههاى مفاسد متعدد اخلاقى و اعتقادى را فراهم مىآورد.
همچنين به سبب عشق ورزيدن هر
گناه، لغزش و هرگونه رسم منحرف كنندۀ فرهنگى نظير مهمانىهاى شبانه سراسر فساد و... توجيه پيدا مىكند.
محبت ظاهرى از اركان محتويات اين شيوه تبليغى مسيحيت در ايران است.
نامگذارى شبكههاى تلويزيونى، سايتها، كتب و سىدىها نيز بيانگر علاقهمندى ظاهرى مبلغان به قرار دادن شعار محبت در كانون تبليغات مسيحيت است.
ديگر محورى كه در محتواى تبليغات مسيحيت به كرّات مورد توجه و تكرار قرار مىگيرد، تظاهر اميد به آينده است.
در حقيقت گردانندگان صحنه تبليغات مسيحيت دريافتهاند كه انسان امروزى نيازمند اميدوارى است و از همين دريچه نهايت تلاش خود را براى مرتبط كردن اميد به آينده براى دعوت افراد به مسيحيت به كار مىبندند.
سيل گسترده مكاتب و نظريات مثبت انديشانه اگر چه در برخى موارد نكات سازنده هم دارد، اما تحقيقات به عمل آمده نشانۀ اين است كه كانون توليد و پرورش اين مباحث در جريانهاى مبلغ كليسايى قرار داشته و با انگيزه بسيار قوى دنبال مىشود.
در حقيقت مسيحيت دروغين كنونى مىكوشد تا با تظاهر به مثبتانديشى خلاء معنوى عميق پيروانش را پر كند.
عنصر بعدى كه در تبليغات مبلغان مسيحيت نقش كليدى دارد «شادى» است.
شاد زيستن به مفهوم مسيحيت يعنى گوش دادن به موسيقىهاى
پاپ ننگين، خواندن سرودهاى دستهجمعى، بوسيدن يكديگر، رقص، نوشيدن شراب و... اين اقدامات كه هيچ يك با فرهنگ ايرانى و اسلامى سازگار نيست، به دفعات تبليغ مىشود.
طبيعى است گروههايى از اقشار اجتماعى كه تمايلات و قيود مذهبى كمترى دارند، به سرعت جذب شده و به ارضاى اميال نفسانى خود به نام مذهبى مىپردازند.
مفهوم تساهل از جمله موارد محتوايى است كه به شيوههاى متعدد در قبال باورهاى مذهبى پيروان اديان تبليغ مىشود.
در حقيقت به اين دليل تساهل در كانون تأكيدات تبليغاتى قرار مىگيرد، كه با استناد و استفاده از عوامل مرتبط با آن مىتوان تعصب دينى را كنار گذاشت.
البته بايد اضافه شود كه تساهل در امور دينى در سالهاى اخير به دفعات از سوى چهرههاى دگرانديش نيز تبليغ شده است و ايشان نيز زمينههاى پذيرش ذهنى آن را فراهم آوردهاند.
تصاوير و متون توليد شده توسط دستگاههاى تبليغاتى مسيحيت اغلب در بخش ويژهاى شامل
معجزات مورد ادعا واقع مىشود.
زنان و پيرانى كه از بيمارىهاى سخت نجات يافتهاند، بيشترين حجم تبليغات را به خود اختصاص مىدهند.
در حقيقت اين دسته از مروجان مسيحيت اميدوارند با بزرگنمايى و دروغپردازى پيرامون احتمال انجام معجزه در قبال بيماران و گرفتاران، طمع نا آگاهان را در جذب به مسيحيت برانگيزند.
ادعاهاى مضحك و مكرر كشف از كشيشان تلويزيونى و خانگى آنقدر ادامه يافته است كه در حال حاضر حتى بسيارى از گروندگان تازهوارد نيز ادعاى كشف و شهود مىكنند.
يكى از اعضاى گروه اين پژوهش، طى مصاحبهاى از فردى
مرتد، دليل تبليغ دين مسيحيت را سئوال مىكند، وى پاسخ مىدهد:
«من قصد نداشتم تبليغ مسيحيت كنم، اما خداوند
مسیح (علیهالسلام) به من گفت: تو حتما بايد پيام محبت من را به دوستان و فرزندانم برسانى و به آنها بايد بگويى فيض خدا بر آنانى باد كه به ديگران مىگويند كه من به خاطر آنان مصلوب شدم و دوباره بعد از سه روز زنده شدم.»
بايد توجه داشت كه بر اساس اين عقيده بدون مبنا، عالم هستى سه روز از خدايى
خداوند بىبهره بوده است.
شبكههاى تلويزيونى ماهوارهاى و همچنين كليساهاى خانگى در شهرهايى چون
تهران،
کرج و
رشت نقش به سزايى در تبليغ مسيحيت دروغين در ايران دارند.
كشورهاى اسلامى در سالهاى اخير پذيراى موج وسيع و پردامنهاى از تبليغات مسيحيت بودهاند.
در اين ميان ايران اسلامى نيز بيشترين سهم از هجمههاى اين موج را دريافت كرده است.
يكى از موسسات پژوهشى در اين زمينه تحقيقى انجام داده كه بر اساس آن تبليغات تلويزيونى، تبليغات شهرى، تبليغات در اقشار، تبليغات در كليساهاى خانگى، اينترنت و اغواگران، ۶ راه تبليغ مسيحيت در ايران است.
تلويزيونهاى ماهوارهاى به صورتهاى گوناگون نقش بسيارى را در اعمال تبليغات مسيحيت ايفا مىكنند.
اين مجموعههاى رسانهاى كه به صورت شبكهاى و به طور كامل هماهنگ به تحرك مىپردازند، به شيوههاى گوناگونى، به صورت مستقيم و غيرمستقيم تبليغات وسيعى را براى مسيحيت به مرحلۀ اجرا در مىآورند.
از حملۀ اين رسانهها كه با هزينههاى بسيار گزافى راهاندازى و اداره مىشوند مىتوان به شبكههاى «تپش» و «محبت تى وى»، «نجات»، «اميد ايران»، «پارس تى وى» و... اشاره كرد.
برخى از اين رسانهها نظير «پارس تى وى» بنابر دلايل دوگانهاى همچون حذف كمك مالى از يكسو و عناد با اسلام از سوى ديگر، دست به تبليغات مسيحيت مىزنند.
محورهاى القاى اين تلويزيونها شامل اين موارد است:
الف) تبليغات مسيحيت صهيونيستى. يكى از مجريان شبكۀ تلويزيونى «نجات تى وى» مىگويد: «كسى كه
اسرائیل را لعنت مىكند در حقيقت به خودش لعنت مىفرستد، چون اسرائيل سرزمين مقدسى است پس كسي كه مىگويد مرگ بر اسرائيل آن مرگ به خودش بر مىگردد؛»
ب) انجام تبليغات ويژه معتادان و معلولان با استفاده از تصاوير ساختگى، مجعول، انتشار موسيقى و تصاوير هيجان آور كه به صورت مدام از اين شبكهها پخش مىشود؛
ج) نشان دادن مسيحيت به عنوان يك دين فراگير كه توانسته است تمامى نژادها را به خود جذب كند.
اينگونه اقدامات عوام فريبانه اغلب با انتشار نماهنگهايى از درون ايران نيز همراه مىشود.
تبليغات شهرى مسيحيت شامل طيف وسيعى از اقدامات مىشود.
ديوارنويسى، ترسيم
صلیب بر روى ديوار اماكن عمومى و خصوصى، توزيع رايگان كتابهايى نظير «بهاى محبت»، «حيات در مسيح»، «تشبه به مسيح»، «دروس مقدماتى»، «زندگى تازه»، «آشنايى با كتاب مقدس»، «عيسى كيست؟»، «كليسا»، «بشارت شخصى»، «اخلاقيات كتاب مقدس»، «چگونه بايد دعا كرد؟»، «چگونه كتاب مقدس را دعا كنيم؟»، «روحالقدس دوست و ياور شما»، «پرستش مسيحى»، «خادم مسيحى»، «ازدواج و خانواده»، «طرح الهى - انتخاب شما»، «راهنماى مطالعۀ انجيل يوحنا»، «اصول اعتاد ما»، «مأموريت كليسا»، «خدمت تعليم»، «مسيحى در جامعه» و...، توزيع سىدىهاى تبليغى رايگان نظير «عشق»، «خدا محبت است»، «كتاب آفرينش»، «داستان خدا» و غیره نيز از اين دست اقدامات هستند.
سازمان هماهنگ كنندۀ تبليغات مسيحيت با تشكيل گروههاى متعددى درون كشور انجام تبليغات را به صورت تخصصى عليه اقشار مختلف اجتماعى و سنى دنبال مىكند.
الف) گروه سنى: بررسىهاى به عمل آمده توسط گروه پژوهشى، نشانگر جذب گروه سنى بين ۱۸ الى ۲۰ سال است. اين جذب در فاصلۀ سنى ۲۰ الى ۲۵ سال با ۴۰ درصد رشد مواجه است. در بخش مردان نيز اين روند ۶۰ درصد بيشتر است؛
ب) گروههاى اجتماعى: گروههاى اجتماعى كه داراى بيشترين اهميت و اولويت در برنامههاى جذب گروههاى مبلغ مسيحيت هستند، عبارتند از: دانشجويان، معتادان، مخالفان سياسى نظام، دختران فرارى و كودكان خيابانى،
بهاییان،
لاییکها، معلولان جسمى و مبتلايان به بيمارىهاى صعبالعلاج.
كليساهاى خانگى، منازلى هستند كه
کشیشان مسیحی و يا افراد مرتد تازه جذب شده، مالكيت و يا اجاره آنها را در اختيار دارند.
اين محلها از سوى سازمانهاى كليسايى با مبالغ قابلتوجهى به اجاره در مىآيند، تا توسط مالك، امورات جذب در آنها صورت بگيرد.
اين مكانها بيشتر شاهد رجوع جوانان تازه جذب شده هستند.
همچنين برخى از كتب، سىدىها و جزوات شب نامهاى و وبلاگهاى اينترنتى، از اين اماكن تهيه، توزيع و به روزرسانى مىشوند.
بيشترين آمار در خصوص كليساهاى خانگى مربوط به شهرهاى تهران، كرج و رشت است.
برخى از ويژگىهاى منحصر به فرد اينترنت، زمينهاى را فراهم آورده است تا بسيارى از گروهها و جريانهاى غيرقانونى از آن به عنوان وسيلهاى امن، براى تبليغ و جذب بهرهبردارى كند.
فعاليت مبلغان مسيحى در اينترنت با استفاده از حداقل ۳۰ سايت و ۱۸۰ وبلاگ شناسايى شده فعال، جريان دارد.
تالار گفتوگوى اين سايتها به محلى براى جذب ايرانيانى تبديل شده است كه تبليغى را دريافت و پس از مدتى به محافل خانگى دعوت مىشوند.
همچنين از ديگر كارايىهاى اينترنت براى گروههاى مبلغ مسيحيت مظلوم نمايى، تشويش اذهان عمومى و غیره از راه انتشار اخبار كذب و بزرگنمايى شده است.
بررسىهای به عمل آمده نشاندهنده اين مهم است كه گروههاى مبلغ
انجیل، طيف وسيعى از اغواگران زن را در اختيار دارند و از اين گروه براى جذب افراد مذكر بهرهبردارى مىكنند.
اين گروه از افراد با سخنرانى، تبليغ چهره به چهره در محافل، راهاندازى وبلاگ و چت كردن مبادرت به جذب جوانان هوسباز مىكنند.
بيشتر افرادى كه به مسيحيت مىپيوندند طوطىوار به تكرار آموزههایشان مىپردازند و از حداقل اطلاعات عقيدتى برخوردارند و بعد از مدتى به گسترش تشكيلات گروههاى تبشيرى به شكل شبكههاى هرمى مىپردازند.
همچنين در بخشى از پژوهشى كه در اين زمينه صورت گرفته، به حركت تشكيلاتى گروههاى تبشيرى پرداخته شده است.
بيشترين كسانىكه به مسيحيت روى خوش نشان مىدهند از طريق دريافت پيام در رسانهها اين حركت را پيگيرى مىكنند كه به طور مختصر در اين بخش به آن اشاره شده است:
اغلب گروندگان جديد به مسيحيت از سهراه به اين آيين جذب شدهاند: حضورى، تلويزيونى و اينترنتى.
اين افراد اغلب توسط فردى به آيين مسيحيت دعوت شدهاند كه در دانشگاه محل تحصيلشان و يا در محل كار و سكونتشان، با آنها آشنايى داشته است.
گروه ديگر نيز از راه مشاهده برنامههاى تلويزيونى و سايتهاى اينترنتى به اين آييننامه گرويدهاند.
برنامههاى جذاب، سخنرانان توانا، دروغهاى بزرگ در زمينه اعجاز و غیره، گفتوگوها و تبليغ آزادىهاى مفرط در اين برنامهها بر جذب جوانان كمك شايانى مىكند.
مخاطبان تلويزيونهاى فارسى زبان اغلب با خارج از كشور تماس برقرار كرده و به وسيلۀ مجريان و اپراتورهاى تلفن به يكى از كليساهاى خانگى و كشيشهاى فعال در آن جذب مىشوند.
در خصوص سايتها و مراجعان حضورى نيز شماره همراه كشيش در اختيار ايشان گذاشته مىشود. اما قبل از مبادرت به تماس و يا فورى پس از برقرارى اولين تماس طى چند مرحله مذاكرۀ تلفنى به مراسم و رود به آيين مسيحيت دعوت مىشوند.
افراد جذب شده در مرحله سوم با درنظرگرفتن بضاعت مالى سفر براى مسافر يا مجموعۀ دعوتكننده، به يكى از محافل داخل و يا خارج از كشور دعوت مىشوند.
جلسات داخلى در منازل ياد شده موسوم به كليساهاى خانگى كه اغلب در مناطق مرفه شهرهاى بزرگ قرار دارند، برگزار مىشود.
جلسات خارجى كه بيشتر به منظور برنامهسازى، برگزارى جلسات بزرگ كليسايى و غیره برپا مىشوند در كشورهايى نظير
ترکیه،
قبرس،
یونان و غیره وجود دارند.
عمده مهمانان اين جلسات با هزينۀ سازمانهاى تبليغى مسيحيت، سفر و اقامت مىكنند.
مرحلۀ چهارم سازماندهى جذب شدگان در گروههاى محفلى است كه به صورت منسجم و تحت نظر فرد مشخصى در هر شهر يا منطقه صورت مىگيرد.
پس از مدتى افراد جذب شده پس از طى مراحل فشرده آموزشى به عوامل جذب كه بايد سازنده يك شبكۀ هرمى ديگر باشند، تبديل مىشوند.
بيشتر اين افراد طوطىوار به تكرار آموزه هايشان مىپردازند و از حداقل اطلاعات عقيدتى برخوردارند.
• عمید زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، ج۱، ص۵۰۴-۵۰۹.