تخمه(خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تُخَمَه (جمع آن : تُخَم و تُخَمات ) ، سوءهضم یا سوءهاضمه .
اصل این واژة عربی ، وُخَمَة از ریشة وخم است ، که واژه های وَخیم و وَخامت نیز از آن مشتق شده است (ابن منظور،ذیل «وخم »؛ فیروزآبادی ، ذیل «وخم »)؛ لذا اینکه مؤلف برهان قاطع آن را واژه ای فارسی دانسته ، نادرست است . تخمه به عنوان بیماری ای آزار دهنده در ادبیات عرب راه یافته است ، از جمله : «فَرُبَّ مَخْمَصَةٍ شَرٌّ مِن التُّخَم » (چه بسا گرسنگی بدتر از تخمه باشد)(بوصیری ، ص ۶۰). این واژه ، با تلفظ تُخْمه نیز در شعر فارسی به ضرورت وزن به کار رفته است (مولوی ، ج ۳، دفتر پنجم ، ص ۱۱۲، سطر ۱۷۴۷). واژة تخمه در ایران تا دورة معاصر به کار می رفته است (دهخدا، ج ۱، ص ۱۳؛ شاملو، حرف ت ، دفتر اول ، ش ۹۶۳)، ولی اکنون از آن استفاده نمی شود. مترادف دانستن تخمه با هیضَة (وبا)(جمال الدین انجو، ج ۱، ص ۷۴۳؛ برهان ، ذیل واژه ) و بَرَدَة (در واقع «ثقلِ سرد»، که ممکن است از عوارض وبا نیز باشد)(زمخشری ، ج ۱، ص ۱۰۲؛ فیروزآبادی ، ذیل «برد»؛ سیوطی ، ص ۱۵۲؛ تهانوی ، ذیل «البَرْدَة ») نیز نادرست و ناشی از خلط یکی از عوارض وبا (سوءهضم ، شکمروش ) با خود آن بیماری است . این واژه نه در قدیمترین پزشکینامة فارسی (سدة چهارم )، هدایة المتعلمین فی الطب اخوینی بخاری ، به کار رفته است (وی این بیماری را با عنوان «سوءالهضم » و «ناگواریدن طعام » وصف کرده است)(اخوینی بخاری، ص ۳۵۸، ۳۶۵) و نه در قدیمترین دارونامة فارسی ، یعنی الابنیة عن حقائق الادویة موفق هروی (سدة چهارم ).
برخی مؤلفان علتهای تخمه را چنین دانسته اند: پُرخوری (مولوی ، ج ۳، دفتر پنجم ، ص ۱۱۲، سطر ۱۷۴۷)، بدی کیفیت غذا، خوردن غذاهایی که به آن عادت ندارند، خوردن غذاهای سنگین و سفت ، رعایت نکردن ترتیبِ خوردن (اول غذای لطیف و پس از آن غذای سفت )، ناتوانی معده در اینکه طعام را کاملاً «به گوهر خویش گرداند» (هضم کند)، آماس یا زخم معده ، آمیختن طعامهای مختلف باهم ، خوردن طعام «بادناک »، نوشیدن آب پس از طعام ، کارهای سنگین جسمانی پس از طعام ، گرمابه رفتن پیش یا پس از طعام ، «به کار ناداشتن سببها و تحلیل کننده ( ها ) چون استفراغ »، سستی و خواب زیاد (ارخیگنس / ارجنجانس ؛ نیمة اول سدة دوم میلادی)(رازی ، ۱۳۷۴ـ۱۳۹۰، ج ۵، ص ۳۳؛ اخوینی بخاری ، ص ۳۵۸ـ۳۶۷؛ حکیم میسری ، ص ۱۲۰؛ مجوسی ، ج ۲، ص ۳۴۹؛ جرجانی ، ص ۱۶۶؛ ازرق ، ص ۱۳۲). به نظر غیاث الدین علی حسینی اصفهانی (زنده در ۸۷۱) علت ناگوارده ماندن (هضم نشدن ) طعام ، نبودن «خَمْل » (پُرز) و درشتی ای است که باید در معده باشد تا «طعام درو آویزد و بماند تا آن دَم که کیلوس ( = شیرة معده که با طعام آمیخته شود ) گردد» (اصفهانی،ص ۳۴۹).
به نوشتة اخوینی بخاری (اخوینی بخاری،ص ۳۵۹)، بسته به گرم یا سرد بودن طعام ، سوءهضم ممکن است همراه با تب (رازی ، ۱۳۷۴ـ۱۳۹۰، ج ۱۴، ص ۱۵۸؛ حکیم میسری ، ص ۲۳۹)، آروغِ ترش و باد معده باشد (حکیم میسری ، ص ۲۴۳). تخمه را از علایم بروز هیضه (رازی ، ۱۴۱۲، ص ۲۲۴؛ اخوینی بخاری ، ص ۳۸۷) و از علتهای دُبَیْلَه (دُمّل)(طبری ، ص ۲۱۱) و کری (حکیم میسری ، ص ۸۵ ، ۸۷) دانسته اند.
برای پیشگیری و علاج عموماً راههای مفصّل و مشترک ذکر کرده اند که مفصّلترین آنها از اخوینی بخاری (اخوینی بخاری،ص ۳۶۰ـ۳۶۷) است ، از جمله : پرهیز از کارهای منجر به بیماری (رازی ، ۱۳۷۴ـ۱۳۹۰، ج ۵، ص ۳۳؛ مجوسی ، ج ۲، ص ۳۴۹؛ فخر رازی ، ص ۱۰۷)؛ دفع طعام از معده با روشهایی چون قی کردن به وسیلة آب گرم و سکنجبین یا آب گرم و عسل یا آب وِلَرم و گلاب ، و خوردن جَوارشنات (جمع جَوارِش / جوارشْن ، معرَّب گُوارش / گوارشن ) یعنی داروهایی که به گوارش کمک می کنند (رازی، ص ۱۰۷ ؛ مجوسی ، ج ۲، ص ۳۴۹؛ شمس الدین آملی ، ج ۳، ص ۱۵۳)؛ و در صورتیکه قی کردن میسر نباشد، خوردن جوارشنات مُسْهِله از قبیل جوارش شهریاران ، جوارش سَفَرجَل (به )، جوارش کَمّون (زیره )، گوارش نانخواه ، گوارش تُربُد، یا خوردن آب گرم با روغن بادام شیرین ، و نیز به وسیلة گرم کردن معده با پوشیدن جامة گرم یا با گذاشتن پارچه ای گرم بر شکم ، خوردن حَبّ تخَمه و مالیدن روغن قُسط بر شکم (اخوینی بخاری ، ص ۳۶۰؛ حکیم میسری ، ص ۱۱۰؛حکیم میسری ، ص۱۲۱ـ۱۲۲، ۱۳۵؛ مجوسی ، ج ۲، ص ۳۴۹). در یواقیت العلوم برای درمان تخمة ناشی از رطوبات ، خوردن شونیز با عسل ، و جوارش ریمِ (دُرْدِ) آهن توصیه شده است (یواقیت العلوم،ص ۲۱۹ـ ۲۲۰). جمالی یزدی (متوفی ۵۸۰) خوردن سِپندان (خردل ) خیسانده در شیر را برای پاک کردن تخمه تجویز کرده است (جمالی یزدی،ص ۱۶۵). دیگر راههای پیشگیری از تخمه یا درمان آن را چنین ذکر کرده اند: رعایت تقدم خوردنیهای لطیفتر بر غیرلطیف (مجوسی،ج ۲، ص ۳۴۹ ؛ فخر رازی ، ص ۱۰۷) و در صورت بروز بیماری در تابستان ، آب تنی در آب سرد برای کم کردن حرارت درون بدن و تقویت هضم (مجوسی،ج ۲، ص ۳۴۹).
تخمه در روایات نیز ذکر شده است ، از جمله : روایتی منسوب به امام جعفرصادق علیه السلام : «کُلُّ داءٍ من التخمه ما خَلا الحُمّی » (تمام بیماریها از تخمه است بجز تب)(مجلسی ، ج ۶۳، ص ۳۳۶). نیز مجلسی نقل کرده است که چون حارث بن مُغیره نزد امام صادق علیه السلام از تخمه شکایت کرد، امام فرمودند: «تَناوَلْ من هذا الرمّانِ الحُلْوِ، و کُلْهُ بشَحْمِهِ فانّه یدبَغُ المعدةَ دبغاً، و یشفیِ التخَمة » (از این انار شیرین تناول کن ، و آن را با پیه ( زرد رنگ درونش ) بخور زیرا معده را دباغی و تخمه را درمان می کند)(مجلسی، ج ۶۳، ص ۱۶۴). در کتاب طب الائمّـة (ابن بسطام،ص ۲۵۲) تألیف حسین بن بسطام نیسابوری و برادرش عبداللّه نیز نقل شده که شخصی نزد امام صادق علیه السلام از درد و تخمه شکایت کرد، ایشان توصیه فرمود: «تَغَدَّ أو تَعَشَّ، و لا تأکلْ فیما بینهما شیئاً فإن فیه فسادَ البدنِ» (چاشت یا شام بخور و چیزی بین اینها نخور که باعث فساد بدن می شود)(مجلسی ، ج ۶۳، ص ۳۴۲).
منابع :
(۱) ابن بسطام (حسین بن بسطام ) و ابن بسطام (عبداللّه بن بسطام )، طب الائمّة ، چاپ محسن عقیل ، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴؛
(۲) ابن منظور؛
(۳) اخوینی بخاری ؛
(۴) ابراهیم بن عبدالرحمان ازرق ، تسهیل المنافع فی الطب و الحکمة ، بیروت : المکتبة الشعبیّة ، ( بی تا. ) ؛
(۵) محمد حسین بن خلف برهان ، برهان قاطع ، چاپ محمد معین ، تهران ۱۳۶۱ش ؛
(۶) محمد بن سعید بوصیری ، قصیدة البرءة ، در ثلاثیة البردة فی مدح رسول اللّه صلی اللّه علیه وسلم ، چاپ عبدالناصر ابوهارون ، دمشق ۱۹۹۵؛
(۷) محمد اعلی بن علی تهانوی ، موسوعة کشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم ، چاپ رفیق العجم و علی دحروج ، بیروت ۱۹۹۶؛
(۸) اسماعیل بن حسن جرجانی ، کتاب الاغراض الطبیة و المباحث العلائیة ، عکس نسخة مکتوب در سال ۷۸۹ هجری محفوظ در کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران ، تهران ۱۳۴۵ش ؛
(۹) حسین بن حسن جمال الدین انجو، فرهنگ جهانگیری ، چاپ رحیم عفیفی ، مشهد ۱۳۵۱ـ۱۳۵۴ش ؛
(۱۰) مطهر بن محمد جمالی یزدی ، فرّخ نامه : دائرة المعارف علوم و فنون و عقائد ، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۶ش ؛
(۱۱) غیاث الدین علی حسینی اصفهانی ، دانش نامة جهان ، چاپ سنگی بمبئی ۱۲۹۱؛
(۱۲) حکیم میسری ، دانشنامه در علم پزشکی ، چاپ برات زنجانی ، تهران ۱۳۶۶ش ؛
(۱۳) علی اکبر دهخدا، مقالات دهخدا ، چاپ محمد دبیر سیاقی ، تهران ۱۳۶۲ـ۱۳۶۴ش ؛
(۱۴) محمد بن زکریا رازی ، تقاسیم العلل : کتاب التقسیم و التشجیر ، تحقیق و ترجمة صبحی محمود حمامی ، حلب ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲؛
(۱۵) محمد بن زکریا رازی، کتاب الحاوی فی الطب ، حیدرآباد دکن ۱۳۷۴ـ۱۳۹۰/ ۱۹۵۵ـ۱۹۷۱؛
(۱۶) محمودبن عمر زمخشری ، الفائق فی غریب الحدیث ، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم و علی محمد بجاوی ، ( قاهره ۱۹۷۱ ) ؛
(۱۷) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی ، المنهج السّوی و المنهل الرّوی فی الطّب النبوی ، چاپ حسن محمد مقبولی اهدل ، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶؛
(۱۸) احمد شاملو، کتاب کوچه ، حرف ت ، دفتر اول ، تهران ۱۳۷۹ش ؛
(۱۹) محمدبن محمود شمس الدین آملی ، نفائس الفنون فی عرایس العیون ، ج ۳، چاپ ابوالحسن شعرانی ، تهران ۱۳۷۹؛
(۲۰) علی بن سهل طبری ، فردوس الحکمة فی الطب ، چاپ محمد زبیر صدیقی ، برلین ۱۹۲۸؛
(۲۱) محمد بن عمر فخر رازی ، جامع العلوم ، بمبئی ۱۳۲۳؛
(۲۲) محمد بن یعقوب فیروزآبادی ، ترتیب القاموس المحیط ، چاپ طاهر احمد زاوی ، بیروت ۱۳۹۹/ ۱۹۷۹؛
(۲۳) علامه مجلسی،بحارالانوار ؛
(۲۴) علی بن عباس مجوسی ، کامل الصناعة الطبیّـة ، بولاق ۱۲۹۴؛
(۲۵) جلال الدین محمدبن محمد مولوی ، کتاب مثنوی معنوی ، چاپ رینولد آلن نیکلسون ، تهران : انتشارات مولی ، ( بی تا. ) ؛
(۲۶) یواقیت العلوم و دراری النجوم ، چاپ محمدتقی دانش پژوه ، تهران ۱۳۴۵ش .