• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جامعه خدامحوری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جامعۀ خدامحورى
بر اساس فلسفۀ سياسى دين به ويژه اسلام به‌طور معمول روابط بر اساس خدا محورى تنظيم مى‌شود، الگوى خدا محورى به دو صورت در روابط اجتماعى و از جمله در روابط دولت و جامعه اثر مستقيم دارد.
الف - قانونمند شدن روابط بر اساس مشيت تشريعى و ارادۀ تقنينى خدا كه از راه وحى و شريعت بيان‌شده است و به اين‌گونه هم روابط درونى سيستمها و نظام‌هاى اجتماعى و نيز روابط همۀ نهادها در دولت و همچنين رابطۀ دولت به عنوان يك مجموعه با جامعه به معناى يك تركيب بر اساس قوانين الهى تنظيم و تعاملها با آن منطبق مى‌شود؛
ب - شيوه‌هاى اجرايى و اعمال قانون و انگيزه‌ها و روابط جانبى مؤثر نيز با موازين اخلاقى و رعايت خدا محورى همراه باشد. به طورى كه احقاق و استيفاى حقوق مسلم و قانونى نيز در مقابل منافع همگانى، نظم، باز شدن راه تكامل عمومى و عدالت اجتماعى قابل گذشت بوده و معنويت جاى خواسته‌هاى مادى را گرفته و انگيزه‌ها را تلطيف كند. مشروط بر آنكه چنين گذشتها و گرايش‌هاى معنوى با انتخاب آزاد و هوشمندانه و از روى رضايت انجام شود.
بى‌گمان در چنين جامعه‌اى كه بر اساس روابط بر خدامحورى است، شكاف‌ها، تعارض‌ها و مبارزه‌ها حالت ديگرى به خود گرفته و تمايز طبقاتى فرو خواهد ريخت و برادرى، برابرى، صميميت، خير خواهى، عدالت جويى، كسب كمال، صلح، امنيت و همزيستى با اهداف و آرمان‌هاى مشترك، جاى تنش‌ها، درگيرى‌ها، فردگرايى ها، منفعت جويى ها، خود محورى ها، گروه گرايى ها، حاكميت ماده و مادى كردن همۀ روابط اجتماعى را خواهد گرفت و انگيزه‌هاى مبارزاتى به انگيزه‌هاى همبستگى و تعاون مبدل خواهد شد.
برخى از رابطه دولت و جامعه بر اساس خدا محورى شرايطى آرمانگونه ترسيم مى‌كنند كه دسترسى به آن در شرايط عادى امكان‌پذير نيست، اما اگر مشكلات ناشى از ماده محورى و فردگرايى و خود محورى درسطح جامعه و روابط آن با دولت به دقت بررسى و گردآورى شود و از آن پس مشكلات ناشى از خدامحورى كردن جامعه و دولت نيز به شمار آيد؛ مقايسه آن دو حتى بر اساس انديشه مادى و خود محورى نيز ترجيحا به انتخاب خدا محورى خواهد انجاميد.
فلسفۀ سياسى خدامحورى در انسجام و تشكيل ويژه‌اى نهفته است كه به تعالى انسان كمك مى‌كند و بدون آن شكاف‌ها، معارضه ها و مبارزات بين افراد، گروه‌ها، عوامل حاكم، نهادها، طبقات اجتماعى و بالاخره در دون دولت و درون جامعه و بين آن دو اجتناب‌ناپذير بوده و راه‌حل‌هاى حقوقى يا سياسى هرگز نمى‌تواند به
۵۷۴آنها پايان بخشد؛ چنانكه از آغاز شكوفايى انديشۀ سياسى انسان تاكنون با وجود پيشرفت‌هاى بسيار نه‌تنها مشكلات مزبور از ميان نرفته، بلكه بر كميت و كيفيت آنها افزوده شده است. اگر شرايط جديد اجتماعى، مشكلات جديد را در روند رابطه دولت و جامعه به وجود آورده است بى‌شك راه‌حل‌هاى جديد نيز ارائه‌شده كه نتيجۀ مثبت و كاملى از آنها هنوز عايد نشده‌اند و مشكلات همچنان روز افزون ادامه يافته است.
سكولاريزم حاكم بر تفكرات اجتماعى و سياسى و مسلط بر همۀ راه‌حل‌هايى كه امروز براى مشكلات درونى دولت، جامعه و نيز مشكلات بين آن دو ارائه مى‌شود، با سابقۀ ذهنى تاريخى در مورد تفتيش عقايد قرون وسطايى و معناى منفى از خدا محورى به مفهوم كليسايى و وحشتى كه از اين رهگذر نسبت به اصل خدا محورى دارد؛ مشكل بتواند اين راه‌حل را با تمام محدوديت‌هايى كه به نفع جامعه بشرى و مصلحت عمومى دارد، بر فردگرايى و اصالت ماده و منافع مادى برگزيند، اما به نظر مى‌رسد آخرين راهى است كه بشر پس از تجربۀ همۀ راه‌حل‌ها ناگزير از پذيرفتن و بازگشت به آن است.
منابع
درآمدى بر فقه سياسى / ۳۴۸-۳۴۶.



جعبه ابزار