حضرت سکینه (شعر عاشورایی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حضرت سکینه (سلاماللهعلیها)، دختر
امام حسین (علیهالسلام) و شاعر برجسته دوره اولیه اسلام، با زندگی پر از وفاداری به
اهل بیت (علیهمالسلام)، حضور در
کربلا، اسارت، و بازگشت به
مدینه، بهعنوان نماد شجاعت، فصاحت و مرثیهسرایی شناخته میشود.
اشعار او، که ترکیبی از تمجید، انتقاد و سوگواری است، نشاندهنده عمق احساسات و مقام بالای او در جامعه ادبی زمان خود میباشد.
سکینه دختر حسین بن علی (علیهالسّلام)، مادرش
رباب بنت امرئ القیس میباشد.
وی در دامان طهارت رشد یافت و از پدرش تعالیم عالیه و آداب و احکام الهیّه آموخته است.
به همراه پدرش و دیگر اعضای خاندان
رسول اللّه (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) راهی کربلا شد و در تمام مصائب و رنجها شریک بود.
پس از
عاشورا دوران اسارت را در کنار برادر بزرگوار خود
امام سجاد (علیهالسّلام) تحمّل نمود و سپس همراه خاندان عصمت و طهارت به مدینه بازگشت.
سکینه (سلاماللهعلیها) به سبب اصل و نسب عالیش و همچنین شرافت و منزلت والایش صحرایی از عزّت بود.
او سرآمد زنان زمان خویش و در اخلاق، جلیل القدرترین و نیکوترینشان بود.
او بانویی فصیح و بلیغ و از بهترین شعرا به شمار میآمد.
بزرگان شعراء و ادبای
قریش به نزد او میآمدند و با او به مباحثه میپرداختند.
حضرت دربارهی اشعار آنها قضاوت میکرد.
این بانوی عفیف و شجاع در
ربیع الاول سال
۱۱۷ هجری در زمان خلافت
خالد بن عبد الملک رحلت فرمود و در مدینه به خاک سپرده شد.
یکی از اشعار حضرت سکینه (سلاماللهعلیها) در پایین آمده است:
| | |
| لا تعذلیه فهم قاطع طرقهفعینه بدموع ذرّف غدقه | | |
| انّ الحسین غداة الطف یرشقهریب المنون فما ان یخطیء الحدقه | | |
| بکفّ شر عباد اللّه کلهمنسل البغایا و جیش المرّق الفسقه | | |
| یا امة السوءهاتوا ما احتجاجکمغدا و جلّکم بالسیف قد صفقه | | |
| الویل حل بکم الا بمن لحقهصیرتموه لارماح العدی درقه | | |
| یا عین فاحتفلی طول الحیاة دمالا تبک ولدا و لا اهلا و لا رفقه | | |
| لکن علی ابن رسول اللّه فانسکبیقیحا و دمعا و فی اثریهما العلقه | | |
| | |
| | |
۱ - کسی را سرزنش مکن که راهش را گم کرده است زیرا از چشمانش اشک فراوان میبارد.
۲ - در روز
طف تیری به سوی امام حسین (علیهالسّلام) رها شد که خطا نمیکند و از حدقهی چشم امام (سجاد) دور نمیشود.
۳ - این کار به دست کسانی انجام شد که بدترین مردم و حرامزاده و خارج از دین و فاسق بودند.
۴ -ای بدترین امت، دلیلهایتان را در رستاخیز بیاورید. شما برهانی ندارید زیرا همهی شما او را با شمشیرتان زدید.
۵ - مصیبت و ناگواری بر شما باد! مگر بر کسانیکه شما را همراهی نکردند و او را سپری برای سرنیزههای دشمنان قرار دادید.
۶ -ای چشم، تمام دوران خود را خون گریه کن. اما این گریستن برای فقدان فرزند و خانواده و دوستان نباشد.
۷ - این گریستن برای فرزند رسول خدا باشد اشکی همراه با غصّه و خون در رثای آنها بریزید.
دانشنامه شعر عاشورایی، ج۱، ص۴۳