• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سلطان اعظم (در اندیشه ابن تیمیه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





سلطان اعظم ابن‌تیمیه خلافت نبوی را محدود به سی سال نخست اسلام دانسته و حکومت‌های پس از آن را ملوکیت می‌خواند.
او نوعی حکومت جدید با عنوان «سلطان اعظم» مطرح کرد که فرمانروایی آن سراسر یا بخش اعظم جهان اسلام را دربر می‌گیرد.
در نگاه او، اگر سلطان اعظم عادل و قریشی باشد، حکومتش مشروع است و اطاعت از او واجب است.
در صورت ظلم و فساد نیز، برای جلوگیری از فتنه، اطاعت از او به عنوان حکم ثانوی لازم دانسته می‌شود.
ابن‌تیمیه این دیدگاه را با استناد به آیات، روایات و قاعده دفع افسد به فاسد توجیه می‌کند.



ابن تيميه در مقابل خليفة النبى كه دوران وجود عينى آن را سى سال تا زمان آخر خلافت امام علی (علیه‌السلام) مى‌داند، حكومت خلفايى چون بنی امیه و بنی العباس را ملوكيت و سلطنت مى‌شمارد و بدين‌گونه حالت سومى در حكومت فرض مى‌كند كه از آن مى‌توان به سلطان اعظم نام برد.


سلطان اعظم فرمانروايى است كه حكومت وى سراسر سرزمين‌هاى اسلامى را فراگرفته و يا قسمت اعظم جهان اسلام را شامل است.


در ديدگاه ابن تيميه، سلطان اعظم هرگاه شرايطى چون قرشى و عدالت را دارا باشد، هم حكومتش مشروع خواهد بود و هم اطاعت از وى مشروعیت خواهد داشت.
اما اگر ظالم و فاقد شرايط لازم باشد هر چند كه حكومتش مشروعيت ندارد، اما به عنوان ثانوى به خاطر اجتناب از فتنه، اطاعت وى بر همگان واجب خواهد بود.


ابن تيميه، سلطان اعظم فاسق را با خليفه اعظم فاسق يكسان مى‌شمارد، بدون آن‌كه تفاوت آن دو را به‌ وضوح روشن و مصداق خليفة النبى ظالم را مشخص كند.
وى در اثبات وجوب اطاعت از سلطان ظالم به آيات قرآن و روايات نبوی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) تمسک مى‌كند و از سوى ديگر دليل عقلى دفع افسد به فاسد را مورد استناد قرار مى‌دهد.
منابع دیگر:
[۱] عمید زنجانی، عباس‌علی، فقه سیاسی، ج۱۰، ص۳۰۷.

۱. عمید زنجانی، عباس‌علی، فقه سیاسی، ج۱۰، ص۳۰۷.



زنجانی، عباس‌علی، فقه سیاسی، ج۲، ص۱۴۳.    






جعبه ابزار