عُزّی (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عُزّی:
(أَفَرَأَيْتُمُ اللّاتَ وَ الْعُزَّى) عُزّی: نام يكى از بتهاى عرب جاهلى است و در محلى در مسير مكه به سوى عراق نزديک «ذات عرق» قرار داشت و قريش براى آن اهميّت فراوانى قائل بود. مشركان عرب بتهاى زيادى داشتند، ولى از ميان آنها سه بت لات و عزّى و منات بدون شک از اهميّت و شهرت خاصى برخوردار بودند. آنها به اين بتهاى سهگانه تا آن اندازه اهميّت مىدادند كه به هنگام طواف اطراف خانه خدا مىگفتند: «لات و عزّى و منات پرندگان زيباى بلندمقامى هستند كه از آنها اميد شفاعت مىرود!» و آنها را دختران خدا مىپنداشتند (ظاهر اين است كه آنها را تمثال فرشتگانى مىپنداشتند كه آنها را دختران خدا مىخواندند.)
به هر حال، عرب تا آن اندازه براى اين بتها احترام قائل بود كه نامهايى همچون «عبد العزّى» و «عبد منات» براى افراد يا براى بعضى از قبايل انتخاب مىكردند. كلمه «عزّى» مؤنث «اعز» است.
به موردی از کاربرد
عُزّی در
قرآن، اشاره میشود:
(أَفَرَأَيْتُمُ اللّاتَ وَ الْعُزَّى وَ مَناةَ الثّالِثَةَ الْأُخْرَى) (به من خبر دهيد آيا بتهاى «لات» و «عزّى» و «منات» كه سوّمين آنهاست دختران خدا هستند؟!)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
بعد از آنكه در آيات قبلى راستگويى رسول خدا (ص) را مسجل كرد و ثابت نمود كه سخنان او حقايقى است آسمانى كه به وى وحى مىشود و از آن حقانيت نبوتش را نتيجه گرفت، نبوتى كه بر اساس توحيد و نفى شركاء پىريزى شده به عنوان تفريع و نتيجهگيرى به مساله بتها پرداخت لات و عزى و منات كه بتهاى مشركين بودند و مشركين آنها را تمثالى از ملائكه مىپنداشتند و ادعا مىكردند كه ملائكه به طور كلى از جنس زنانند و بعضى از مشركين بعضى از بتها را تمثال ملائكه بعضى ديگر را تمثالى از انسانها مىدانستند، چون بتپرستان قائل به الوهيت و ربوبيت خود بتها بودند، بلكه ارباب آنها را كه همان ملائكه باشد مستقل در الوهيت و ربوبيت و انوثيت و شفاعت مىدانستند، آيات مورد بحث اشاره به حقايقى ديگر كه منتج معاد و جزاى اعمال است دارد و كلمات لات و عزى و منات نام سه بت است كه معبود عرب جاهليت بودند و در اينكه اين سه بت چه شكلهايى داشتند و در كجا منصوب بودند و هر يک معبود كدام طايفه از عرب بود و در اينكه چه چيز باعث شد كه آن بتها مورد پرستش قرار گيرند اقوال علماء مختلف و متناقض است، به طورى كه به هيچ يک از آن اقوال نمىتوان اعتماد كرد، تنها چيزى كه درباره اين بتها اتفاق كلمه هست همينهايى است كه ما آورديم.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «عُزّی»، ج۳، ص۱۶۴-۱۶۵.