مجدالملک ثانی \ majd-ol-molk-e sānī \، از رجال اواخر عهد ناصری و اوایل دوره قاجار بود. وی ادیب، شاعر و خوشنویس و دارای مهارتهایی در نقاشی بود. خانواده او اصالتاً مازندرانی و ساکن سینک لواسان بود و از رجال مشهور عهد ناصرالدینشاه و مظفرالدینشاه به شمار میآمدند. مجدالملک ثانی در نوجوانی به منشی حضوری شاه منصوب شد و بعدها سرپرستی وزارت وظایف و اوقاف و وزارت داخله را بر عهده گرفت. او همچنین نماینده اعیان تهران در دوره اول مجلس شورای ملی و وزیر تجارت بود. مجدالملک ثانی در ادبیات فارسی و عربی تبحر داشت و با تخلص «عبقری» شعر میسرود. وی در (۱۳۰۵ هـ.ش) در سن ۶۵ سالگی درگذشت. مجدالملک ثانی میرزا تقیخان سینکی لواسانی، از رجال اواخر عهد ناصری به بعد، ادیب، شاعر و خوشنویس. پـدر او حاج میرزا محمدخـان مجدالملک (نک : ه د، مجدالملک سینکی لواسانی) از رجال عهد ناصری و خواهرزاده میرزا آقاخان نوری (اعتمادالدوله)، صدراعظم ناصرالدینشاه و برادر بزرگترش میرزا علیخان امینالدوله، صدراعظم مظفرالدینشاه بود. نیای او اصالتاً مازندرانی بود و در سینک لواسان اقامت داشت؛ از اینرو، خانواده او به سینکی لواسانی شهرت یافتند. [۱]
ممتحنالدوله شقاقی، مهدی و میرزا هاشم، رجال وزارت خارجه، بهکوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۶۵ ش، ص۳۵.
[۲]
نفیسی، سعید، مقدمه بر «رساله مجدیه» محمد مجدالملک سینکی، بیست سال بعد از امیرکبیر (نک : هم ، امینی)، ص۸۱.
[۳]
بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، ۱۳۴۷ ش، ج۱، ص۲۲۱ و ج۳، ص۲۸۷.
میرزا تقیخان در (۱۲۷۸ هـ.ق) متولد شد. احتمالاً همچون برادر بزرگتر خود، نزد پدر ــ که در خط و ربط و کتابت از متجددان آن عصر و از فضلایی بود که در نویسندگی پیـرو مکتب قائم مقام بـود ــ آموزش دید. در کودکی از پیشخدمتهای ناصرالدینشاه بود و چون به حسن خط و نیکویی انشا و آشنایی به ادبیات فارسی و عربی شهرت داشت، در ۱۲ سالگی به منصب و لقب منشی حضوری شاه و معاونت برادر بزرگتر خود، میرزا علیخان امینالملک (امینالدوله)، منصوب شد. [۴]
ممتحنالدوله شقاقی، مهدی و میرزا هاشم، رجال وزارت خارجه، بهکوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۶۵ ش، ص۷۲.
[۵]
بهار، محمدتقی، سبکشناسی، تهران، ۱۳۸۱ ش، ج۳، ص۳۵۵.
[۶]
امینی، علی، مقدمه بر سفرنامه امینالدوله، به کوشش اسلام کاظمیه، تهران، ۱۳۵۴ ش، ص۵.
[۷]
آرینپور، یحیى، از صبا تا نیما، تهران، ۱۳۵۴ ش، ج۱، ص۱۵۰.
[۸]
بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، ۱۳۴۷ ش، ج۱، ص۲۲۱-۲۲۲.
در (۱۲۹۸ هـ.ق)، که میرزا محمدخان مجدالملک، وزیر وظایف و اوقاف، درگذشت، این وزارت، به موجب حکم ناصرالدینشاه، به میرزاعلی خان امینالملک سپرده شد. امینالملک به سبب اشتغال به دیگر سمتها، سرپرستی این وزارتخانه را به برادرش، میرزا تقیخان منشی، واگذارد کرد. [۹]
صدیقالممالک، ابراهیم، منتخبالتواریخ، تهران، ۱۳۶۶ ش، ص۲۱۵.
[۱۰]
بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، ۱۳۴۷ ش، ج۱، ص۲۲۱.
[۱۱]
امینی، علی، بیست سال بعد از امیرکبیر، به کوشش فضلالله گرکانی، تهران، ۱۳۵۸ ش، ص۶۶.
در (۱۲۹۹ هـ.ق)، میرزا تقیخان منشی حضوری ملقب به لقب پدر خویش مجدالملک گردید؛ از اینرو، به مجدالملک ثانی شهرت یافت. وی در (۱۳۰۶ هـ.ق) به دریافت یک قطعه نشان تمثال همایون نایل آمد. [۱۲]
اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامه خاطرات، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ ش، ص۲۱۲.
[۱۳]
صدیقالممالک، ابراهیم، منتخبالتواریخ، تهران، ۱۳۶۶ ش، ص۲۴۰.
مجدالملک ثانی سرپرستی وزارت وظایف و اوقاف را تا (۱۳۰۸ هـ.ق) برعهده داشت. ظاهراً در ایام این وزارت، با میرزا علیاصغر خان امینالسلطان، وزیر دربار اختلافنظر داشته است. اعتمادالسلطنه در روزنامه خاطرات خود مربوط به سال (۱۳۰۰ هـ.ق) از این اختلافات ــ که او آن را به لجاجتهای کودکانه تشبیه کرده است ــ یاد میکند؛ اختلافاتی که موجب اختلال در امور جاری مملکت میشده است. [۱۴]
اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامه خاطرات، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ ش، ص۲۸۴.
[۱۵]
بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، ۱۳۴۷ ش، ج۱، ص۲۲۱.
در (۱۳۱۵ هـ.ق)، در زمان صدارت امینالدوله، مجدالملک ثانی به وزارت داخله منصوب شد، [۱۶]
صدیقالممالک، ابراهیم، منتخبالتواریخ، تهران، ۱۳۶۶ ش، ص۳۳۷.
اما دیری نپایید که امینالدوله بر اثر دسیسههای مخالفان از سمت خود برکنار شد و به املاکش در لشتنشای گیلان رفت و گوشهنشینی اختیار کرد.در این هنگام که بیمجان وی میرفت، مجدالملک بر آن شد تا به بهانه سفر حج، برادر را از خطر برهاند. او و امینالدوله بدون کسب اجازه از شاه، در ماه شوال از راه باکو، عازم سفر حج شدند. این سفر تا (ربیعالآخر ۱۳۱۷ هـ.ق) به طول انجامید و چون به لشتنشا بازگشتند، میرزاتقی روانه تهران شد و امینالدوله در املاکش باقی ماند. [۱۷]
کاظمیه، اسلام، مقدمه بر سفرنامه امینالدوله، به کوشش همو، تهران، ۱۳۵۴ ش، ص۵۶.
در (۱۳۲۰ هـ.ق)، مجدالملک ثانی به وزارت وظایف و اوقاف منصوب شد و تا (۱۳۲۱ هـ.ق) در این سمت برجا بود. با افتتاح دوره اول مجلس شورای ملی در (۱۳۲۴ هـ.ق)، وی از سوی اعیان تهران به نمایندگی برگزیده شد و به مجلس راه یافت. در همین سال، میرزا احمد خان مشیرالدوله، مجدالملک ثانی را در کابینه خود به وزارت تجارت منصوب کرد. مجدالملک تا زمانی که خواهرزاده جوان خود، میرزا احمدخان قوامالسلطنه را به سرپرستی وزارت رسائل ــ که جزئی از وزارت تجارت به شمار میآمد ــ گماشت، در این سمت باقی ماند. در (۱۳۳۲ هـ.ق) که محمدحسن میرزا، ولیعهد احمد شاه، عازم آذربایجان بود، مجدالملک در سمت ریاست امورات شخصی ولیعهد (پیشکاری) روانه تبریز شد؛ اما پس از مدتی، به تهران بازگشت. [۱۸]
بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، ۱۳۴۷ ش، ج۱، ص۲۲۱.
[۱۹]
مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، تهران، ۱۳۷۵ ش، ج۵، ص۲۰۰.
[۲۰]
اعتمادالسلطنه، محمدحسن، تاریخ منتظم ناصری، به کوشش محمداسماعیل رضوانی، تهران، ۱۳۶۷ ش، ج۳، ص۱۹۴۷.
مجدالملک ثانی همچون پدر ادیب و خطاطش دستی در ادبیات، خط و نقاشی داشت. او شعر نیز میسرود و عبقری تخلص میکرد. گفتهاند سجع مهر محمدعلی شاه قاجار: «به توقیع بر زد به عون الٰهی / محمدعلی خاتم پادشاهی» از سرودههای وی بوده است. از جمله آثار نقاشی او، تصویر پیرزنی است که آن را به اعتمادالسلطنه هدیه کرده است؛ پیرزنی که به هنگام عبور اعتمادالسلطنه، به سوی وی سنگ پرتاب کرده بود. اعتمادالسلطنه، نقاشی وی را بسیار خوب توصیف کرده است. [۲۱]
اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامه خاطرات، بهکوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ ش، ص۵۱۲.
[۲۲]
ممتحنالدوله شقاقی، مهدی و میرزا هاشم، رجال وزارت خارجه، بهکوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۶۵ ش، ص۷۲.
[۲۳]
مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، ۱۳۴۱ ش، ج۲، ص۲۸۷.
سرانجام میرزا تقیخان سینکی لواسانی، ملقب به مجدالملک ثانی در (۱۳۰۵ هـ.ش)، در سن ۶۵ سالگی درگذشت. [۲۴]
عاقلی، باقـر، «تقیخان مجدالملک»، وحید، تهران، ۱۳۵۰ ش، شم ۳، ص۵۶.
• مرادیان منفرد، علیمحمد، دانشنامه تهران بزرگ، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «مجدالملک ثانی»، ص۱۴۸۷. |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||