• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مومیایی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



منبع: مومیایی


مومیایی به دو معنا به کار می‌رود: یکی به عنوان قیر طبیعی و دیگری به عنوان ماده‌ای برای نگهداری اجساد.
از نظر فقهی، مومیایی به عنوان قیر طبیعی دارای احکام خاصی است و پرداخت خمس آن واجب است.
همچنین، سجده بر مومیایی صحیح نیست و مومیایی کردن اجساد مردگان جایز نبوده و موجب تعزیر است.




مومیایی: قیر طبیعی و همچنین ماده‌ای برای نگهداری و ماندگاری جسد.
مومیایی به معنای نخست که قیر طبیعی، زفت رومی و قیر معدنی نیز نامیده می‌شود، عبارت است از:
ماده‌ای قهوه‌ای یا سیاه رنگ و نیمه جامد که در نتیجه اکسیده شدن هیدرو کربورهای نفتی در شکاف‌ها و شکست‌های طبقات زمین واقع شده در مجاورت ذخایر نفتی زیر زمینی یافت می‌شود.
مومیا در حقیقت یک نوع قیر طبیعی است که بیشتر با شن و خاک آمیخته است.
[۱] [/ دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، واژه مومیا و مومیایی.

این عنوان به مناسبت در باب‌های صلات و خمس آمده است.


مومیایی از معادن آشکار و محکوم به احکام آن است. بنابراین، با حیازت تملک پذیر و در صورت رسیدن به حدّ نصاب، پرداخت خمس آن واجب است.


صفحه سجده بر مومیایی صحیح نیست.


مومیایی به معنای دوم، ماده‌ای بود که برای حفظ اجساد مردگان از فساد و تعفن و ماندگاری آنها برای مدت طولانی به کار می‌رفت؛
بدین گونه که امعا و احشای درونی را خارج و جسد را با موادی آغشته می‌کردند.
[۷] [/ دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، واژه مومیا.
این عمل در مصر باستان رواج داشت.



از مومیایی به این معنا در استفتائات نام برده شده است. مومیایی کردن جسد مردگان و نگهداری آن جایز نیست و موجب تعزیر است.


۱. [/ دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، واژه مومیا و مومیایی.
۲. انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، واژه مومیا و مومیایی.    
۳. علامه حلی، تحریر الاحکام، ج ۴، ص ۴۹۱.    
۴. علامه حلی، قواعد الاحکام، ج ۲، ص ۲۷۱.    
۵. بیهقی کیدری، قطب‌الدین، اصباح الشیعة، ج ۱، ص ۱۲۶.    
۶. وحید بهبهانی، محمد باقر، مصابیح الظلام، ج ۸، ص ۲۷-۲۸.    
۷. [/ دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، واژه مومیا.
۸. تبریزی، میرزا جواد، استفتائات جدید، ج ۱، ص ۶۴-۶۵.    
۹. تبریزی، میرزا جواد، استفتائات جدید، ج ۱، ص ۴۷۴.    
۱۰. مکارم شیرازی، شیخ ناصر، الفتاوی الجدیدة، ج ۲، ص ۴۳.    



• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السّلام)، ج ۸، ص ۳۷۶.


رده‌های این صفحه : اصطلاحات فقهی | تعزیر | خمس | سجده | صلاة | فقه




جعبه ابزار