• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نمونه فرهنگ اصول۱

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



«ذ»
ذرايع
وسايل و اسباب رسيدن به حكم شرعى
ذرايع جمع ذريعه و در لغت به معناى وسيله است. اين واژه از اصطلاحات رايج ميان علماى اهل سنت است و آنان در معناى اصطلاحى آن اختلاف كرده‌اند؛ برخى هم چون «شاطبى» گفته‌اند: «ذريعة» به معناى وسيله قرار دادن چيز داراى مصلحت است براى رسيدن به چيزى كه داراى مفسده است». و يا اين كه گفته‌اند: ذريعة چيزى است كه براى رسيدن به شىء ممنوع و مفسده دار، وسيله قرار مى‌گيرد.
اما بعضى ديگر تعريف بالا را صحيح ندانسته و گفته‌اند: ذريعة به هر وسيله‌اى گفته مى‌شود چه به مفسده منتهى گردد و چه به مصلحت به همين دليل، تعريف قبلى را فقط ناظر به «ذرايع محرمة» دانسته‌اند.
سپس در صدد ارايه تعريف بهتر برآمده و گفته‌اند: «الذريعة ما كان وسيلة و طريقا الى الشىء؛ ذريعه به معناى چيزى است كه وسيله براى رسيدن به چيزى ديگر گردد».
اين تعريف شامل «سد ذرايع» و «فتح ذرايع» مى‌گردد.
آن گاه در پاسخ اين اشكال كه «الشىء» عموميت داشته و هر وسيله‌اى را شامل مى‌گردد، چه انسان را به حكم شرعى برساند و چه نرساند، گفته‌اند: به قرينه اين كه از ذريعة در بحث احكام شرعى سخن به ميان آمده است، از كلمه «شىء» امور شرعى به ذهن تبادر مى‌كند.
برخى ديگر مى‌گويند: ذريعه يعنى هر وسيله‌اى كه باعث رسيدن به احكام پنج گانه (واجب، حرام، مستحب، مكروه و مباح) گردد.



سد ذرايع؛ فتح ذرايع.
زحيلى، وهبه، اصول الفقه الاسلامى، ج۲، ص۸۷۳و۸۷۶.
جناتى، محمد ابراهيم، منابع اجتهاد (از ديدگاه مذاهب اسلامى)، ص۳۶۹ و ۳۷۳.
ولايى، عيسى، فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول، ص۲۱۳.
مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج۲، ص۵۴۱.
ابو زهره، محمد، اصول الفقه، ص۲۶۸.
طباطبايى حكيم، محمد تقى، الاصول العامة للفقه المقارن، ص۴۰۸.
ذكوريت راوى
مرد بودن راوى حديث؛ از مرجحات غير منصوص در باب تعارض اخبار
ذكوريت راوى، به اين معنا است كه نقل كننده روايت از معصوم (عليه‌السلام) ، مرد باشد.
در كتاب «مفاتيح الاصول» آمده است:
«و منها: كون راوى احدهما ذكرا او حُرّا فيرجح خبرهما على خبر
۴۸۰
المرأة و العبد و قد حكى هذا فى المنية عن بعض فقال و رجح بعضهم بالذكورة و الحرية قياسا على الشهادة و قال شيخنا فى (النهاية) لا بأس به، انتهى. قلت عزى هذا فى (النهاية) الى قوم».۱
يكى از مرجحات غير منصوص، ذكوريت راوى است. كسانى كه ذكوريت راوى را از مرجحات غير منصوص مى‌دانند، اين مسئله را به باب شهادات قياس نموده‌اند.
۱. مجاهد، محمد بن على، مفاتيح الاصول، ص۶۹۱.

ذى المقدمه
شىء متوقف بر شىء ديگر به حسب وجود
ذى المقدمه، در لغت به چيزى گفته مى‌شود كه داراى مقدمه باشد و در اصطلاح، عبارت است از چيزى كه وجود آن متوقف بر وجود مقدمه بوده و بين وجود آن و وجود مقدمه، تغاير (هر چند اعتبارى) است؛ به بيان ديگر، ذى المقدمه چيزى است كه بين آن و چيز ديگر (مقدمه) رابطه مقدميت وجود داشته باشد؛ يعنى تحقق آن به تحقق مقدمه وابسته باشد.
==!==

مقدمه.
ولايى، عيسى، فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول، ص۳۳۶.
محمدى، على، شرح اصول فقه، ج۲، ص۱۳۴.
حكيم، محمد سعيد، المحكم فى اصول الفقه، ج۲، ص۲۳۵.
خمينى، روح الله، مناهج الوصول الى علم الاصول، ج۱، ص۳۵۶.
عراقى، ضياء الدين، مقالات الاصول، ص۲۹۰.
جزايرى، محمدجعفر، منتهى الدراية فى توضيح الكفاية، ج۲، ص۳۰۰.
اصفهانى، محمد تقى بن عبد الرحيم، هداية المسترشدين فى شرح معالم الدين، ص۱۹۲.
آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص۱۵۶.



جعبه ابزار