هجر (دیدگاه محسن فقیهی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
هجر در
فقه اسلامی، به معنای بهکاربردن کلام قبیح، زشت و فحش است. این عمل در کتابهای فقهی، بهویژه در بخش
مکاسب محرمه، به عنوان یکی از گناهان و محرمات الهی مورد بحث قرار گرفته است.
حرمت هجر با استناد به ادله اربعه (کتاب، سنت، عقل و اجماع) ثابت شده و فقها ابعاد مختلف آن، از جمله تفاوت آن با مفاهیمی چون لعن و دشنام و همچنین حکم آن در شرایط گوناگون را بررسی کردهاند.
هجر دارای دو معنای لغوی و اصطلاحی است که درک هر دو برای فهم حکم شرعی آن ضروری است.
در لغت، ریشه «هـ ج ر» عمدتاً به معنای ترک کردن و جدایی است. با این حال، در برخی متون لغوی، این واژه به معنای
فحش دادن
و به زبان آوردن کلام زشت و قبیح نیز به کار رفته است.
در اصطلاح فقهی، فقهایی مانند
شیخ انصاری و سید ابوالقاسم خویی
هجر را به «الکلام القبیح» (سخن زشت) تعریف کردهاند. کلام قبیح دارای ویژگیهایی است که آن را از سایر سخنان متمایز میکند:
• قبح عرفی: زشتی کلام در عرف جامعه مشخص میشود و امری نسبی است. یک سخن ممکن است در زمانی یا مکانی خاص یا برای مخاطبی معین قبیح شمرده شود، در حالی که در شرایط دیگر چنین نباشد. برای مثال، برخی سخنان میان زن و شوهر جایز است اما بیان آن در ملأ عام قبیح محسوب میشود.
• مشمول قول زور: کلام قبیح مصداقی از «
قول زور» است که در قرآن کریم از آن نهی شده است: ﴿وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ﴾ (و از گفتار باطل بپرهیزید).
حکم هجر بر اساس شرایطی مانند وجود مخاطب و دیدگاههای مختلف فقهی متفاوت است.
• شیخ انصاری: ایشان هجر را بهطور مطلق، چه با مخاطب خاص و چه بدون آن، حرام تکلیفی میدانند.
• سید ابوالقاسم خویی: حرمت هجر را محدود به جایی میدانند که مخاطب، مؤمن باشد. در مورد غیرمؤمن، حرمت آن را مشروط به ایجاد
ایذاء (آزار و اذیت) میدانند.
میرزای شیرازی: معتقدند کلام قبیح فینفسه زشت و مصداق قول زور است؛ بنابراین حتی اگر مخاطب خاصی نداشته باشد (مانند فحش دادن به دیوار یا حیوان) نیز حرام است.
• جعفر سبحانی: هجر را کلامی میدانند که همیشه باطل است، اما دشنام (سب) را اعم دانسته که ممکن است صحیح (بیان یک واقعیت) نیز باشد.
یکی از مباحث مهم در حکم هجر، تفاوت میان حالتی است که فحش خطاب به شخص معینی گفته میشود یا بدون مخاطب بیان میگردد.
• هجر با مخاطب خاص: اگر هجر خطاب به شخصی باشد و موجب تحقیر، تنقیص یا ایذاء او شود، به اتفاق فقها حرام است، زیرا مصداق بارز
ظلم و آزار رساندن به دیگران محسوب میشود. این حرمت حتی نسبت به غیرمؤمن نیز جاری است، زیرا ملاک، انسانیت فرد است.
• هجر بدون مخاطب خاص: در مورد حرمت فحش در غیاب مخاطب (مانند گفتن در خلوت یا خطاب به جمادات)، اختلاف نظر وجود دارد. برخی فقها مانند میرزای شیرازی آن را حرام میدانند، زیرا کلام قبیح ذاتاً قول زور و باطل است و موجب آلودگی روح و رواج زشتگویی در جامعه میشود. در مقابل، برخی دیگر معتقدند حرمت هجر وابسته به ایذاء انسان است و در غیاب آن، عمل حرام نیست، هرچند مکروه و خلاف اخلاق اسلامی شمرده میشود.
برای اثبات حرمت هجر به ادله قرآنی، روایی و عقلی استناد شده است.
• آیه اجتناب از قول زور: آیه ﴿وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ﴾
به پرهیز از هرگونه کلام باطل امر میکند که فحش و کلام قبیح از مصادیق آشکار آن است. اطلاق این آیه شامل هر دو حالتِ با مخاطب و بدون مخاطب میشود.
• آیه نهی از عیبجویی: آیه ﴿وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لَمَزَةٍ﴾
(وای بر هر عیبجوی مسخرهکنندهای!) هرگونه تحقیر و مسخره کردن را نهی میکند که هجر نیز یکی از ابزارهای آن است.
روایات متعددی بر حرمت و مذمت فحشگویی دلالت دارند:
در روایتی از
امام صادق (ع) آمده است: «الْبَذَاءُ مِنَ الْجَفَاءِ وَ الْجَفَاءُ فِي النَّارِ» (فحشگویی از جفاکاری است و جفاکاری در آتش است).
از
پیامبر اسلام (ص) نقل شده است: «إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْجَنَّةَ عَلَى كُلِّ فَحَاشٍ بَذِيءٍ قَلِيلِ الْحَيَاءِ لَا يُبَالِی مَا قَالَ وَ لَا مَا قِيلَ لَهُ» (خداوند بهشت را بر هر انسان ناسزاگوی زشتگویِ کمحیایی که برایش مهم نیست چه میگوید و چه دربارهاش گفته میشود، حرام کرده است).
در روایت دیگری آمده است: «إِنَّ مِنْ شَرِّ عِبَادِ اللَّهِ مَنْ تُكْرَهُ مُجَالَسَتُهُ لِفُحْشِهِ» (از بدترین بندگان خدا کسی است که به خاطر فحاشیاش، همنشینی با او ناپسند است).
• ایذاء: هجر مصداق آشکار آزار و اذیت (ایذاء) است که از نظر عقلی و شرعی قبیح و حرام شمرده میشود.
• فساد اخلاقی: گفتن کلام قبیح، قلب را آلوده کرده و فرهنگ زشتگویی را در جامعه ترویج میدهد که منجر به فساد اخلاقی میشود.
• قبح عرفی: عرف عقلا، کلام قبیح را حتی اگر مخاطب خاصی نداشته باشد، ناپسند میداند.
هجر دارای مفاهیم مشابهی است که به معنای آنها میپردازیم:
لعن به معنای نفرین و طلب دوری از رحمت الهی است (مانند ﴿لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ﴾
). لعن فینفسه کلام قبیح نیست و در مواردی مانند لعن بر ظالمان، جایز یا واجب است. اما هجر همواره کلامی زشت و مصداق قول زور است.
سب یا دشنام به سخنی گفته میشود که موجب اهانت یا سرزنش شود، اما لزوماً قبیح نیست. دشنام ممکن است بیان یک عیب واقعی باشد (مانند خطاب «یَا ابْنَ الدَّعِی» که در برخی نقلها از
امام حسین (ع) به یزید آمده است). در مقابل، هجر همواره کلامی قبیح و باطل محسوب میشود.
فحش دادن به انسان، بهویژه مؤمن، مصداق
ظلم و ایذاء است و به همین دلیل از
گناهان کبیره شمرده میشود. این عمل میتواند موجب سلب عدالت فرد شود، به طوری که چنین شخصی صلاحیت امامت جماعت یا شاهد بودن در دادگاه را از دست میدهد. روایاتی که فحاش را اهل آتش معرفی میکنند نیز مؤید کبیره بودن این گناه است.
سایت مدرسه فقاهت، درس خارج فقه، محسن فقیهی، مورخ ۱۴۰۴/۰۳/۱۰. سایت مدرسه فقاهت، درس خارج فقه، محسن فقیهی، مورخ ۱۴۰۴/۰۳/۱۱. سایت مدرسه فقاهت، درس خارج فقه، محسن فقیهی، مورخ ۱۴۰۴/۰۳/۱۲.